اسکندر مختاری طالقانی با نگاهی به تاریخچه قوانین موجود برای حفظ و احیا آثار تاریخی در ایران، به خبرنگار هنرنیوز گفت: پیش از اینکه قوانین مدنی در این حوزه شکل گیرد، قانون نانوشتهای به نام «قانون دانش تاریخی مرمت» در آثار ما وجود داشت. قانونی که بر پایه شناخت گذشته آثار تاریخی،دخل و تصرف اندک،خلق و آفرینش هنری مبتنی به احترام به گذشته اثر شکل میگرفت که همان «توسعه فضاهای تاریخی» ما است و من نام او را «دانش تاریخی مرمت» گذاشتهام.
قانون عتیقات سرآغاز تحول
او ادامه داد:در سال ۱۳۰۱ انجمن آثار ملی در ایران تشکیل شد و در سال ۱۳۰۴ فهرستی از ۲۰۰ اثر شاخص تاریخی به کوشش اعضای این انجمن تهیه شد. قانون «عتیقات» که به کوشش زندهیاد«محمدعلی فروغی» تدوین شد پیامد همین انجمن بود.
مختاری قانون «عتیقات» را سرآغاز تحول در قوانین حفظ و احیا آثار تاریخی در ایران خواند و افزود:این قانون ۲۰ ماده داشت.طبق این قانون دولت مکلف بود فهرستی از کلیه آثار منقول و غیر منقول تاریخی تا آخر دوره «زندیه» تهیه کند.وزارت معارف به نمایندگی از دولت ابلاغیهای را به صاحب اثر بفرستد و وی را آگاه کند که در صورت وارد آوردن خسارت به آن اثر به اموال عمومی خسارت وارد کرده است.
این پژوهشگر اظهار کرد:طبق مادهای که در سال ۱۳۲۳ به این قانون اضافه شد کلیه آثار «قاجاریه» تا زمان «مشروطه» نیز مشمول این قانون میشد. در سال ۱۳۵۲ قید قدمت از آثار برداشته شد و کلیه آثار معاصر که دارای ارزش هنری بودند مشمول ثبت در فهرست آثار ملی میشدند.
قانونی به نفع پارک «شفق»
وی گفت: از این قانون استفاده کردیم و در سال ۷۴ پارک شفق، موزه هنرهای معاصر و بسیاری از آثار دیگر را در فهرست آثار ملی به ثبت رسانیدم.
مختاری ادامه داد: قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی در سال ۶۷ از قوانین مترقی بعد از انقلاب بود.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد:از سوی دیگر پس از کنگره «آتن» تا به امروز کنوانسیونهای مختلفی در مراجع جهانی به تصویب دولتها رسید. یکی از آنها کنوانسیون میراث جهانی است که دستاوردهای بسیاری برای حفظ و احیا آثار تاریخی داشته است.
آثار تاریخی بخشی از حقوق عمومی است
مختاری تاکید کرد: ما از نظر قوانین وضع مناسبی داریم،اما هنوز هم در فهم این موضوع که آثار تاریخی و میراث فرهنگی بخشی از حقوق عمومی است نه خصوصی مشکل داریم،نمونهاش هم رأی دیوان عالی کشور که در سه سال گذشته در مورد آثار تاریخی صادر شد و بسیاری از آثار نفیس تاریخی ما به درخواست مالکین اثر از ثبت خارج و جای خود را به ساختمانهای نو دادند.
پیامدهای مهم
وی در مورد تشکلهای حوزه میراث فرهنگی گفت:در سال ۱۳۱۱ ادارهکل «عتیقات» تاسیس شد.این ادارهکل اولین تشکل برای حفظ و احیا آثار تاریخی در ایران بود.سازمان «ملی حفاظت از آثار باستانی ایران» که در سال ۴۵ تاسیس شد،نقطه شکوفایی در حفظ ارزشهای فرهنگی ایران است. تأسیس دفاتر فنی زیر نظر این سازمان و جایگزینی مرمت علمی به جای مرمت تجربی از پیامدهای مهم تاسیس این سازمان بود.
بخش فنی و حقوقی در کنار هم اما از هم جدا
او ادامه داد:در سال ۱۳۵۲ تشکل دیگری به نام ادارهکل «حفاظت از بناهای تاریخی» تاسیس شد.تعین حریم و حمایت حقوقی از آثار تاریخی وظیفه این تشکل تازه تاسیس بود.این تشکل کمک کرد تا دو امر متفاوت اما مکمل یعنی بخش فنی و حقوقی در کنار هم اما از هم جدا شوند.
مختاری تاسیس سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۶۷ را یک اشتباه مهم دانست و گفت: تأسیس این سازمان آغاز اختلال در حفاظت بود چرا که منش و رویکرد اجرایی که پیشتر در دفاتر فنی سازمان «ملی حفاظت از آثار باستانی» ایران بود جای خود را به یک رویکرد اداری در اداره کلهای سازمان میراث فرهنگی داد.
تیر خلاصی در امر حفاظت بناها
وی ادغام سازمان میراث فرهنگی با معاونت گردشگری را تیر خلاصی در امر حفاظت بناها دانست و تاکید کرد: پیشنهاد میکنم دولت دست از این اشتباه خود بردارد چرا که در چنین سازمانی دیگر کسی به فکر حفاظت و احیا آثار تاریخی نیست و بیشتر به فکر مشکلات گردشگری است.
انتقال دانش با احساس
این مدرس دانشگاه در مورد شیوه آموزش رشته مرمت در کشور گفت: در یک دورهای معماران و مرمتگران تجربی در کنار معماران و مرمتگران علمی پابهپای یک دیگر کار و از تجربیات هم استفاده میکردند.یعنی زندهیاد «پیرنیا» در کنار زندهیاد «معمار محمودی» یک بنا را مرمت میکرد.
مختاری ادامه داد:در زمانی که «سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی» تشکیل شد به توصیه «فروغی» دورههایی ۶ ماهای برای آموزش مرمت به علاقهمندان تشکیل شد.در این دوره دانش با احساس به دانشجویان انتقال پیدا میکرد.چرا که این کار تنها با احساس میتواند به شکوفایی برسد.مرمت اثر تاریخی احساس میخواهد تا نافذتر باشد و در این کار نمیتوانیم تنها به دانش تکیه کنیم.
وی توضیح داد: همزمان گروهی از دانشآموختگان رشته مرمت در خارج از کشور مانند دکتر«کسایی» به ایران بازگشتند و مرمت علمی را به دانشجویان آموزش دادند.از سویی گروهی تکنسین برای کار مرمت تربیت کردند و دانشگاه فارابی که پس از انقلاب به پردیس «هنر اصفهان» تغییر نام داد، را تاسیس کردند.
چالش جدی برای حفظ و احیا آثار تاریخی
این معمار تاکید کرد: شیوه آموزشی که کارگاههای مرمت جای خود را به کلاسهای درس دادند چالش جدی برای حفظ و احیا آثار تاریخی ما است.زیرا در شیوه پیشین افراد از پایه کار خود را آغاز و پلههای ترقی را یکی یکی پشت سر میگذاشتند.اما در شیوه تازه تعداد زیادی دانشجو را سر کلاسهای درس آوردیم، نه شیوه آموزشی اساسی برای آنها تدوین کردیم و نه بازار کار درست حسابی برای آنها درست کردیم. به عبارت بهتر شیوه حفاظت آثار تنها به سوی اموزش رفت تا اجرا.
کاوشهای باستانشناسی دردناک
مختاری در مورد اقدامات انجام شده در طول این سالها گفت:تهیه فهرست آثار تاریخی را از ۲۰۰ اثر آغاز کردیم تا امروز که به ۳۳ هزار اثر رساندیم.
وی کاوشهای باستانشناسی در سالهای اخیر را موضوع دردناکی خواند و گفت: این کاوشها که بسیاری از آنها حتی گزارشهای درست و جامعی هم ندارد، نتیجهای جز ویرانی تپههای باستانی ما نداشتهاند.اکنون چه چیز از تپه حنسلو باقی مانده است؟
کارشناسان هم مقصرند
او تشریح کرد:اگر میخواهیم شیوه درست آموزش را در کشور ایجاد کنیم، حتما باید از معماران تجربی در کنار معماران علمی کمک بگیریم. همچنان بسیاری از خیابانهای شهری که به دست معماران تجربی و کلاه شاپویی درست شده از بدنهی قوی برخوردار هستند.
مختاری در آخر تاکید کرد: تنها مدیران نیستند که باعث تخریب آثار شدهاند، کارشناسانی که در مورد آثار نظر میدهند هم مقصر هستند.حفظ آثار و ارزشهای تاریخی نیازمند یک همت و کوشش جدی تمام افراد جامعه است.