چرا تدبیر کارهایمان درست نیست؟
نظر امام هادی(ع) درباره تقدیر و تدبیر
چرا تدبیر کارهایمان درست نیست؟
امام هادی(ع) به پیروان خویش می‌فرماید: «از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى، صمیمیــت و محبـت مجـوى. هم چنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى، نصیحت و موعظه طلب نکن، چون دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آنها است.»
 
تاريخ : يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۳

نامش علی است و به سال ۲۱۲ ه.ق در نزدیکی مدینه متولد شد و در ۴۱ سالگی به شهادت رسید. پدر ارجمندش، امام محمد تقی (ع)، نهمین امام شیعیان و مادرش سمانه است. مشهورترین لقب‌های مبارکش، هادی و نقی و کنیه‌اش ابوالحسن ثالث است. در سالروز شهادت امام دهم شیعه شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی و برخی سخنان و معارف آن امام بزرگ را در ادامه مرور می کنیم.
نگاهی به زندگی اجتماعی و سیاسی امام هادی (ع)
امام دهم شیعیان، علی بن محمد (ع)، ملقب به نقی و هادی است. آن حضرت همانند پدر خود در سنین کودکی (هشت سالگی) به امامت رسید. ایشان در دوران ۳۳ ساله امامتش با شش خلیفه عباسی معاصر بود. از میان این شش خلیفه، تنها منتصر بود که بعد از ظلم و ستم بی اندازه پدرش متوکل، رفتاری همانند عمر بن عبدالعزیز (از خلفای اموی) را از خود به نمایش گذارد، ولی خلافتش فقط شش ماه تداوم یافت و خلیفه بعدی (مستعین) ستم بر مردم، خصوصا بر علویان را از سر گرفت.
در دوران امام هادی(ع) فشار زیادی بر علویان وارد گردید همین امر قیام های متعددی را علیه خلفای عباسی برانگیخت؛ امام برای رعایت تقیه، هیچ یک از آن قیام ها را تایید نکرد.
از میان خلفای شش گانه معاصر امام هادی(ع)، متوکل در دشمنی با اهل بیت مشهورتر بود. وی حدود پانزده سال حکومت کرد و بیش از سایر خلفا، معاصر امام دهم بود، شیوه های برخورد امام هادی(ع) با متوکل را اینجا بخوانید.
چگونه از سختی مرگ رها شویم؟
امام هادی(ع) در حدیثی به انسان گوشزد می‌کند که هنگام مرگ هیچ طبیبی نمی تواند به او کمک کند، پس در این شرایط تنها یک را‌ه حل برای حیات دوباره انسان وجود دارد. آیت الله آقا مجتبی تهرانی(که روانش شاد باد) در شرح این حدیث می گوید:
«روی عن علی بن محمد الهادی علیه‌السّلام قال: اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَیْ اَهْلِکَ وَلا طَبِیبَ یمْنَعُکَ وَلا حَبِیبَ ینْفَعُکَ.
روایت از امام هادی(ع) منقول است که حضرت فرمودند: «اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَی اَهْلِکَ»؛ آن حالتی را که در پیشاروی خاندانت بر روی زمین افتاده‏ای به یاد آور، «وَلا طَبِیبَ یمْنَعُکَ»؛ در حالی هستی که هیچ طبیبی نمی‏تواند مرگ را از تو دور کند، تمام اطبّای عالم را هم بیاورند، خبری نیست و نمی‌توانند هیچ کاری برایت انجام دهند و دیگر کار تمام است. «وَلا حَبِیبَ ینْفَعُکَ»؛ و هیچ دوستی هم در آن حال نمی‌تواند به تو سود و نفعی برساند، رفقا و آن‌هایی که واقعا خیلی دوستت دارند، برای تو هیچ کاری نمی‏ توانند بکنند.
روایت تمام شد، حالا چه باید کرد؟ چون دیگر هیچ پزشکی هم نیست که بتواند مرگ را از تو دور کند. «وَ لا حَبِیبَ ینْفَعُکَ»؛ هیچ دوستی هم نمی‌تواند به تو خدمتی کند و سودی برساند.
حالا چه کنیم؟ اینجا این نکته است که حضرت می‌فرمایند: بدان! کارت به اینجا می‌رسد. همه ما کارمان به اینجا می‌رسد ‌که هیچ طبیب و پزشکی نمی‌تواند مرگ را از ما دور کند و هیچ دوستی هم نمی‌تواند به ما نفعی برساند.
حالا آیا چیزی هست که آن موقع به درد ما بخورد و به ما حیات و زندگی ببخشد و ما را زنده کند، نه؟ من آیه قرآن می‌خوانم: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ اُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوۀً طَیبَةً» (سوره نحل آیه ۹۷ )؛ هر کس عمل شایسته‏ای انجام بدهد، چه مرد و چه زن و حال اینکه مؤمن باشد، ما به او یک زندگی گوارا می‌بخشیم و زنده‌اش می‌کنیم. اما چه حیاتی؟ «حَیوۀً طَیبَةً». پس آن موقع چه چیزی به درد ما می‌خورد؟ عمل صالح، ما را زنده می‌کند، امّا یک زندگی پاکیزه و گوارا.»
چرا تدبیر ما در امور زندگی درست نیست و سرمان به سنگ می خورد؟
از فرمایشات امام هادی صلوات الله علیه است که حضرت فرمودند: آن چه را که تقدیر الهی است و خداوند آن را را برای شما انسان‌ها مقدر می‌کند، به شما چیزی را نشان می دهد که به خاطرۀ شما خطور نکرده باشد.
آیت الله آقا مجتبی تهرانی(که روانش شاد باد) در شرح این روایت می گوید: «خداوند به ما عقل و شعور عطا فرموده که بوسیله آنها تدبیر می‌کنیم. حال آیا تدبیر ما در امور و کارهای زندگیمان کافی است؟ به تعبیر من چقدر قاشق بدون دسته ‌ساخته‌ایم! چقدر در زندگی سرها به سنگ می‌خورد! علّت چیست؟!
علّت آن این است که تدبیر من، آن گاه کار ساز است که با تقدیر او همسو شود. اَلعبدُ یُدَبِّرَ وَ اللهُ یُقَدِّرَ» بنده تدبیر می‌کند، امّا خدا تقدیر می‌کند. تدبیر منهای تقدیر سودی ندارد. حال این سوال پیش می آید که: برای آنکه تدبیرهای ما با تقدیرهای او همسو شود چه باید کنیم؟ راهش این است: تو تدبیر کن، بعد از تدبیرت، توکّل کن، واگذار کن به او. به تعبیر ساده تر بگو خدا: به عقل ناقص من، این تدبیر رسیده، امّا خودت می‌دانی، هرجور که صلاح می‌دانی همان را تقدیر بفرما.
اگر اینچنین کردی آنوقت خدا آن جایی که به نفع من است، درست می‌کند و آن جایی که به ضرر من است اصلاح می‌کند. بعداً متوجّه می‌شوی، آنچه تدبیر کرده بودی اشتباه بود و خداوند تقدیر خوبی که حتّی به فکرت هم نمی‌رسید را نشانت می‌دهد. این‌‌ها پیشامد نیستند، تمام کارهای خدا حساب شده است.»

بنا نهادن سازمان وکالت برای نشر علم و احادیث امامان

موضوع نیابت و وکالت از سوی امام معصوم(ع) در دوره‌ زندگی بیشتر آنها وجود داشت اما در عصر امام هادی(ع) این تدبیر ارزنده و مؤثر به عنوان یک نهاد رسمی و سازمان‌یافته، از برجستگی‌های ویژه‌ای برخوردار شد و نهاد مرجعیت شیعه به عنوان نهادی راهبردی و مدل‌ساز چنان عظمتی پیدا کرد که به عنوان بی‌نقص‌ترین سلسله‌ی پس از عصمت و طهارت، ضمن ارتباط مأموم با امام، در هم کوبنده‌ی بحرانی بود که پیش روی امت اسلامی پهن می‌شد. سازمان وکالت از سوی امام معصوم دارای چنان قوام و استحکامی شد که مجموعه نیازهای فکری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان را تولیت و کفایت می‌کرد و مراکز با عظمت علمی و حدیثی مانند قم و نجف و مشهد، محصول تدبیر والای حضرت امام هادی(ع) است.

کد خبر: 71280
Share/Save/Bookmark