دکتر علی رحیم پور- عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری سازمان میراث فرهنگی- ورود گردشگر فعلی به ایران و افزایش رشد نسبت به سالهای گذشته را حاصل عملیات بازاریابی و اطلاعرسانی سازمان میراث فرهنگی و حتی دفاتر خدمات مسافرتی نمیداند و به خبرنگار هنرنیوز میگوید:« پس از انقلاب یک تقاضای نهفته برای سفر به ایران وجود داشت. همین امر در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی مخصوصا سالهای ۸۱ تا ۸۳ گردشگران را به ایران راهی کرد. به گونهای که هتلها پر شد و امکان خدمات بیشتر به گردشگر وجود نداشت. اما درطول ۸ سال گذشته با توجه به اتفاقات رخ داده گردشگران رغبتی برای سفر به تهران نداشتند، بنابراین گردشگران حرفهای دنیا دیدن ایران و آثار ثبت ملی و جهانی کشورمان را در کلکسیون افتخاراتشان کم داشتند. این فضای نابسامان در حوزه دیپلماسی خارجی که خودمان هم بیشتر اوقات به آن دامن زدیم به تصویرسازی منفی از ایران در جهان منجر شد و زمینه را برای تعویق سفر به ایران فراهم کرد. با آمدن دولت یازدهم و تبدیل گفتمان تهاجمی به گفتمان تعاملی این امکان برای صنعت گردشگری ایران و حوزه حاکمیت فراهم شده که بخشی از دغدغه اشتغال جوانان را از طریق حوزه گردشگری با توجه به ظرفیتهای این بخش پُر کند. اما یادمان باشد هر چند تغییر تصویر جهانی ایران با لبخند آقای روحانی شکل گرفت اما تا تحقق کامل؛ نیاز به تقویت و پشتیبانی است تا تصویر اصلی ایران یعنی مهمانوازی، چهار فصل ایرانی، امپراتوری فراموش شده، وجود تنها پایتخت شیعه جهان را دوباره به جهانیان ارایه کنیم.»
گردشگری جزو استراتژی اصلی توسعه کشور نیست او درباره عدم سیاستگذاری مدون برای گردشگری و تغییر رویه در این حوزه با تغییر دولتها توضیح میدهد:« درحوزه حاکمیت و دولت بحث توسعه گردشگری نهادینه شده است اما مشکلی اساسی درحوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی است . ما گردشگری را جز استراتژی اصلی توسعه کشور تبیین، تصویب و ابلاغ نکردیم. گردشگری باید جزو استراتژی اصلی توسعه قلمداد شود اگر این اتفاق بیفتد این دغدغه را نخواهیم داشت که با تغییر کابینهها و دولتها و ریاست سازمان سیاستهای حوزه گردشگری تغییر میکند. دولتمردان اگر میخواهند از معضل بیکاری و مفاسد اجتماعی نجات یابند باید گردشگری توسعه یابد. ناهنجاری اجتماعی در کشورهای اشتغالزا کمتر رخ میدهد لذا دولت و حاکمیت باید توسعه گردشگری را جزو پنج الویت اول توسعه کشور قلمداد کنند.»
حضور گردشگر خارجی مرهون تلاش سازمان نیست او با تأکید بر این که دولتمردان ما باید بدانند که حضور گردشگر در ایران ماحصل تلاشهای بخش گردشگری نیست، میگوید:« ناامنی منطقه خاورمیانه، سیاست خارجی تعاملی ایران، تقاضای نهفته ورود به ایران از جمله عوامل در خواست ورود به ایران است . پس عملاً میبینیم همچنان مهمترین اتفاق در این حوزه یعنی تبیلغات با ضعف شدید روبه روست.به عبارتی حضور گردشگران خارجی بواسطه تبلیغات صحیح و برنامهریزی شده سازمان گردشگری و یا آژانسهای مسافرتی و ناشی از حضور موفق ما در نمایشگاههای بینالمللی، تلاش سفارتخانهها، خبرنگاران، رسانهها، رایزنان فرهنگی و تبلیغات ماهوارهای و... نیست. هنوز یک وب سایت و سامانه در خور گردشگری ایران راهاندازی نشده است. هنوز موزهها آمادگی حضور گردشگران را ندارند. هنوز شهرداریها تابلوهای راهنمایی صحیحی را در نزدیکی محل اقامت یا اماکن تاریخی،تفریحی، فرهنگی ، طبیعی نصب نکردهاند. همچنان معضل سرویسهای بهداشتی،جادههای نامناسب، سرویس دهی نامناسب بین راهی وجود دارد. مشکل اقامت گردشگران نیز که غیر قابل انکار است.»
گردشگری داخلی رها شده است وی با بیان این که اگر بخش دولتی و خصوصی نتواند چشم انداز قابل دسترسی را برای گردشگری خارجی ایجاد کند از سال آینده با مشکل مواجه خواهد شد، اضافه میکند:« ما گردشگری داخلی را به حال خود رها کردیم. با گران شدن دلار شاید تقاضای سفرهای خارجی کاهش یافت اما آسیب شناسی درباره علت علاقه بیش از حد به سفرهای خارجی و بی رغبتی به سفرهای داخلی انجام نگرفت. شرایط زندگی مدرن و معاصر اقتضا میکند مردم به سفر بروند اما هیچ بسته حمایتی و یا تسهیلاتی برای هیچ گروه سنی و صنفی و تحصیلی و جنسیتی وجود ندارد. اکنون باید برنامهها و طرحهای سازمان گردشگری خیلی شفاف تبیین، تصویب و ابلاغ شود. ودرحوزه تسهیلات بین سازمانی هماهنگی صورت بگیرد تا بخش خصوصی با دلگرمی خاصی سرمایه گذاری کند. معتقدم اگر این بخش نهادینه و استراتزی تدوین شود، قطعا دیگر شاهد فرار سرمایهگذار، سرگردانی آژانسها و هتلها و کلیه اصناف مربوط به حوزه گردشگری نخواهیم بود.»
دوباره کاری نکنیم رحیمپور همچنین معتقد است بخشی از تجربیات مکتوب شده برنامه ملی توسعه گردشگری باید مورد بازبینی قرار گیرد تا نیاز به برنامهریزی مجدد نباشد. او میگوید :« درحوزه نظری انجمن علمی گردشگری با ۷۰۰ عضو کارشناس ارشد و دکترا توان علمی خوبی دارد . درحوزه علمی هم باید نظر بخش غیر دولتی را جلب کرد ،چرا که طی ۸ سال گذشته بیشترین آسیب را این بخش دیده است و ا زسازمان به طور کلی قطع امید کرده و راه خودش را پیش گرفته است.»
بخش دولتی گارد گرفت عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری سازمان میراث فرهنگی یادآور میشود:« بخش خصوصی گردشگری در دولت نهم و دهم نه تنها حمایت نشد بلکه همیشه با گاردی درحوزه دولت مواجه شد. آنها معتقد بودند دولت با استفاده از غیر متخصصان در شاکله خود نمیتواند درحوزه سیاستگذاری و اجرا دغدغههای بخش خصوصی را مرتفع کند بنابراین فاصله و بیاعتمادی زیادی بین بخش دولتی و خصوصی ایجاد شد. اکنون سازمان گردشگری باید بعد از بازبینی برنامه مکتوب و استفاده از نظرات بخش دانشگاهی ، ایدههای بخش غیردولتی را نیز جذب کند و این دیوار بی اعتمادی را بشکند.»
او ادامه میدهد:« با کاهش ازرش پول ملی بخش خصوصی توان حضور درعرصه بین المللی ندارد و دولت باید درسازمان گردشگری با همکاری دفاتر ایران درخارج از کشور غرفههایی را در اختیار آژانسهای متخصص بگذارد. از این منظر بخش خصوصی به حمایت نیاز دارد چرا که طی این سالها بخش خصوصی جایگزین بخش دولتی شده است به این صورت که به جای اینکه دولت آگاه سازی و اطلاع رسانی کند و بخش خصوصی تبلیغ کند وظایف سازمان را هم بخش خصوصی یدک می کشید تا آنجا که اکنون بخش خصوصی به جای معرفی خدماتش مشغول معرفی کشور و جاذبههایش است.سازمان وظیفه تصدی گیری ندارد.اینجا یک سازمان پژوهشی است خیلی ها فکر میکنند فقط در بخش میراث فرهنگی پژوهش تعریف شده است . وخیر بنده معتقدم شاکله اصلی این سازمان در سه حوزه پژوهشی است و باید دستاوردهای تحقیق و مطالعاتش در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد.»