هیچ فیلمی با صدای قرآن و اذان «اثر دینی» نمی‌شود
جواد شمقدری کارگردان سینما مطرح کرد؛
هیچ فیلمی با صدای قرآن و اذان «اثر دینی» نمی‌شود
جواد شمقدری معتقد است در سینمای ایران فیلم‌های فراوانی ساخته شده است که با پخش صدای اذان یا قرآن سعی شده است فضای دینی به اثر بخشیده شود؛ ولی واقعیت این است که آن آثار با مفهوم دینی فاصله بسیار داشته‌اند.
 
تاريخ : سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۰
به گزارش هنرنیوز ؛ «هنر اسلامی» عنوانی آشنا اما تعریف نشده و با وجود اینکه بارها درباره آن در رسانه‌ها سخن گفته شده اما هیچگاه مختصات معینی ندارد. در این راستا بخش فرهنگی ایکنا مجموعه گفت‌وگوهایی را با هنرمندان مختلف انجام داده‌است که نخستین مصاحبه آن با جواد شمقدری کارگردان سینما و تلویزیون و از روسای سابق سازمان سینمایی است:

ایکنا- پیرامون هنر اسلامی نظریات متعددی مطرح شده است و اصولا تعریفی واحدی درباره آن وجود ندارد. از نگاه شما برای این عنوان چه شاخصه‌های می‌توان در نظر گرفت که بر مبنای آن هنر اسلامی را تعریف کرد؟

اصل عنوان هنر اسلامی را مستشرقین باب کردند به این دلیل که در کنار هنر غربی که بعد از رنسانس وسعت گرفت در کشورهای اسلامی با هنری مواجه شدند که رنگ و بوی متفاوت با هنر غرب داشت. برای نمونه می‌توانم به تفاوت‌هایی که بین هنر معماری کلیسا با مساجد وجود دارد اشاره کنم. برای همین هم وقتی توریست‌های غربی به ایران می‌آیند دوست دارند از اصفهان یا مشهد که در آن هنر اسلامی تبلور بیشتری دارد دیدن کنند. این اتفاق برای ما هم وقتی به غرب سفر می‌کنیم رخ می‌دهد.

از هنر اسلامی به عنوان هنر مسلمانان هم یاد می‌شود که به نظرم هر دو شکل آن درست است. از نگاه من اثری که توسط هنرمند متعهد خلق می‌شود، حس و حال متفاوتی با هنری که توسط فردی غیرمتعهد خلق می‌شود دارد. البته در هنر آسیایی چون تعهد به اخلاق وجود دارد می‌توان متوجه تفاوت‌هایی با دیگر هنرها شد. برای مثال وقتی هنر آسیایی را با هنر یونانی مقایسه می‌کنیم این مسئله برایمان روشن می‌شود ولی به هر حال اگر بخواهیم تعریفی عام از این عنوان داشته باشیم باید بگوییم هنری که توسط فرد متعهد و اسلام‌مدار خلق می‌شود را می‌توانیم هنر اسلامی بنامیم.

ایکنا- این عنوان را در سینما و تلویزیون چگونه می‌توان توضیح داد؟

در ابتدای انقلاب چالشی جدی وجود داشت که چگونه می‌شود سینما و تلویزیون را شکلی اسلامی داد زیرا سال‌ها در سینما و تلویزیون آنچه دیده می‌شد تبلوری جدی از بی‌اخلاقی بود برای همین هم در دوران انقلاب به سینماها حمله می‌کردند. این چالش شکلی شدیدتر به خود گرفت و به رادیو هم تعمیم پیدا کرد. در چنین شرایطی امام(ره) در اولین روز ورود خود به ایران به سینما اشاره می‌کند و می‌گوید ما با این هنر و رسانه جدید مخالف نیستیم بلکه با موضوعاتی که در آن مطرح می‌شود، مخالفیم.

با این توضیح این سوال پیش آمد چگونه می‌شود سینما را اسلامی کرد. اولین قدم این بود که از جنسیت و خشونت در آثار سینمایی و تلویزیونی پرهیز شود؛ رویکردی که به‌جا و درست اما ناکافی بود چون نیاز بود با ورود موضوعات دینی و انقلابی به هنر هفتم به اسلامی کردن آن کمک کرد. برای همین هم توسط فیلمسازان کارهایی با محوریت عدالت‌طلبی و مبارزه با ظلم تولید شد. فیلم‌هایی نظیر «فرمان» از این دست آثار بودند. در ادامه ساخت آثاری با محوریت تاریخ اسلام جدی شد. در این ایام به یاد دارم فیلم «الرساله» ساخته مطفی عقاد به نمایش درآمد. این فیلم برای اولین بار مردم را با اثری آشنا کرد که تا به حال نمونه آن را تجربه نکرده بودند.

در سال‌های ابتدای انقلاب فیلم‌هایی از کوستاو گاوراس پخش شد که در آن به مبارزات مردم با دیکتاتورها اشاره داشت. «نبرد الجزایر»، «ضد» «حکومت نظامی» و.. از جمله این کارها بودند. این تولیدات آثاری بودند که راه را نشان می‌داد.

ایکنا – باید به یاد داشته باشیم قبل از انقلاب نیز مردم با فیلمی دینی رو‌به‌رو شده بودند. آن فیلم «خانه خدا» نام داشت که جلال مقدم آن را کارگردانی کرده بود. این فیلم حال و هوای حاجیان را در ایام حج تصویر می‌کرد.

بله، این فیلم قبل از انقلاب ساخته و پخش شد. در قبل از انقلاب ممکن است فیلم‌هایی ساخته شده باشد که در آن صدای اذان یا قرآن آمده باشد اما آن تولیدات تنها برای فضاسازی از صدای اذان یا قرآن استفاده می‌کردند وگرنه اثر تولیدی هیچگونه رویکرد دینی در خود نداشت. به هر حال سینما بعد از انقلاب راه نجات را پناه آوردن به فیلم‌هایی با محوریت تاریخ اسلام و مبارزه با ظالم در نظر گرفت ولی در ادامه این هدف ارزشمند از راه اصلی خود خارج شد.

ایکنا – آن چیزی که در سال‌های اخیر تحت عناوینی چون؛ سینمای دینی، عاشورایی، معناگرا و.. مطرح شده، دربرگیرنده آثاری هستند که در آنها تنها به ظواهر اسلامی توجه شده است درصورتیکه فیلم دینی کاری است که بتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار داد و به معنا نزدیک شود. در فیلم «جدایی نادر از سیمین» این اتفاق را شاهد بودیم هرچند این کار در ظاهر به این موضوعات نظر نداشت. پیرامون نگاه به مفاهیم دینی در آثار نمایشی توضیح دهید؟

در ابتدای سخنانم اشاره کردم بعد از انقلاب با چه هدفی سینما دستخوش تغییرات شد تا به سمت اسلامی شدن برود اما در ادامه این حرکت مدیریت نشد و حتی در مواقعی به این موضوعات بی‌توجهی صورت گرفت. برای همین در سال‌های بعد به جای یک باغستان با خارستان مواجه شدیم. نظر شخصی من این است که فیلم دینی اثری نیست که به صورت مستقیم از دین حرف زده یا به قهرمانان دینی و انقلابی توجه کند. سینمای دینی کاری است که قادر باشد انسان را در جهت فطرت خداجو قرار دهد. در این زمینه فیلمی که شما مثال زدید نمونه خوبی از کاری ارزشمند است که توانسته تاثیرگذاری داشته باشد. ما این فیلم را به اسکار معرفی کردیم و حمایت لازم را هم از آن مبذول داشتیم. در این فیلم به برخی رفتارهای دینی نیز اشاره شده است. برای مثال به ترس از قسم خوردن دروغ اشاره می‌کنم.

با توجه به توضیحات فوق، آثاری که در آن به تاریخ اسلام پرداخته می‌شود کارهای مذهبی هستند؛ آثاری که می‌تواند دینی هم نباشد حتی برخی از این کارها در این عرصه قادرند ضددینی باشند. برای نمونه می‌شود فیلمی در حوزه عاشورا ساخت که در آن اهداف امام حسین(ع) به درستی تصویر نشده باشد. با این توضیح عنوان سینمای دینی نگاه کاملتری نسبت به نام‌هایی نظیر؛ عاشورایی، مذهبی و... است. بگذارید در ادامه از برخی آثار به اصطلاح دفاع مقدسی نام برم که در ظاهر کاملاً مختصات جبهه را داشت اما این تولیدات به طوری روشن به اهداف جنگ ضربه می‌زدند! در چنین شرایطی تشخیص فیلم درست از کار مغرضانه سخت است که انجام آن تنها از متخصصان امر بر می‌آید.


ایکنا – بگذارید از فیلم‌های خارجی نظیر «مسیر سبز»، «مردی برای تمام فصول»، «رهایی از شاوشنگ» و... نام ببرم. این کارها در ظاهر نگاهی مستقیم به دین ندارند اما با وجود اینکه در هالیوود ساخته شده‌اند به زیبایی روایتگر اخلاقیات هستند. آیا این دست تولیدات را هم قادریم جز سینمای دینی محسوب کنیم؟

مسیحیت واقعی تفاوت چندانی با اسلام ندارد تنها فرق این است که اسلام دین کاملتری است. در غرب نیز افرادی وجود دارند که شیفته موضوعات دینی و معنوی هستند. برای همین در کارهایشان این گرایشات دیده می‌شود. برای نمونه می‌شود به کارهای داوینچی و میکل‌آنژ اشاره کرد. می‌خواهم به لیست فیلم‌هایی که شما نام بردید آثاری نظیر «برادر خورشید، خواهر ماه» زفره‌لی و «ماموریت» رونالد جافی اضافه کنم. این تولیدات جز آثار دینی هستند. در این رابطه بیراه نیست بگویم در برخی از آثار دینی سینمای غرب از ما جلوتر است. پس توصیه می‌کنم از این کارها در کلاس‌های درس سینما بهره برده شود البته از برخی آثار چاپلین و کوبریک هم باید به عنوان کارهای خوب دینی نام برد.

ایکنا - بحث بعدی ما به رویدادنگاری سینما و تلویزیون از اتفاقات انقلابی مربوط می‌شود. عملکرد کارهای سینمایی و تلویزیونی نسبت به انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟

در ابتدای بحث اشاره کردم یکی از راه‌های نجات سینما پرداختن به فیلم‌هایی با محوریت انقلاب است اما این اتفاق پیگیری نشد و حتی در مواقعی علیه آن هم اقدام صورت گرفت. دشمنی این افراد با سینمای دفاع مقدس هم وجود داشت اما چون دیگر زورشان به این عرصه نرسید فیلم‌هایی با محوریت جنگ ساختشان ادامه پیدا کرد. توصیه‌هایی که رهبر معظم انقلاب به جهاد تبیین در سال‌های اخیر داشتند در راستای همین موضوع است. ایشان می‌فرمایند خودمان تاریخ انقلاب را به شکلی درست روایت کنیم.

اگر توانسته بودیم در حوزه سینمای انقلاب به درستی عمل کنیم وضعیت اینگونه نبود که با جوانانی مواجهه باشیم که انقلاب برایشان اهمیت نداشته باشد. در ادامه کم‌کاری ما، دشمن با قوا وارد ماجرا شد و کارهای بسیار پرخرجی در این رابطه تولید کرد. در همین رابطه آنها با آثاری متفاوت در پی‌القای تصویر تطیهر شده از پهلوی را دارند، دورانی که ایران تحت سیطه و فرمان آنان بود. من سنگ‌اندازی‌های داخلی مقابل آثار انقلابی را ناشی از سه امر می‌دانم. ابتدا جهل است که باعث می‌شود چنین رفتارهایی صورت گیرد. دوم بغض و دشمنی باعث این امر می‌شود. دلیل نهایی هم به جریان نفوذ مربوط می‌شود. دشمنی افراد مغرض در شرایطی است که دستآوردهای انقلاب، جهانی است و دنیا را تحت تاثیر خود قرار داده است.

ضعف‌هایی که برای مدیریت فرهنگی برشمردیم هنوز هم وجود دارد چون مدیریت فرهنگی در رده‌های دو و سه به پایین هنوز به این فکر نیفتادند که کم‌کاری ما در حوزه سینما و تلویزیون باعث شده ضربه بخوریم. البته در عرصه کتاب کارهای خوبی در حوزه انقلاب اسلامی کار شده است اما کتاب چه اندازه مخاطب دارد؟ اگر نگاهی به تیراژهای کتاب بیندازیم متوجه وخامت اوضاع خواهیم شد. پرتیراژترین کتاب انقلاب ما «دا» است که نهایتاً یک میلیون نفر آن را خوانده‌اند اما آیا این رقم برای یک کشور هشتاد میلیونی مناسب است؟

چند شب پیش سیما مستندی تحت عنوان «ژنرال» پخش کرد که راجع به امیر منصور آریا بود. در مستند نشان داده می‌شود غرب فردی را چگونه پرورش می‌دهد تا مقابل انقلاب بایستد. از این قبیل افراد بسیار وجود دارد که هر یک از آنها قادرند موضوع یک فیلم یا سریال باشند. در زمان حال نیازمند یک ستاد فرماندهی هستیم تا نهضت تاریخ نگاری انقلاب در سینما و تلویزیون راه‌اندازی کنند.

ایکنا – چرا در فیلم‌ها و سریال‌های انقلابی سینما و تلویزیون تنها روایتی را شاهدیم که بارها از طریق رسانه‌های دولتی بازگو شده است؟ چرا ما نمی‌آییم اشکال دیگری از بازگویی تاریخ را در آثار نمایشی امتحان کنیم تا بتوانیم نسل جوان را جذب کارهایمان کنیم؟

اینکه بخواهیم به آثار انقلابی را با برچسب‌هایی نظیر سفارشی نقد کنیم کار درستی نیست زیرا باید در سینمای انقلاب به نقاط ضعف و قوت اشاره داشته باشیم. متاسفانه در حوزه تاریخ انقلاب کم‌کار بوده و هستیم. در همین راستا وقتی فیلمساز می‌خواهد از موضوعی حرف بزند باید دائم به مخاطب یک موضوع را بازگو کند. برای مثال درباره ساواک چندان حرف زده نشده است تا مخاطبان با اجزای آن آشنا باشد. در این میان معدود کارهایی «سناتور» هم ساخته شده‌اند اما مگر چند فیلم اینچنینی تولید شده که مخاطب با موضوع آشنایی کامل داشته باشد! در این میان ذکر نکته را ضروری می‌دانم آنهم اینکه گاهی مواقع سیستم‌های نظارتی به دلیل عدم شناخت به کار ضربه می‌زنند تا در حوزه انقلاب کار خوبی تولید نشود!


کم‌کاری در حوزه فیلمسازی انقلاب باعث شده تا فیلمسازی وقتی می‌خواهد فیلمی در این رابطه تولید کند دائم سکانس‌های اضافه به قصه وارد کند تا بتواند به مخاطب اطلاعات اضافه بدهد، رویکردی که به این آثار ضربه زده است. جالب است درباره «روزهای ابدی» به شما بگویم اتفاقات مختلفی رخ داد تا این سریال ساخته نشود. برای مثال به سرمایه‌گذاری بودجه اشاره می‌کنم. این مجموعه قرار بود با ۲۰ میلیارد ساخته شود؛ کاری که باید ۵۰ میلیارد بودجه می‌داشت! به هر حال رقم تعیین شده هم به درستی داده نمی‌شد و همین عامل باعث ضربه زدن به سریال شد. سختی دیگر انتخاب بازیگر بود چون خیلی از مواقع بازیگران بنا به دلایل خاص، حاضر نمی‌شدند در این قبیل آثار حضور داشته باشند! در این رابطه خاطره‌ای می‌گویم. من برای انتخاب نقش پدر امام(ره) در سریال «آفتاب زمین» مشکل انتخاب بازیگر داشتم زیرا بازیگری حاضر نمی‌شد این نقش را بازی کند تا اینکه «ولی‌الله مومنی» حاضر به حضور در این سریال شد البته برای وی نیز حاشیه‌های به وجود آوردند که در ابتدا حاضر نشد در کار حاضر باشد اما در نهایت به دلیل خوابی که از امام (ره) دید در کار شرکت کرد. درباره مشکلات کار کردن در حوزه انقلاب باید اضافه کنم در فیلم «طوفان شن» هم مشکلات بسیاری برایمان رخ داد. یعنی به ما انگ دروغ‌گویی زدند اما وقتی اسناد واقعه طبس توسط را خود آمریکایی‌ها فاش کردند، حقانیت ما به اثبات رسید.

برای رهایی از کلیشه‌نگاری در آثار مربوط به انقلاب بهترین راهکار استفاده از نیروهای باورمند و متعهد به موضوع است چون اگر از فیلمسازانی استفاده کنیم که به موضوع باور ندارند نتیجه، کارهای بی‌خاصیت خواهد شد اما فیلم‌هایی که به واسطه نیروی متعهد و دغدغه‌مند تولید می‌شود را نمی‌توان کار سفارشی یا حکومتی دانست. نکته مهم دیگر در حوزه تولیدات انقلاب این است که تنها با یک یا دو سریال نظیر «روزهای ابدی» نمی‌توان مخاطب را اقناع کرد بلکه باید با ساخت کارهای متعهد پله‌پله به هدف رسید.

ایکنا – سوال پایانی ما به برخی حساسیت‌های بی‌مورد مربوط می‌شود که مسئولان دارند. برای مثال فیلم «مارمولک» را رهبری تایید می‌کنند اما این کار بعد از چند سال اجازه نمایش می‌گیرد؟ این قبیل تنگ‌نظری‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از این موارد زیاد است. در دوره مدیریت ما فیلم «به رنگ ارغوان» چنین حالتی داشت. این اثر در دوره اصلاحات پایین کشیده شد اما من به عنوان رئیس سازمان با قدرتی که در اختیار داشتم کار را به نمایش درآوردم.
کد خبر: 98984
Share/Save/Bookmark