موسیقی زیرزمینی یکی از گونههایی از موسیقی است که در پی مشکلات عرضه موسیقی به صورت رسمی و یا پدید آمدن گرایشهای اعتراضآمیز در موسیقی ظاهر میشود. وجود این گونه موسیقی نظام عرضه و تقاضا را در بخشی موسیقی از یک سو و ذائقه مخاطبان را که خود جزئی از نظام تقاضاست تحتالشعاع قرار میدهد. به همین سبب با پیروز ارجمند مدرس دانشگاه و مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری به گفتوگو نشستیم.
*چرایی پدید آمدن موسیقی زیرزمینی ارجمند در توصیف کیفیت موسیقی زیرزمینی میگوید: به طور کلی اگر بخواهیم موسیقی زیر زمینی را تعریف کنیم باید بگوییم؛ وقتی تولید کنندگان موسیقی امکان فعالیت به صورت رسمی نمییابند؛ تولیدات آنها به شکل زیرزمینی تولید و منتشر میشود. در واقع اگر مجرای حضور گروههای موسیقی صورت رسمی نیابد، روند انتشار موسیقی، زیرزمینی خواهد بود. البته باید گفت، موسیقی زیرزمینی منحصر به ایران نیست. در کشورهای غربی نیز طی دویست سال گذشته با پدیده موسیقی زیرزمینی مواجه بودهایم.
این آهنگساز ادامه میدهد: جنبشهای اجتماعی که در قالب موسیقی راک پدید آمده و به نوعی حامل حرکتهای اعتراضی بودهاند در ردهبندی موسیقی زیرزمینی جای میگیرند. موسیقی زیرزمینی عموماً به معنی موسیقی غیر مجاز نیست. نوع حرکت اعتراضی موسیقی زیرزمینی است که این گونه را از موسیقیهای دیگر جدا میکند. هنرمندانی که مایل بودند انتقادات خود را به نظام اجتماعی در غالب ترانههای خاصی خلق کنند. در غرب به موسیقی زیرزمینی میپرداختند. موسیقی راک زاده چنین اعتراضی بود. در ایران پیش از انقلاب نیز با وجود تفاوت در ساختار موسیقی پدیده موسیقی زیرزمینی به شکل دیگری در ایران وجود داشت. برخی از آهنگهایی که قبل از انقلاب ساخته شده، در آن زمان ممنوع و به صورت زیرزمینی منتشر میشد گرچه آن زمان مجوزی صادر نمیشد اما تولیدکنندگان برخی از انواع موسیقی مورد موآخذه قرار میگرفتند. در دوره مشروطیت انجمن اخوت که متشکل از آهنگسازان و موسیقدانان زمان بود و مکان آن در آرمگاه ظهیرالدوله بود؛ نوعی موسیقی زیرزمینی به حساب میآمد. مردم به صورت مخفیانه به خانقاه میرفتند و آهنگسازان برای آنها موسیقی اجرا میکردند. عارف قزوینی موسیقیهای اعتراض خود را در قالب ترانههایش بیان میکرد.با این تعریف حتی میتوان عارف قروینی را یک موسیقیدان زیرزمینی دانست.
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه میدهد: باید اذعان داشت؛ فینفسه موسیقی زیرزمینی به معنای نامعقول بودن موسیقی نیست؛ مشروط بر این که توسط چه کسی، با چه هدفی و برای کدام مخاطب اجرا میشود. پس این فرضیه را که موسیقی زیرزمینی بالفطره مردود است باید کنار گذاشت. موسیقی زیرزمینی پدیدهای نسبی است و بررسی آن نیازمند پژوهشهای کامل است.
این مقام مسئول درباره دشواریهای پژوهش در حوزه موسیقی زیرزمینی میگوید: پژوهشهایی که اینگونه موسیقی را رصد کند، آن را تجزیه و تحلیل کند و به مجریان آن دسترسی داشته باشد تا آنها انگیزههای خود را از خلق این آثار عنوان کنند؛ به دشواری میسر است. به سبب آن که بسیاری از سؤالات ما درباره موسیقی زیرزمینی تنها در حد یک فرضیه باقی مانده و پژوهش جامعی در این زمینه صورت نگرفته است، لذا نمیتوان در این حوزه به نتیجه نهایی رسید. باید شرایطی فراهم آورد که موسیقی زیرزمینی به موسیقی قانونی بدل شود.
*ایجاد زمینه منطقی برای تولید، مقابله با تهاجم فرهنگی
ارجمند معتقد است: در واقع تهاجم فرهنگی واقعیت جامعه ما است. حقیقت این است که ما در معرض یک جنگ نرم قرار داریم و اگر بخواهیم به نتیجه مثبتی برسیم باید به یک تبادل فرهنگی مثبت دست پیدا کنیم.نمیتوانیم ادعا کنیم که از فرهنگ غرب مصون هستیم. از سوی دیگر طبیعی است که وقتی صنعت وارد یک کشور میشود فرهنگ خود را نیز به آن کشور میبرد. در واقع زندگی ما جدا از فرهنگ غرب نیست ما نیز مانند سایر نقاط دنیا وارد مقوله جهانیسازی شدهایم. اما در پاسخ به این موضوع که آیا چنین رخدادی میتواند به تهدید بدل شود یا خیر، باید گفت این امکان وجود دارد و اگر موسیقی را جدی نگیریم به یک تهدید بدل خواهد شد.
این آهنگساز میافزاید: در توضیح این موضوع باید گفت، بالاترین مصرف مردم از هنر موسیقی است. هر کس بنا به سلیقه خود از موسیقی بهره میگیرد. همه ما مصرفکننده محصولات موسیقی هستیم و پائینترین بودجه اختصاص یافته از سوی دولت به موسیقی تخصیص مییابد. همه ما خواه ناخواه مصرفکننده محصولات موسیقی هستیم؛ در حالی که بودجههایی که به واحد موسیقی تخصیص مییابد حتی به اندازه تولید یک فیلم هم نیست در حالی که بالاترین میزان مصرف جامعه به موسیقی تخصیص مییابد. به یقین همه مردم مخاطب سینما نیستند. اما در مقایسه بودجه موسیقی و سینما متوجه میشویم موسیقی به راستی از نظر بودجه دچار مشکل است.
این مدرس دانشگاه درباره حجم موسیقی زیرزمینی به آمار و ارقام تولید این موسیقی اشاره میکند و میگوید: بر اساس آماری که از تولید موسیقی زیرزمینی در دست داریم؛ سرمایهای که برای تولید موسیقی زیرزمینی صرف میشود، از مجموع بودجههایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و حوزه هنری در بخش موسیقی صرف میکنند، بسیار بیشتر است. با این اوصاف باید اعتراف کنیم؛ به طور غیر مستقیم به معضلی با نام موسیقی زیرزمینی دامن میزنیم. حال چرا مسئولان علاقمند توجه به جنگ نرم نیستند؛ جای سؤال دارد. در واقع تولید موسیقی زیرزمینی به نوعی جنگ نرم است. با دست خالی نمیتوان در مقابل جنگ نرم ایستاد.
سلاح ما در موسیقی تولید اثر هنریست و تا زمانی که ما در عرصه تولید غیرفعال هستیم جامعه برای تأمین نیاز خود به موسیقی راهی را پیدا میکند که به نفع ما نیست و این یک خطر بزرگ است. چگونه بخش خصوصی بودجههایی چند ده میلیاردی به تولید غیر رسمی موسیقی تخصیص میدهد اما مبلغی که همه نهادهای دولتی برای تولید یک فیلم تخصیص میدهند از بودجه تولید موسیقی برای یک سال هم کمتر است. به باور من این بزرگترین آفتی است که در حوزه موسیقی وجود دارد. به باور من به جای آنکه نگران چرایی تولید موسیقی زیرزمینی باشیم، باید نگران کمبود بودجه برای تولید مجاز موسیقی باشیم و باید خود برای تولید موسیقی سرمایهگذاری کنیم. باید اذعان داشت که وقتی تولید و نظارت در واقع سازوکار نظارتی ما دچار ایراد است، طبیعی است که موسیقی زیرزمینی پدید میآید.
*موسیقی زیر زمینی چرا پدید میآید؟ارجمند در توضیح چرایی پدید آمدن موسیقی زیرزمینی میگوید: ما در گفتوگو با تولیدکنندگان موسیقی زیرزمینی به نتایج مختلفی رسیدیم؛ که میتوان از آنها به عنوان علتهای مختلف تولید موسیقی زیرزمینی اشاره کرد.
وی نخستین علت را تعلل در صدور مجوز عنوان میکند و ادامه میدهد: به عنوان مثال افرادی هستند که برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد مراجعه کردند و به دلیل طولانی شدن اخذ مجوز برای تولید موسیقی از دریافت مجوز دلسرد شدند و اثر خود را به صورت زیرزمینی تولید کردهاند. موسیقیدان علاقهمند است که هنرمند زمانه خود باشد وقتی قادر نیست اثر خود را در همان عرصه تولید کند، به راه دیگری متوسل خواهد شد. پس در واقع بیبرنامهگی در نظام صدور مجوز موسیقی سبب میشود تا موسیقی به صورت زیرزمینی تولید شود.
این آهنگساز دومین علت انتشار موسیقی به شیوه زیرزمینی را انتشار آثار هنرمندان برجسته به سبب قبول نداشتن مراجع صدور مجوز میداند و عنوان میکند: نکته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد؛
انتشار آثار افراد شاخص در زمینه موسیقی به سبب آن که مجموعه نظارت را قبول ندارند، است. چرا که خود در رأس موسیقی هستند، موسیقی خود را به صورت زیرزمینی منتشر میکنند. در نتیجه بسیاری از آثاری که در عرصه موسیقی سنتی به شیوه غیر قانونی منتشر میشود؛ آثاری نامعقول نیست.
مدیر دفتر موسیقی حوزه هنری اشاره میکند: حتی بخشی از موسیقی پاپ در کشور ما به صورت غیرقانونی منتشر میشود؛ در نتیجه موسیقی پاپ زیرزمینی تنها موسیقی لسآنجلسی نیست و در کشور ما نیز تولیدات زیرزمینی در حوزه پاپ کم نیست. آن دسته از موسیقیهای پاپ که در خارج از کشور تولید میشوند و ما عرصهای برای نمایش آنها نداریم نیز همه به صورت زیرزمینی منتشر میشوند و از این نظر میتوان شیوه انتشار آنها را معضل دانست.
وی ادامه میدهد: به باور من در عرصه معرفی ایران کنونی، فرهنگ ایران و شرایط امروز ایران در دنیا دچار قصور هستیم تصور حاکم دنیا از جوّ حاکم بر فرهنگ و هنر ایران تصور نادرستی است. از سویی دیگر هنرمندان بزرگ ایرانی ساکن کشورهای خارجی که در عرصه موسیقی کلاسیک غربی، کلاسیک ایرانی و حتی موسیقی پاپ فعالیت میکنند و جایگاه جهانی دارند عرصهای برای ارائه آثار خود ندارند. این موضوع سبب میشود با اکراه و ترس به سمت اخذ مجوز انتشار آثارشان در ایران بیایند.
*عدم رعایت قانون کپیرایت؛ دلیلی مضاعف برای تولید موسیقی زیرزمینیارجمند اذعان میدارد: وقتی اثری در خارج از کشور عرضه میشود کشورهای دیگر موظف به رعایت قانون کپیرایت هستند و با توجه به آن که ایران این قانون را نپذیرفته است، اگر هنرمند ساکن کشورهای دیگر اثری را در ایران منتشر کند، نمیتواند از آن حمایت کند و در نتیجه تمایلی به انتشار اثرش در ایران ندارد. بنابراین یکی از راههای حل مشکلات موسیقی در ایران پذیرش قانون کپیرایت است. باید به این نکته تاکید کنم که قوانین امروز در حوزه مالکیت معنوی آثار هنری در ایران متعلق به سال 1354 است. باید این موضوع را مورد بازنگری قرار داد. متاسفانه رعایت حقوق معنوی مالک اثر هنری هنوز به قانون بدل نشده است.
این آهنگساز ادامه میدهد: سند توسعه موسیقی نیز در کشور ما وجود ندارد. ما سالهاست که چشمانتظار تنظیم سند توسعه موسیقی هستیم. اما تا زمانی که سند چشمانداز توسعه موسیقی تدوین نشده و ما تعریف عملیاتی از این موضوع نداشته باشیم؛ به نتیجهای در زمینه بهبود شرایط تولیدات موسیقی نمیرسیم.
*بی نظمی در فعالیت سازمانها مزید بر علتمدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره عدم هماهنگی و تقسیم وظایف و همچنین بی نظمی در سازمانهای مرتبط با موسیقی میگوید: امروزه کاری که باید در حوزه پژوهشی و در دانشگاه انجام شود در حوزه هنری انجام میشود، فعالیتی که وظیفه حوزه هنری است توسط فرهنگستان هنر اتفاق میافتد و فرهنگستان هنر به جای آن که مغز متفکر باشد به تولید موسیقی میپردازد و وزارت ارشاد به جای آنکه نظارت کند، کار دیگری انجام میدهد. در مجموع باید گفت نهادهای متولی موسیقی در یک راستا حرکت نمیکنند و فعالیت آنها نه مکمل یکدیگر که موازی با هم است و در نتیجه اغتشاش ایجاد میکدن. بخش خصوصی نیز در این میان سرگردان است. امروزه بیشتر از 80 درصد شرکتهای تولیدکننده موسیقی ورشکسته شدهاند. 20 درصد باقیمانده نیز با شکل معجزهآسایی به حیات خود ادامه میدهند! به دلیل آن که حمایت قانونی از موزیسینها وجود ندارد و این قشر در قالب صنف خاصی قرار ندارند؛ علاوه بر این به سبب سختگیریها و عدم حمایتهای وزارت ارشاد و چند پارگی در عرصه سیاستگذاری موسیقی؛ این حوزه در کشور ما دچار یک بحران اقتصادی و بحران معنوی است. طبیعی است که با این شرایط نا به سامان، عرصه را برای حضور موسیقی زیرزمینی باز میکنیم. در واقع باید به این موضوع رویکردی جدیتر داشت. باید گفت؛موسیقی زیرزمینی سالها وجود داشته و دارد. بنابر این تنها باید این تهدید را تبدیل به فرصت کرد.
*خط قرمز و فزونی شهرت؛ مشوقی برای تولید زیرزمینیارجمند با اشاره به علل و عوامل تشویقی برای تولید زیرزمینی میگوید: برخی از موسیقیدانهای این عرصه به سبب شهرتهایی که موسیقی زیرزمینی برای آنها پدید میآورد، به گونه موسیقی گرایشی دارند. برخی از اشعار اعتراضی است. اشعاری که از برخی خط قرمزهای وزارت ارشاد میگذرد نیز بخشی از تولیدات موسیقیست که به تولید زیرزمینی متمایل میشود. علاوه بر این شبکههای موسیقی زیرزمینی نیز وجود دارند. اما این موضوع که این موسیقی چگونه و تا چه حد بر مبنای اهداف تهدیدآمیز شکل گرفتهاند؛ اساسیترین سوال در این زمینه است.
*پخش و نظارت بر بازار، دردسر مضاعف برای هنرمندان!ارجمند با اشاره به این موضوع که در عرصه پخش بزرگترین مشکلات وجود دارد؛ توضیح میدهد: بزرگترین مشکل فعالان حوزه موسیقی پخش آثارشان است. در حالی که در سر چهار راهها به راحتی آلبومهای موسیقی به فروش میرسد و در واقع فروشندگان آلبوم در سر چهارراهها، دهها برابر فروشگاههای موسیقی هستنند. در این شرایط مکانی به نام کمیته صیانت از آثار هنری توسط وزارت ارشاد تشکیل میشود، کمیتهای که با 10 کارمند قصد ایستادن در مقابل شبکهای وسیع را دارد و نه تنها مشکلات موسیقی را حل نمیکند، بلکه تولیدکنندگان رسمی را نیز دچار مشکل میکند. بدین معنا که به جای آن که از آثار صیانت صورت گیرد، گاه حتی آثار دارای مجوز را نیز از بازار جمع میکند. به جای آن که این کمیته به ما کمک کند به یک تهدید بدل شده است و گاه اقدام به جمعآوری آثار میکند. حتی آثاری که از سوی حوزه هنری و با مجوز وزارت ارشاد اسلامی تولید شده در این سالها توسط این کمیته جمعآوری شده است. در حالی که وظیفه کمیته حمایت از ماست، آثار ما را جمعآوری میکند و به مکانی نامشخص منتقل میکند. این کمیته که باید در کنار ما باشد اما در مقابل ما ایستاده و به همین سبب آرام آرام تولید کنندگان غیردولتی از ادامه فعالیت دلسرد میشوند. این موضوع به موسیقی زیرزمینی دامن میزند. تمام این عوامل امکانی فراهم میآورد که موسیقی به شکل زیرزمینی تولید شود.
*موسیقیهای لسآنجلسی در ایران تولید میشوند!این مقام مسئول اذعان میدارد: موسیقی زیرزمینی به یک نوع محدود نیست. موسیقی زیرزمینی مشتمل بر دهها نوع موسیقی است با دهها انگیزه مختلف. اما باید گفت؛ بخش مهمی از موسیقی زیرزمینی ما موسیقی صادراتی است! نوعی از موسیقی که به قصد صادرات از ایران تولید میشود و به این دلیل که در ایران هزینههای نوازنده، هزینههای استودیو و سایر هزینههای تولید موسیقی بسیار پایین است و علاوه بر این آهنگسازان و ترانهسرایان خلاق و توانایی در ایران هستند که میتوانند روند تولید موسیقی زیرزمینی را به دست گیرند. بنابراین بخشی از موسیقی زیرزمینی ما صادر میشود. بخشی از موسیقی لسآنجلسی در ایران ضبط میشود و تنها صدای خواننده آن در کشور دیگر ضبط میشود و دوباره به کشور ما باز میگردد. در واقع این موسیقی حاصل تلاش هنرمندان این کشور است. آمار این گونه موسیقی نیز کم نیست یعنی تقریباً تمام آثار شاخص موسیقی پاپ لسآنجلسی فارسی در این سالها، در کشور ما تولید شدهاست.
*شبکههایی که با آثار داخلی برنامه پر میکنند!ارجمند درباره روند نمایش موسیقی در شبکههای معاند میگوید: شبکههای ماهوارهای که بخشی از برنامههای آنها شامل موسیقی میشود، آثاری را به نمایش میگذارند که تولیدات داخلی است. کیپهایی که در ایران ساخته میشود، بخش عمده نیاز تلویزیونهای خارجی را پوشش میدهد پس اگر ما در این فرصت استفاده نکردهایم، این ایران بر ما وارد است و ایراد در نظام موسیقایی کشور ماست که نتوانستیم از این فرصتها استفاده کنیم و جریان موسیقی منحرف شده است.
ارجمند تاکید میکند: معتقدم همه هنرمندان دلسوز کشور خود هستند، آنها متعلق به این کشور هستند و قریب به اتفاق آنها علاقهمند هستند که از مجاری رسمی فعالیت خود را دنبال کنند و وقتی تحت فشار قرار گیرند، طبیعی است که آثارشان را به شکل زیرزمینی تولید کنند.
*صدا و سیما سلیقه مردم را تضعیف میکنداین آهنگساز درباره اثر مخرب صدا و سیما بر سطح سلیقه مردم میگوید: نکته ای دیگر که بر موسیقی اثری منفی دارد؛ اثرگذاری صدا و سیما بر تولید آثار زیرزمینی است. صدا و سیما به عنوان اثرگذارترین رسانه مردمی امروزه نه تنها نقش مثبتی در ارتقای سطح سلیقه مردم ندارد بلکه نقش منفی نیز در این روند دارد. بدین معنا که برنامههای هنری در صدا و سیما تولید نمیشود. آثار سفارشی دست چندم و بیکیفیت که تشخیص سطح کیفی آنها بسیار راحت است؛ در رسانه ملی تولید و یا از دریچه آن معرفی میشود. کافی است از مردم بپرسیم کدام یک از تولیدات موسیقایی صدا و سیما در سال گذشته را میتوانند زمزمه کنند و در نتیجه خواهیم دید که هیچ اثری نیست که از میان انبوه این آثار در ذهن مردم ماندگار شده باشد در حالی که آثار زیرزمینی آثاری هستند که به سرعت در میان مردم محبوبیت و ماندگاری پیدا کنند.
وی اضافه میکند: پس در واقع میتوان ادعا کرد که صدا و سیما نتوانسته برنامههای خود را معاصر با زمانه خود تعریف کند. در حقیقت صدا و سیما به جای آن که نقش مثبتی در روند تولید موسیقی و معرفی آثار ارزشمند داشته باشد؛ آن ها را طرد کرده است. همه هنرمندان از فعالیت در صدا و سیما ناامید شدهاند. امروزه هنرمندان از صدا و سیما دوری میکنند، چرا که عرصه لازم را برای معرفی و تولید آثار ارزشمند ندارد.
*علاقه به تولید زیرزمینی با وجود امکان فعالیتارجمند درباره تولید آثار زیرزمینی با وجود امکان فعالیت رسمی هنرمندان میگوید: جالب اینجاست که بسیاری از گروههای موسیقی با آن که خود امکان فعالیت رسمی دارند، ممیزی علاقمند به فعالیت زیرزمینی نمونههای واضح این موضوع خوانندگان پاپ هستند که پیشتر و از ابتدای فعالیت به صورت زیرزمینی فعالیت میکردند و بعد آثارشان به صورت رسمی منتشر شده و در واقع از طریق آثار زیرزمینی خود به شهرت رسیدهاند این نکتهای است که باید بدان توجه کرد.