مریم اطیابی- با خانم « مهندس بلوچ» مرمت گر و احیا گر خانه تاریخی « خانه ایرانی» به گفت و گو نشستیم . متن زیر حاصل قسمت نخست این گفت و گوست.
هنرنیوز: « خانه ایرانی» کجاست؟ و چرا بدین نام معروف است؟
خانه تاریخی ایرانی با قدمتی بیش از ۲۰۰سال که در یکی از محلههای قدیمی شهر کاشان و با استفاده از الگوی گودال باغچه ساخته شده است. این خانه به وسعت ۱۰۰۰ مترمربع دارای بخش بیرونی است که از خانه بزرگتری بوده و اندرونی و سایر ضمایم آن در طول زمان ازبین رفته است. در حال حاضر خانه ایرانی تنها خانه تاریخی خشتی مقاوم سازی شده براساس مدل کامپیوتری است و از نادر خانههای مرمت شده علمی و فنی است که الگوی معماری اصیل خود را حفظ کرده است.
این پروژه احیا یک بنای خشتی ۲۵۰ ساله بوده که دارای ارزشهای مهندسی والایی است و تبدیل آن به یک الگوی معماری موفق در طراحی مقاوم سازی مرمت اجرا و مبلمان با رعایت نکات علمی، فنی وهنری در بسته فرهنگ و سبک زندگی ایرانی صورت گرفته است. به سبب اینکه استمرار حیات بنا حفظ شود و زندگی در آن جاری شود در حال حاضر این بنا به صورت یک اقامتگاه سنتی با نام «خانه ایرانی» با ۵ مجموعه اقامتی متنوع و متفاوت شامل«بالاخانه»، «پردهسرا»،«نهانخانه»،«خانه سرا» و«خلوت سرا» در اختیار گردشگر این قرار میگیرد که کاشان را به عنوان یک مقصد گردشگری فرهنگی و زیست محیطی انتخاب کردهاند.
از سوی دیگر «خانه ایرانی» نمونهای زنده و قابلی از فرهنگ و هنر ایرانی فراموش شده برای نسل جدید و احتمالا آیندگان است. همچنین این بنا در بردارندمجموعه گسترده از کارهای دقیق اجرا شده است که آن را تبدیل به موزهای از نمونه کارهای برجسته کاشان کرده است که خود به خود امکان الگوبرداری و تکرار آن را توسط جوانترها و نیز دانشجویان فراهم آورده است.
هنرنیوز: چگونه تصمیم به مرمت گرفتید؟
با این خانه در کاشان به صورت تصادفی برخورد کردم، داشتن هشتی، دالان بادگیر، حوض، اتاق آینه، سرداب کاملا معماری خانه برایم جذاب بود. با دوستان همفکر که علاقهمند به مسایل فرهنگی بودند صحبت کردم و تصمیم به خرید خانه گرفتیم تا محلی باشد برای استراحت آخر هفته خودمان.
در ابتدا فکر کردم با یک مرمت سبک شاید خانه شرایط مطلوبتری برای استاندار پیدا کند.
منابع مطالعاتی را مهیا کردم و کتابخانه کوچکی تدارک دیدم. پس از بررسی و مطالعات دقیق متوجه معماری و سازه ارزشمند این بنا شدم و اینکه در پس این سقفهای فرو ریخته و دیوارهای شکاف برداشته چه مهندسی ارزشمندی وجود دارد. پس تصمیم به مقاوم سازی و مرمت گسترده و علمی این خانه گرفتیم.
جمع آوری اطلاعات، اسناد، مدارک و منابع را برنامه ریزی کردم با کارشناسان این حوزه گفتگو کردم. به هرکجا که میتوانستم اطلاعاتی دراین باره کسب کنم سرزدم. درجمع آوری به این نتیجه رسیدیم که با حفظ سازه و معماری بنا میباید برای ساختمان اسکلتی کمکی پیشبینی شود که برای طراحی و محاسبه مقاومسازی از دکتر شاه کرمی کمک گرفتیم.
براساس طرح مقاومسازی ۱۴ چاه کنار دیوارهای اصلی زدیم. شناژهای اتصال چاهها و کانال را کندیم. دور حیاط برای ساخت کانال گودبرداری عظیمی کرده و همه جا زیر سقفهای آسیب دیده شمع زدیم تا بنا حفظ شود. پشت بام را هم با نایلون پوشاندیم که از باران آسیب بیشتری نبیند.
ساختمان به شدت آسیب پذیر بود. و در عین حال هیچ پیمانکاری ازتهران، اصفهان و کاشان انجام کار را قبول نکرد. از طرفی کم کم فصل کاری را هم از دست میدادیم. در تهران یک بتونیر و چند ویبراتور گرفتیم و در کاشان و داخل حیاط دوباره آن را سوار کردیم. حوض را خالی و از شن و ماسه انباشتیم. از کاشان هم با چند استاد کار آرماتوربند پروژه را شروع کردیم. کار مقاوم سازی با سختی و زمان بندی زیادی بالاخره به انجام رسید و چون تمام نظارت و کنترل کار با خودم بود از آن راضی هستیم و به خوبی انجام شد. بخش مقاوم سازی که تمام شد. به بخش استحکام بخش و مرمت گر رسیدیم چرا که تمام این کارها دارای کلیتی یکپارچهاند. دراین قسمت هم منابع نظری محدودی در دسترس بود. با بسیاری از کارشناسان صحبت کردم. اما نهایتا مطالب زیادی دستگیر نشد. مطالعات بسیاری از لحاظ سازه، اتصالات و سقفبندیها انجام دادم و در این زمینه بیشترین نتیجه را از مشورت یا استاد کارهای سنتی گرفتم.
هنرنیوز: در طول انجام این پروژه با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
مشکلات مختلفی در بحث مرمت وجود دارد. به طور کلی این فن دارای دانش ثبت شده منسجم و متمرکز اجرایی نیست. با اینکه به علت شرایط تاریخی خاص ایران وارث بناهای متعددی در گوشه و کنار کشورمان هستیم و با بناهای مرمت شده زیادی نیز مواجهیم ولی بیشتر مرمتهای صورت گرفته هیچگاه تدوین، تحلیل و نقد نشدهاند و در امر کارشناس این رشته بسیار فقیر است. دانش این رشته بسیار پراکنده و غیرقابل دسترسی است. تجربهها در این امر با روشهای علمی منتقل نمیشوند. و همواره باید از نقطه آغازین شروع کرد. از طرف دیگر تجربه، مهارت و دانش گروههای کاری معماری سنتی نیز منتقل نمیشود و به مروز زمان این گروههای مهارت، کادرانی و قابلیتهای خود را از دست میدهند و به این ترتیب استادکاران قابل وحرفهمند در اجرای ساخت و ساز سنتی به ندرت یافت میشوند.
نبود مصالح مرغوب و مناسب برای اینگونه ساخت و سازها نیز مزید برعلت شده است. حتا این روزها واژه و اصطلاحات معماری سنتی و مرمت ما نیز در حال محو شدن است. شیوههای عمل آوری مصالح حتا ملات رایجی مثل کاهگل اکنون با دشواری مواجه است. این وضعیت جای تاسف بسیار دارد. که نه مراکز دانشگاهی و نه دستگاههای مسئول و نه معماران و مجریان در یک چرخه تعریف شده، برنامه ریزی شده و علمی برای استمرار معماری سنتی قرار نگرفتهاند.
هنرنیوز: یک بخشی از این مشکلات هم قطعاً به جنسیت شما باز میگردد. در این مورد هم توضیح دهید.
به عنوان یک زن در فضای یک شهرستان کوچک با نهادهای دولتی و از طرفی با معمارها، استادکارها و کارگرها مردهایی با فرهنگ سنتی برای گرفتن مجوزها و کارهای اداری با ارگان دولتی طرف بودم. وقتی برنامه من را میدیدند، باور نمیکردند که یک زن از پس کار برآید و وقتی کار مقاوم سازی پیش آمد واکنش آنها بدتر شد. بتونریزی و یک زن؟! شاید فکر میکردند این پروژه هم مانند بسیاری از کارها نیمهکاره رها شود. به مرور زمان و پیشرفت کار کم کم ناباوریها، تردیدها سوالها جای خود را به همراهی و همکاری داد. گرچه گرفتاریهای دستگاه بورکراسی همواره وجود داشت.