کامبیز روشن روان آهنگساز و مدیر سابق خانه موسیقی درباره مشکلات و مطالبات هنرمندان از دولت جدید با ما به گفت و گو نشست.
روشنروان درباره مشکلات تدریس موسیقی به نبود استانداردهای تدریس خصوصی اشاره میکند و میگوید: در گذشته هر کسی امکان تدریس در حوزه موسیقی نداشت اما امروز در آموزشگاهها چنان نابسامانی حاکم است که آموزشگاههایی غیر استاندارد به راحتی فعالیت میکنند و حتی برخی از آموزشگاهها برای هنرجویان خود مدرک تحصیلی هم صادر میکنند. حال معلوم نیست صدور این مدارک تحصیلی بر چه مبنایی اتفاق میافتد!
این هنرمند میگوید: به هر صورت باید در این راستا مرکزی برای کنترل کیفیت و نظارت بر شیوه تدریس وجود داشته باشد و آموزشگاهها نباید با هر استانداردی فعالیت کنند. علاوه بر آنکه آموزشگاه ها باید تعرفههای خود را بر طبق ارزشیابی درجه یک، دو و سه دریافت کنند. معلمان آموزشگاهها باید از روندی قانونی و طبق ضوابطی ویژه به تدریس فراخوانده شوند و هر کسی برای خود به جذب و تعلیم شاگرد نپردازد.
این هنرمند تصریح میکند: حال در کنار این آموزشگاهها مسئله آموزش در منازل است که آن نیز حواشی و مشکلات مخصوص به خود را دارد اما در مجموع باید گفت آموزش بعنوان اساسیترین اصل تربیت در کشور دچار مشکلات و مسائلی است که باید بدانها توجه و در اصول آن بازنگری کنیم.
این هنرمند درباره مشکلات اشتغال برای دانشآموختگان موسیقی و عدم امکان فراهم آمدن شغل مرتبط برای دانشآموختگان موسیقی، میگوید: به هر صورت وقتی یک نیروی حرفهای در هنرستان و دانشگاه تربیت میشود؛ باید امکان استفاده از توانایی او فراهم شود درحالیکه معلوم
” در واقع تنها سالن استاندارد در کشور ۷۰ میلیونی ایران، تالار وحدت است “
نیست دانشآموختگان حوزه موسیقی باید از دانش خود کجا استفاده کنند و کجا مشغول به کار شوند. زمینه کار برای آنها فراهم نیست و به همین سبب عدهای از آنها مجبورند موسیقی را کنار بگذارند و شغل دیگری را برای خود فراهم کنند. این موضوع حتی گاه سبب مهاجرت آنها خواهد شد.
هنرجویان باید قادر باشند در فضای مناسب تمرین کنند چرا که بسیاری از آنها در منزل امکان تمرین ندارند. اما در مدرسه نیز با مشکل کمبود فضا مواجهاند و عملاً امکان تمرین در یک فضای مناسب را ندارند.
وی درباره عدم وجود استاندارد فضای اجرای موسیقی در ایران میگوید: اما مشکل بزرگتر سالن استاندارد برای اجرا است.
در واقع تنها سالن استاندارد در کشور ۷۰ میلیونی ایران، تالار وحدت است که عدم تناسب ظرفیت این سالن با جمعیت ایران کاملاً روشن است. در واقع تالار وحدت تنها سالنی است که امکان استاندارد اجرای موسیقی بدون نیاز به میکروفن حتی برای تکنوازی را فراهم میآورد. جالب این جاست که حال معلوم نیست چرا در اجرای صحنهای تالار وحدت هم از میکروفن استفاده میشود و این در استاندارد صوتی اجرا خدشه وارد میکند.
روشن روان تأکید می کند: اما در مجموع باید گفت با وجود آنکه سالنهایی چون سالن اصلی مرکز همایشهای برج میلاد نیز امروزه برای اجرای موسیقی استفاده میشود؛ اما از استانداردهای آکوستیک صوتی برخوردار نیست و در واقع سالن اجرای موسیقی نیست. تنها سالنی که شأن اجرا برای گروه جدی موسیقی را فراهم میکند تالار وحدت است.
وی درباره یکی از مشکلات بزرگ حوزه موسیقی یعنی اخذ مجوز هم میگوید: درباره مجوزها همیشه معضلاتی وجود داشته علاوه بر آنکه در چند سال گذشته این مشکلات شکل سیاسی هم به خود گرفته است، این مسائل چه در تولید اثر موسیقی و چه در اجراهای صحنهای وجود داشته. شاید بهتر باشد بگوییم برای انتشار یک آلبوم و یا امکان اجرای صحنهای باید آنقدر به در و دیوار زد و از هفتخوان گذشت و به درهای بسته برخورد کرد تا بتوان کاری از پیش
” برای کسب مجوز باید از هفت خان گذشت! “
برد.
وی ادامه میدهد:
یکی از مشکلاتی که در حوزه انتشار آلبوم بسیار دردناک است عدم نظارت حرفهای و وجود استانداردی برای ممیزی آثار است. یک بار اتفاق جالبتری نیز افتاد و آن این بود که وقتی مجوز اثری صادر شد و تمام مراحل چاپ اثر پایان یافت یکی از مسئولان کار را شنید و بعد برای صدور اجازه نهایی خواست تا اشعار تغییر کند!! این در حالیست که این اشعار در همین کشور مجوز انتشار گرفتند، آثار این نویسندگان در کشور ما چاپ و در کتابفروشیها فروخته میشود و حالا معلوم نیست برای اثری که بر روی یک شعر معمولی و بدون هیچ کلمه نامعلوم و شبه برانگیزی ساخته شده و هزینهها و مشکلات زیادی برای اجرای آن به آهنگساز و نوازندگان و خواننده تحمیل شده باید تغییر کند.
روشن روان با بیان این نکته که برخی برخوردها هنرمندان را از طون دور میکند میگوید: این طرز فکرها در سالهای اخیر نه تنها اصلاح نشده بلکه شرایط بدتر هم شده و این موضوع سبب میشود تا من به عنوان یک موزیسین آثارم را در ایران اجرا نکنم و برای انتشار آنها و حتی اجراهای صحنهای از فضاهای کشورهای دیگر استفاده کنم این در حالیست که موسیقی من متعلق به فرهنگ ایرانی است و باید در این کشور منتشر شود.
این آهنگساز میگوید: در تمام این ۵۰ سال من حدود ۳۰ مجموعه موسیقایی منتشر کردم اما تا کنون اجرای صحنهای نداشتهام، این در حالیست که در کشور ما افرادی روی صحنه میروند که شاید شایستگی اجرا نداشته باشند و رهبری ارکستر ملی و ارکستر سنفونیک در تخصص و توان آنها نباشد.
او در پایان و در قیاس موسیقی فیلم در دهه های گذشته اظهار میدارد:
روزگاری موسیقی فیلم هنر محسوب میشد اگر فیلمهای دهه ۶۰ را از نظر موسیقی تیتراژ بررسی کنیم به این موضوع پی می بریم. این در حالی است که امروز تیتراژها از نظر موسیقایی قابل قیاس با گذشته نیستند و در سطح بسیار نازلی قرار دارند.