در همایش سه روزه آستارخان؛
ایران همایش را دزدید
مترجم هیئت ایرانی که در سفر به مسکو، پس از معاشرت با نویسندگان ایرانی و روس به ادبیات بیشتر و جدی تر علاقه مند شده است، مشاهدات خود را از این سفر در قالب گزارشی توصیفی تنظیم کرده و به روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان ارسال کرده است.
تاريخ : يکشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۴
به گزارش هنرنیوز به نقل از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان،وزارت فرهنگ و گردشگری استان آستراخان, از کشورها و جمهوری های خود مختار حاشیه دریای خزر دعوت کرد در یک همایش ادبی شرکت کنند. پیش از این هم از این دست اتفاقات می افتاد، اما آنچه این جلسه را با جلسات ادبی گذشته متفاوت می کرد، حضور هیات ایرانی بود، چرا که همه کشورهای حاشیه خزر و جمهوری های خود مختار که زبان اول یا زبان دومشان روسی است و همگی حول این زبان به تولید و ترجمه مشغولند، این بار ایران با هویت ادبی و زبانی کاملا مستقل جلسه را از یک گفتگوی کاملا روسی به یک گفتگوی بین المللی تغییر داد.
در این همایش سه روزه، آقایان رضا امیرخانی، محمدرضا بایرامی، جواد محقق و مهدی قزلی به عنوان کسانی که آثارشان به روسی ترجمه و توسط انتشارات معتبر منتشر شده بود، حاضر شده و سخنرانی کردند. جواد محقق نیز حوزه شعر و ادبیات کودک و نوجوان را نمایندگی کرد. از قزلی هم کتاب فصل صبر به روسی ترجمه شده بود و مجموعه قصه کربلا نیز در دست ترجمه است. ضمن اینکه قزلی به عنوان مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، موقعیت مناسبی برای ارائه گزارش از وضعیت ادبیات در ایران داشت و همچنین وی گزینه مناسبی برای مذاکره با نهادهای ادبی و فرهنگی، نویسندگان، مترجمان و اهل قلم در کشورهای حاشیه دریای خزر بود.
در این همایش، رییس دومای آستراخان، وزیر فرهنگ آستراخان، سردبیر روزنامه ادبیات و عضو شورای فرهنگ ریاست جمهوری, رئیس کتابخانه ملی آستراخان، رئیس شورای نویسندگان داغستان، رئیس شورای نویسندگان کالمیکیا، سرکنسول و رئیس دانشکده ادبیات قزاقستان، رئیس شورای نویسندگان چچن و شاعران و نویسندگان بسیاری از همین کشورها و کشورهای گرجستان, آذربایجان و ترکمنستان حضور داشتند. در جلسه اول، بیشتر مقامات سیاسی و فرهنگی صحبت کردند و کلیاتی درباره توجه به همگرائی ادبی و ارتباطات فرهنگی گفتند.
بعد از دیدار رووسای جمهور کشورهای حاشیه دریای کاسپین، این قبیل همایش ها هم رونق پیدا کرد. اما این رونق در جهت توجه به همگرائی روس محور بوده است. چون این کشورها با دارا شدن منابع مستقل برخی رو به آمریکا و غرب آوردند و این خوشایند روسیه نبود. با حضور پولیاکوف، عضو شورای فرهنگ ریاست جمهوری و رئیس دومای استان، اهمیت جلسه مشخص شد. آن ها بیشتر به بحث ترجمه پرداختند و لزوم توجه به ادبیات و فرهنگی که مرز نمی شناسد و البته ریشه های فرهنگی هم داشته باشد.
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان که جوانترین شرکت کننده در این همایش بود، در نوبت خود با توجه به این که زبان فارسی و ادبیات ایران کمتر موضوع بحث بود، گزارشی از وضع ادبیات ایران داد و همچنین از اهمیت و نقش بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در برگزاری کنگره ها و جوایز ادبی مهم در ایران سخن گفت.
قزلی گفت: در ۳۶ سال گذشته آمار عناوین کتاب های چاپ شده در ایران رشد بسیار بالایی داشته است و نمایشگاه کتاب تهران از جهت تعداد ناشران و بازدیدکنندگان بزرگترین نمایشگاه کتاب دنیاست. وی همچنین گفت بنیاد برگزار کننده مهمترین جایزه های ادبی ایران است؛ جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه شعر فجر. مدیرعامل بنیاد شعر وادبیات داستانی ایرانیان، سپس همراهانش را معرفی کرد: رضا امیرخانی که کتاب «منِ او»ی او، بیش از صد هزار نسخه در ایران فروخته است و به روسی نیز ترجمه شده. محمدرضا بایرامی که جایزه های بین المللی اوراسیای مسکو و خرس طلائی و مار کبری عینکی سوئیس را برده و مردگان باغ سبزِ او جزو ده کتاب برتر نمایشگاه کتاب مسکو شده است. جواد محقق که شاعر و نویسنده کودک و نوجواذن است و شعرهایش در کتابهای درسی دانش آموزان در ایران منتشر شده و سالها سردبیری مطبوعات کودک و نوجوان را به عهده داشته است.
قزلی در ادامه تاکید کرد: آیین نامه ای در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در حال تدوین است که به موجب آن از ترجمه آثار فارسی به زبان های دیگر حمایت خواهد شد. وی همچنین گفت: بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان آمادگی آن را دارد تا به مترجمان و ناشران حرفه ای کشورهای حاضر برای معرفی و انتخاب کتابهای فارسی مناسب برای ترجمه مشورت بدهد.
توضیحات اولیه و معرفی همراهان، همه حاضران در جلسه را به توجه وا داشت. بسیاری از حاضران در این همایش فکر نمی کردند از آثار ادبیات داستانی ایرانی، اثری به روسی ترجمه شده باشد. پس از پایان جلسه، هیات ایرانی در جمعی خودمانی تر کتابهای دیگری که از زبان فارسی به روسی ترجمه شده بود را به حاضران معرفی کردند.
قزلی دیپلماسی فرهنگی را از راهبردهای دولت حاضر در توسعه مناسبات معرفی کرد و با اشاره به حضور ایران در نمایشگاه کتاب مسکو به عنوان مهمان ویژه، ابراز امیدواری کرد: مناسبت فرهنگی کشورهای حاضر در این همایش بیشتر شود. قزلی با ذکر این نکته که: «ما کشورهای حاشیه دریای خزر اشتراکاتی بیش از ماهی های صید شده از این دریا داریم» توسط حاضران در این همایش تشویق شد.
جواد محقق که یکی از مسن ترین افراد حاضر در این همایش بود، با ارائه گزارشی کوتاه از وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در ایران، به تعداد زیاد نویسندگان این حوزه اشاره کرد که حتی منجر به تشکیل انجمن مستقل ادبیات کودک و نوجوان شده است. او گفت: گسترش ادبیات کودک و نوجوان تصویرگری و مطبوعاتِ این حوزه را هم گسترش داده است.
رضا امیرخانی سخنرانی اش داستانی تر بود. او از کودکی اش گفت و موج های دریا که از سمت روسیه می آمدند و جلوی او را در آب می گرفتند. از پدرش که گفته بود از آنجا برایش خرس سفید خواهد آورد و این یکی از آرزوهای دوران کودکی اش شده بود. سخنرانی امیرخانی مثل سخنرانی محقق و قزلی کوتاه و کامل بود و جمع به طور ویژه او را تشویق کرد.
محمدرضا بایرامی هم کوتاه صحبت کرد و در همان مطلب کوتاه، پیشنهاد یک جایزه سالانه یا دو سالانه برای ادبیات این کشورها را داد. ما هم که اهل ادبیات نبودیم و کارمان ترجمه بود هم احساس افتخار کردیم. در نوبت تنفس عصر مراودات دیگران با هیئت ایرانی بیشتر شده، برای سوال و جواب و جمع آوری اطلاعات به آن ها مراجعه میکردند. طبیعتا کار ما هم بیشتر شده بود. عصر همان روز معاون فرهنگ آستاراخان، خرسی سفید و عروسکی به رضا امیرخانی هدیه داد تا به شکل سمبلیک آرزوی کودکی سخنرانیِ داستانی اش را جواب داده باشد. قزلی هم در پاسخ در همان جلسه کتاب خودش، امیرخانی و بایرامی را برای مردم آستاراخان به کتاخانه مرکزی که مجری برنامه بود، اهدا کرد.
فردای آن روز برنامه بازدید از آرامگاه قربان قازی، شاعر معروف قزاق ها بود. دیدن طبیعت خارج از شهر آستاراخان، آرامگاه قربان قربان قازی و بازدید از مرکز فرهنگی قزاقها که نزدیک مرز قزاقستان واقع شده بود، برنامه روز دوم بود و پایان این روز، ضیافت شام.
روز سوم هیئت ایرانی به بازدید از کتابخانه مرکزی و اصلی آستاراخان دعوت شدند. این کتابخانه دو قرن قدمت دارد و بیش از دو میلیون کتاب در آنجا موجود است. در آنجا میز مخصوص کتابهای مرتبط با ایران برای این بازدید فراهم شد که هیات ایرانی کتابهای فارسی موجود و کتابهای قدیمی مرتبط با ایران را ببیند. این بازدید مورد توجه نویسندگان همراه هئیت ایرانی قرار گرفت. مسئولین فرهنگی آستراخان از هیئت ایرانی دعوت کردند تا در سال آینده هم در این برنامه حضور داشته باشند.
در این مدت سه روز، من هم به شعر و ادبیات علاقه مند شدم و از آقای محقق خواستم تا من را برای ترجمه شعرهای فارسی راهنمایی کند. در پایان روز سوم، از معاون کتابخانه ملی آستراخان پرسیدم: هیات های دیگر درباره ایرانی ها به شما چه گفتند؟ او جواب داد: آنها از سطح اطلاعات هیات ایرانی در ادبیات تعجب کردند. هیچ کس انتظار نداشت نویسندگان ایرانی را اینطور ببیند و بعد به شوخی گفت: شما همایش را از ما دزدیدید.
رضاها، مهدی و استاد محقق بعد از این برنامه برگشتند مسکو تا راهی وطنشان شوند.