بلوط های تلخ، خنکای ختم خاطره، زمستان ۶۶، آخرین نامه و ... نمایش هایی که با دیدن آنها روزگار سختی از ایران برایمان به نمایش گذاشته می شود.
این نمایش و نمایشنامه ها همه همه چه مستقیم و چه غیر مستقیم یاد آور و روایتگر بخش هایی از روزهای سخت ایران هستند، روزهایی که چنان بر ایران گذشت که هنر این مملکت هم نتوانست آن را نادیده بگیرد و تئاتر هم که از این قاعده مستثنی نبود وظیفه خود دید تا در این واقعه بزرگ شرکت کند و به زبان خود یاری رسان همراهان واقعه باشد.
تئاتر در روزهای ۸ سال جنگ و دفاع مقدس شاید تنها هنری بود که در جبهه ها در کنار رزمندگان حضور داشت و گاهی با طنز و شوخی خنده را بر لب آنها می نشاند و گاهی نیز اشک را بر گونه های آنها جاری می کرد، در این اتفاقات هنرمندان بزرگی را به تئاتر معرفی کرد و هنرمندان بزرگی از تئاتر را نیز از تئاتر این کشور گرفت، هنرمندانی که گاهی فقدان آنها به شدت احساس می شود.
تئاتر، هنری که پس از آن واقعه هنوز هم خود را موظف می داند تا از این اتفاق بزرگ سخن بگوید آن هم به شیوه خود یعنی نمایش و در این راه هنوز هم گاهی در میان دیگر دغدغه های امروز خاطرات و سختی های آن دوران و همچنین اثرات و عواقبش را در روزگار حال به تصویر می کشد و به روی صحنه می برد و با زبان نمایش به بیان بسیاری از رشادت ها در آن
روزگار می پردازد، رشادت هایی که ایران را از چنگال دشمناش بیرون کشید اما تمام جنگ و دفاع مقدس همین رشادت ها نبود و در کنار همین رشادت ها و از جان گذشتگی ها بسیاری، خانواده های خود را از دست دادند و اگرچه ذره ای از خاک ایران به دست دشمن نیفتاد امام عده بسیاری بی خانمان شدند و اتفاقا این موضوع را می توان در اکثر نمایش هایمان دید نمایش هایی چون بلوط های تلخ و زمستان ۶۶ و ....
دفاع مقدس واقعه ای بود که هنر این کشور نتوانست به سادگی از کنار آن بگذرد و پس از اندک زمانی آن را به عنوان یک ژانر در سینما و تئاتر معرفی کرد، ژانری که به واسطه تجربه آن الان در میان مردم بسیار شناخته شده تر از دیگر ژانرها در سینما و تئاتر است، ژانری که اتفاقا بعدها در تئاتر نمایشنامه نویسان مطرحی چون علیرضا نادری، حمیدرضا آذرنگ و... را به خود دید که در این حوزه شروع به نوشتن کردند، افرادی که شاید حتی امروز با گذشت سالها از این اتفاق هنوز هم دغدغه اصلی شان نشان دادن و شناساندن آن روزها به نسل جوان امروز است.
۸ سال جنگ و دفاع مقدس چنان تئاتر رادرگیر خود کرد که کارگردانان با ابزار تئاتر نیز پرداختن به این موضوع را از وظایف خود دانسته به گونه ای که در کارنامه کاری اکثر آنها می توان یک اثر با موضوع دفاع مقدس یافت و افتخار آنها این است که اثری را در این حوزه تولید کرده اند و این نشان از اهمیت این واقعه در میان هنرمندان تئاتری ما دارد.
اما قضیه به همین جا ختم نمی شود و اهمیت دفاع مقدس آنقدر در میان این سرزمین و مردمانش بسیار است و عظمت آن به گونه ای است که نمی شود آن را نادیده گرفت به همین خاطر نمی توان با تولید چند نمایش به همه زوایای آن پرداخت بر این اساس مدیران و مسئولان تئاتری ما بر آن شدند تا جشنواره ای مستقل در خصوص این اتفاق بزرگ ترتیب دهند، جشنواره تئاتر دفاع مقدس که سیزده دوره آن تا کنون برگزار شده و علاوه بر این جشنواره، جشنواره های کوچک و بزرگ دیگری در کنار آن با موضوع دفاع مقدس برگزار می شود که نشان از وسعت این جشنواره برای ما است اما در پایان این سوال به پیش می آیدکه آیا به راستی این نمایش ها و جشنواره های کوچک و بزرگ در شان واندازه ۸ سال دفاع مقدس دلاوران ما است؟ آیا این هنر همیشگی در جبهه ها توانسته دین خود را به این اتفاق ادا کند؟