پاسخی از دکتر حکمت الله ملاصالحی؛
اداره کلان شهری به مانند تهران جانهایی میطلبد جامعالاطراف
آنچه اینک بیش از همه در جامعه ما سروری میکند شیطان سود و سوداست. بکف آوردن منفعتهای کلان و زود هنگام به هربهایی حتی به بهای سنگین افکندن ریشههای تناور مواریث فرهنگی و مدنی و معنوی یک ملت.
تاريخ : شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۴۶
به گزارش هنرنیوز، دکتر حکمت الله ملاصالحی در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا، به پرسشی مبنی بر اینکه عملکرد شورای شهر تهران را در رابطه با حفاظت از میراث فرهنگی شهر چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخی داده است که متن کامل آن را در اختیار هنرنیوز قرار داده است. در پاسخ به این پرسش آمده است:
گمان می برم مرادتان نحوه مواجه ومواضع وعملکرد شوراهایی ست که طی دهه های اخیریکی ازپی هم آمده اند ورفته اند؛ نه صرفا" شورویان اکنون کلان شهرتهران.
مسئله مهم نحوه مدیریت، برنامهریزی و صیانت یا عدم صیانت و حفاظت از مواریث فرهنگی و مدنی و معنوی و مآثر و ابنیه و بافتهای تاریخی و محوطههای باستانی پایتخت-شهر تهران بطور اخص و مواریث میهن ما بطریق اولی و اعم معضل بسیار پیچیده، بغرنج و غمانگیز و نگرانکننده ایست که دهههاست با آن دست و پنجه میفشاریم. تصورنمیکنم با نشستن و برخاستن و درآمدن و بدرشدن دورهای این یا آن جماعت بر صندلی شورای شهر تهران و انتخاب و انتصاب این یا آن شهردار و سردار معضل و موانع بر سر راه صیانت از مواریث فرهنگی شهر به آسانی از پیش روبرگرفته و حل شود.
تهران یک پایتخت- شهر معمولی در میان بسیاری از پایتخت - شهرهای روزگار ما نیست. این شهر طی یک سده و نیم اخیر به مقیاس یکهزاره حوادث و تحولات تاریخی میهن و ملت ما را از سرگذرانده است. جمعیت اکنون آن دو برابر کل جمعیت ایران در عصر امپراطوری ساسانیست! از هنگام انتخابش به پایتختی کشور تا امروز دو نظام سیاسی و جامعه به اصطلاح سنتی سلسله زمان قاجاری و سلسله تجدد گرای عصر پهلوی را تجربه کرده است. و اینک بیش از سه دهه و نیم است که نظام سیاسی سوم و جامعه دیگری را میآزماید.
این پایتخت شهر برآمده از آوردگاه و بوتههای آزمون تحولات تاریخی جامعه معاصر میهن و ملت و مردم ما در قلب خاورمیانه نبوی اینک یکی از تاثیرگذارترین پایتخت- شهرهای منطقه است و فعال بر صحنه رویدادها و تحولات سیاسی و مدنی و معنوی حضور دارد و مسئولیت سنگین و خطیری را نیز بر شانه میکشد.
تصور میکنم اینها همه برای یک ذهن تیز و اندیشه و خرد آگاه به تاریخ و فرهنگ و آشنا به تحولات تاریخی اتفاق افتاده در درون و بیرون جغرافیا و مرزهای یک شهر و کشور کافیست تا متقاعد و توجیه شود و بپذیرد صیانت از مواریث فرهنگی و مدنی و معنوی و مآثر تاریخی و بافتهای سنتی و محوطههای باستانی شهر و کشورش از درجه و دامنهای از اهمیت برخوردار است و به چه میزان ضروری و الزامیست و تا چه حد مسئولیت سنگین و خطیری را بر شانه مدیران و شهروندان و باشندگانش مینهد.
حس صیانت و اراده و عزم پاسداشتن از مواریث مدنی و معنوی زمانی میتواند در جان ما بیدارشود که پیشاپیش ضرورت آنرا پذیرفته و به خودآگاهی تاریخی رسیده و فهمیده باشیم در این لحظه حساس تاریخی در چه موقعیتی قرار گرفتهایم و چه نسبتی با تاریخ جهانی بعنوان یک ملت تاریخی و باستانی داریم. در خواب و بیخبری که نمیتوان حتی پر و کاهی را از بستر بادی سبک نگاه وایمن داشت.
بافتهای تاریخی کلان شهر تهران نه تنها فوقالعاده غنیاند و زیبا و خوش فرم و چشم نواز و زنده و صمیمی و آرامبخش و متین بلکه بر گونه هر آجر و سنگ و سینه هر دیوار و چهره هر در و دروازهشان داغ رویدادها و تحولات عظیم تاریخی و مدنی و معنوی جامعه معاصر ملت و میهن ما را بر جبین دارند. هرکدام به تنهایی یک تاریخاند و کتابخانهای سه بعدی و کالبدی شده و با نحوه بیان و زبان نوع خاص خود. کسی میتواند اهمیت و ضرورت و مسئولیت سنگین و خطیر صیانت و حفاظت و مرمت از این مواریث بیبدیل فرهنگی را احساس کند و بفهمد و بپذیرد که به چنین خودآگاهی تاریخی رسیده باشد.
شما بعنوان اصحاب رسانه و شهروند شهر خویش نیک میدانید که متاسفانه نهادهای رسمی و مدیریتهای شهری کشور ما خود در صف مقدم آسیب رساندن و تخریب و تجاوز به حریم مواریث فرهنگی و بافتهای تاریخی و محوطههای باستانی درون و بیرون شهرهای میهن ما بودهاند و هستند. آنچه اینک بیش از همه در جامعه ما سروری میکند شیطان سود و سوداست. بکف آوردن منفعتهای کلان و زود هنگام به هربهایی حتی به بهای سنگین افکندن ریشههای تناور مواریث فرهنگی و مدنی و معنوی یک ملت.
مسیرهایی از خطوط مترو تهران در مرکز شهر از زیر گامهای شهروندان تهرانی میگذرد. کسی از مدیران و مسئولان شهری و سازمان میراث فرهنگی شهر نپرسید به هنگام حفر و گشودن مسیرها به آثار که برخورد میکردند چه تمهیداتی در صیانت از آنها به عمل میآوردند. یقینا" هیچ! شما هنگامی چیزی را میتوانی مشاهده کنید که از سلامت قوه بینایی برخوردارباشید. ایستگاههای مرکزی مترو آتن آراسته به موزههای بسیارآموزنده ایست که به کمک و وساطت آثارمکشوف، دوره به دوره پیشینه تاریخی و فرهنگی شهرآتن را به تماشا مینهند. مترو آتن را مهندسان فرانسوی ساختهاند! و مترو شهر تهران را مهندسان ایرانی! کشف شواهدی که قدمت یا دیرینگیشان تا هفت هزاره به عقب باز میگردد در ماههای پایانی سال گذشته در قلب بافتهای تاریخی پایتخت- شهرتهران زیرگامهای شهروندان تهرانی اتفاق کوچکی نبوده است اما دریغ از درک اهمیت آن در میان مجلسیان و دولتیان و قضائیان میهن ما و مدیران کلان شهر تهران.
یک چشم آشنا و جان فرهنگی و مانوس با تاریخ وفرهنگ و مواریث مدنی و معنوی وقتی در درون بافتهای تاریخی حضور مییابد، میداند زیرسقف چه کتابخانههای عظیم و غنی قرار گرفته است و نیک میداند چگونه طومارهای تاریخی که پیش رویش گشوده است قرائت کند و از آن درس بیاموزد. کتابهای تاریخ، جامعه و جهان بشری ما به متنهای مفهومی و کلامی محدود و بسنده نمیشوند. فرهنگهای مادی و بافتها و مآثر و ابنیه تاریخی و محوطههای باستان و در یک کلام مواریث فرهنگی طومارهای عظیم وغنی و بیبدیل متنهای مادی هستند که از دورههای مختلف بروی ما گشوده شدهاند و محمل پیامهای تاریخی ومدنی و معنوی برای مخاطبان در هر دورهای. تنها کسانی میتوانند این طومارها را قرائت کنند که دستور زبان و قواعد خوانش آن را پیشاپیش آموخته باشند و قوای حسیشان از سلامت طبیعی برخوردار بوده باشد. کهولت دوران سبب اختلالشان نشده باشد. متاسفانه جامعهها بر اثر کهولت زیاد به مانند آدمیان مشاعر خود را از کف میدهند و نه درست چیزها را میشنوند و نه دقیق میبینند و نه عمیق میفهمند!
تصور میکنم تمایل دارید بطور مشخص استنباط بنده را از عملکرد شورویان اکنون کلان شهر تهران بدانید. نخست آنکه شهرها پادگانهای نظامی نیستند که به سرداران سپرده شوند. هرکسی میتواند سرباز خوبی در سنگر خود باشد نه در سنگر دیگری. یکی در سنگر دانش و فرهنگ و میراث و میراثداری و دیگری در سنگر حکومت و سیاست و دولتداری و سیاستدانی و سیاستگزاری و برنامهریزی امنیت و رفاه وآسایش و اقتصاد و معیشت مردمان. دو دیگر آن که یک نگاه به تخریبهای گسترده بناها و بافتهای تاریخی کلانشهر تهران درهمین سالهای اخیر و صدها و صدها برجی که یکی از پی دیگری همچنان از هر سوی پرشتاب و یله و بیمهار در مسیر برآمدن و روییدن هستند.
بسنده است که بپذیریم چگونه همه چیز در قربانگاه سود و سودا قربانی میشود و تا چه میزان در سیطره و سیات کمیت و منفعت طلبی کیفیت زندگی و سلامت تن و روان و رفتار شهروندان تهرانی همچنان در معرض تنزل و اختلالات جدی قرار دارد. اداره کلان شهری به مانند تهران جانهایی میطلبد جامعالاطراف، بهرهمند از خودآگاهی عمیق تاریخی و فرهنگی و مدنی و معنوی و آشنا با مقتضیات و لوازم دنیای مدرن.