به گزارش هنرنیوز، نشست نقد و بررسی کتاب «چگونه ادبیات بخوانیم؟» عصر سهشنبه ( ۳۱ فروردین ماه) با حضور مشیت علایی، مترجم کتاب، محمدتقی طباطبایی و حسین صافی پیرلوجه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب، برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مشیت علایی، مترجم این کتاب به معرفی تری ایگلتون پرداخت و گفت: تمام افرادی که در حوزه ادبیات و سیاست مطالعاتی دارند با نام تری ایگلتون آشنا هستند و او را با معروفترین اثرش تحت عنوان «پیشدرآمدی بر نظریه ادبی» میشناسند.
وی به گرایشات فکری این نویسنده اشاره کرد و گفت: تری ایگلتون کار خود را در اواخر دهه ۷۰ به عنوان یک مسیحی کاتولیک در جریانی با عنوان «اسلنت slant» آغاز کرد و این نکته شاید برای افرادی که کمتر با این نویسنده آشنا هستند مورد توجه قرار می گیرد.
علایی افزود: ایگلتون در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ در کنار چهرههای معروف آن زمان به نشر و بسط عقاید کاتولیک از زاویهای کاملاً رادیکال میپرداخت.
وی به آثار ترجمه شده ایگلتون اشاره کرد و گفت: کتابهای بسیاری از این نویسنده منتشر شده که از آن جمله می توان به آثاری چون «نقد ایدئولوژی»، «توهمات مدرنیسم»، «معنای زندگی»، «نقد فرهنگ» اشاره کرد. با توجه به این آثار می توان فهمید که او نویسنده ای پرکار است.
این مترجم به دلایل انتخاب این کتاب برای ترجمه اشاره کرد و گفت: ترجمه کتاب «چگونه ادبیات بخوانیم؟» پیشنهاد ناشر بود. زمانی که این کتاب را خواندم برایم بسیار لذتبخش بود. به دلایل زیادی از خواندن این کتاب لذت بردم. این کتاب برخلاف سایر آثار ایگلتون که در همه آنها به مباحث نظری پرداخته، در چهارچوب نقد عملی است و نویسنده آن رویکرد رادیکال و سیاسی خود را در این کتاب به هیچ وجه فراموش نکرده است. این کتاب برای مخاطبان عام، خاص و حرفهای جذابیتهای فراوانی دارد.
در ادامه این نشست، حسین صافی پیرلوجه، به صحت ترجمه این کتاب اشاره کرد و گفت: درباره صحت این ترجمه نمیتوانم نظر بدهم چراکه این موضوع نیازمند تطابق متن اصلی با متن ترجمه شده است. از قرائن و متن کتاب می توان فهمید که مترجم با زبان فارسی آشنایی خوبی دارد.
صافی افزود: هر کسی که حتی یک پاراگراف از یک متن ساده انگلیسی را ترجمه کرده باشد متوجه خواهد شد که کار ترجمه بسیار سخت است. در این جا این سوال مطرح می شود که چرا مترجم باید در انتخاب اثر به ترجمه چنین اثر دشواری بپردازد.
وی به بخش اول کتاب «چگونه ادبیات بخوانیم؟» اشاره کرد و گفت: نویسنده در این بخش توجه خواننده را به ویژگیهای صوری زبان جلب میکند. بنابراین با نگاه وسواسگونهای به بیان ویژگیهای صوری متن میپردازد که به نوعی ریزخوانی میرسد.
صافی به انتقاد از پانویسهای درج شده در ترجمه این کتاب پرداخت و گفت: پانویسهای اضافه شده در ترجمه کتاب به قدری زیاد هستند که تقریباً یک سوم حجم کتاب را به خود اختصاص دادهاند و بسیاری از آنها غیر ضروری و زائد هستند؛ به طوری که خواننده را از مسیر اصلی کتاب خارج میکنند.
در ادامه این نشست، محمدتقی طباطبایی گفت: در ابتدای این کتاب ذکر شد که این کتاب برای مبتدیان نوشته شده، اما میتوان گفت که مبتدیان ما در ایران، آنقدر سواد رمان ندارند و همه رمان هایی که در این کتاب به آنها ارجاع داده شده را نخواندهاند. بنابراین نمیتوان از خوانندگان مبتدی انتظار داشته باشیم که مطالب کامل این نشست را درک کند.
طباطبایی بیان کرد: عنوان این کتاب «چگونه ادبیات بخوانیم؟» توجه من را به خود جلب کرد چرا که سوال جالبی را مطرح می کند. از این جهت که آیا واقعاً برای خواندن ادبیات باید آمادگی داشت و چیزهایی آموخت؟
طباطبایی در پایان گفت: ایگلتون میخواهد به ما بگوید که زبانی که ما در ادبیات با آن مواجه هستیم به هیچ وجه زبان روزمره نیست و بسیار فراتر از آن است. نویسنده با هنرمندی خاصی با استفادهای که از زبان میکند، کاملاً میتواند خواننده را از جا بکند و به دنیای دیگری ببرد.