در« زقاق پنجاه و شش»مطرح شد؛
روایتی داستانی از اخراج ایرانیان از عراق در آستانه جنگ تحمیلی
کتاب «زقاق پنجاه و شش» با موضوع زندگی ایرانیان در کشور عراق در آستانه جنگ تحمیلی و اخراجشان از این کشور منتشر شد.
تاريخ : جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۵
به گزارش هنرنیوز؛ انتشارات سوره مهر، به تازگی کتابی با عنوان «زقاق پنجاه و شش» را به قلم هانی خرمشاهی منتشر کرده است که به بررسی وضعیت ایرانیان ساکن عراق در آستانه جنگ تحمیلی میپردازد.
خرمشاهی در این کتاب به زندگی ایرانیهایی میپردازد که در سال ۵۹ و در قالب برنامه دولت وقت عراق با عنوان «اعطای شناسنامه» به ساکنان کشور عراق از خانه و سرزمین خود رانده شدند.
تحت تاثیر این پدیده بسیاری از ایرانیان ساکن عراق در این سال از خانه خود رانده شده و در مناطق مرزی ایران و عراق رها شدند در حالی که بخش بزرگی از زندگی و و اموال خود را در این سرزمین به جای مانده میدیدند.
خرمشاهی در مقدمه خود بر این کتاب عنوان میکند که داستان کتابش، سرگذشت زندگی یک میلیون ایرانی ساکن عراق است و نام کتاب نیز از عنوان خیابانی در عراق وام گرفته شده که وی سالهای کودکی خود را در آن سپری کرده است.
در بخشی از فصل نخست از این کتاب میخوانیم: جلوی سینما غلغله بود. مردم دایرهوار تا وسط خیابان آمده بودند. ماشینهای عبوری، انگار توی قیفی گیر کرده باشند، به آهستگی جلو میرفتند و بوق میزندند. جمعیت، با دستهای درزا شده و در هم رفته، پشت باجه داد و قال میکردند. یکی میگفت: من از صبح زود اینجام. باز هم میگه بلیت نداریم و برای سانس فوقالعاده یک شب بلیت میفروشیم.
- بلیتها رو برای دوست و آشناهاشون نگه میدارن
- نه بابا، اونها را رو یواشکی توی بازار سیاه میفروشن
- بازار سیاه؟ جرنت ندارن. پوستشون رو زنده زنده میکنن
- یواش! همه جا آدم دارن
چند مامور دم در شیشهای بزرگ ایستاده بودند. افراد را یکی یکی رد میکردند و داد میزند: فقط اونهایی که بلیت رزرو دارن بیان جلو، بقیه برن کنار.
پدرم جلوتر از بقیه، در حالی که بلیتها را محکم در دستش گرفته بود، سعی میکرد راه باز کند و از لابهلای مردم رد شود. ما هم با میهمانانمان که همه از کربلا آمده بودندد، دنبالش رفتیم...
این کتاب را انتشارات سوره مهر در ۳۱۴ صفحه و با قیمت ۱۴ هزار تومان منتشر کرده است.