باباچاهي: ادبيات پيش از انقلاب براندازانه بود
تاريخ : يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۵
علي باباچاهي گفت: ادبيات پيش از انقلاب، يك نوع ادبيات براندازانه بود در حاليكه در ادبيات مقاطع بعد از انقلاب نوعي تأملات فلسفي و روانشناختي توأم با تغييرات اجتماعي اتفاق افتاد و شاعران با گفتمان جديد به خلق آثار ادبي مشغول شدند.
به گزارش هنر نيوز ،علي باباچاهي، شاعر و پژوهشگر ادبي به فارس گفت: با تغييراتي كه پس از انقلاب صورت گرفت ما با مسايلي چون جنگ، فروپاشي اتحاد جماهير شوروي يا فرو ريختن ديوار برلين روبهرو بوديم و با اين تحولات در عرصه جهاني و نيز در حوزه داخلي، محورهاي تفكر و آن قطعيت ايدئولوژيك كه قبلا وجود داشت فرسايش پيدا كرد و قداست خودش را از دست داد.
وي اضافه كرد: دگرگونيهاي محسوسي كه در عرصه اجتماع و تاريخ رخ داد مسايل خاص خودش را به همراه داشت و طبيعي است كه اين تغييرات بر ادبيات هم تأثير گذاشت؛ ادبيات پيش از انقلاب، يك نوع ادبيات براندازانه بود در حاليكه در ادبيات مقاطع بعد از انقلاب نوعي تأملات فلسفي و روانشناختي توأم با تغييرات اجتماعي اتفاق افتاد و شاعران با گفتمان جديد به خلق آثار ادبي مشغول شدند.
سراينده مجموعه شعر «از خاكمان آفتاب بر ميآيد»، با رد ادعاي كساني كه ادبيات دهه 80 را گرفتار ركود ميدانند و محدوديتها و سختگيريهاي وزارت ارشاد را در اعطاي مجوز نشر از عوامل اصلي اين ركود نام ميبرند، گفت: موانعي كه فرا راه نشر كتاب وجود دارد، صحبتهاي پيشين من را نقض نميكند و من همچنان معتقدم كه ادبيات ايران با تأملات اقليمي به رويكردهاي ادبيات جهاني نزديكتر شده است.
به اعتقاد باباچاهي به رغم مشكلاتي كه اخيرا در حوزه ادبيات احساس ميشود باز هم توجه و سطح نگرشها و كنشها فراتر از دهه 40 است كه از آن به عنوان دوره طلايي ادبيات معاصر ايران ياد ميكنند؛ ادبيات ما در اين شرايط يك مسير ويژه را طي مي كند كه با «زيگزاگهاي تاريخي» همراه است.
سراينده «پيكاسو در آبهاي خليج فارس» با بيان اينكه انتقاد از وضع موجود نبايد به بدبيني منجر شود، يادآور شد: ركودي كه ميگويند گريبانگر ادبيات ما شده است معني سقوط و زوال نميدهد بلكه يك نوع بحران است كه ما در همه ادوار تاريخي شاهد آن بودهايم؛ گاهي يك قدم به جلو رفتهايم، گاهي يك قدم به عقب، اين وضعيت يك جبر تاريخي است و نبايد انتقاد از وضعيت نشر كتاب، منجر به افسردگي و نااميدي شود.
وي در ادامه در خصوص وام گرفتن ادبيات نوگراي ايران از متون ادبي كهن گفت: جز با تأمل در ادبيات كهن ايران، ادبيات پوياي جوانان در زمينه شعر و ادبيات، پايههاي محكمي پيدا نخواهد كرد و به گمان من بايد علاقهمندان به خلق ادبي سرتاپا به سنتهاي ادبي آغشته شوند.
نويسنده كتاب «سه دهه شاعران حرفهاي» همچنين متذكر شد: توجه به سنتهاي ادبي گذشته به مثابه تكيهگاهي براي ادبيات نوگراي ايران به معناي فرو بستن درهاي فرهنگ جهاني به روي ادبيات بومي نيست و به اعتقاد من برداشت پارهاي از روشنفكران مدعي ادبيات كه طرح مقولات فلسفي متأخر در ايران را آسيب و ضربهاي به فرهنگ بومي ما ميدانند، غيرمنطقي است.
باباچاهي در پايان خاطرنشان كرد: اين مسايل فلسفي به سفارش و اجازه ما نيامده است كه با دستور ما هم برود تنها وظيفه ما در اين زمينه استفاده خلاق و بومي و ايرانيزه كردن همين مفاهيم جهاني است و نبايد به خاطر يك نوع قرائت و خوانش نادرست، اين نوع مطالعات را كنار بگذاريم اگر عيبي هم در ترجمه آثار فلسفي و ادبي است در استفاده عجولانه از آنهاست و نفس ترجمه نميتواند خوب يا بد تلقي شود بلكه تأكيد من بر استفاده خلاقانه از فرهنگ جهاني است.