این موضوع از جنبه هایی قابل بررسی است. چندی پیش معاون هنری وزیر ارشاد اسلامی در گفتگویی طولانی از عدم مسولیت ارشاد در قبال سلامت هنرمندان سخن راند.
معاونتهنری مستقیماً مسئولیت مستقل در زمینه حمایت از هنرمندان ندارد
بیماری و فوت چندین هنرمند در یک بازه زمانی یکماهه این سوال را مطرح میکند که حمایت از هنرمندان پیشکسوت تاکنون به کجا رسیده است؟ ما چقدر زمان داریم تا منتظر تصویب ردیف بودجه جداگانه برای حمایت از هنرمندان پیشکسوت باشیم؟ چندهنرمند را باید از دست دهیم تا به این نتیجه برسیم که باید هرچه زودتر به این تصمیم سامان دهیم. مگر چقدر زمان هست؟ درواقع پیمانه عمر این هنرمندان دست ما نیست تا بتوانیم با سعه صدر و آرامش این موضوع را سامان دهیم.
شاه آبادی در پاسخ به این موضوع می گوید: «واقعیت ایناست که حمایت از هنرمندان در حد و توان وزارت ارشاد اسلامی صورت میگیرد. اگر حرف از یک حوزه جدید میزنیم ظرفیتی اضافه برقبل را درنظر داریم. فراموش نکنیم که درحال حاضر معاونتهنری مستقیماً مسئولیت مستقل در زمینه حمایت از هنرمندان ندارد یعنی صندوق حمایت از هنرمندان وظیفه قانونی این کار را برعهده دارد و صندوق حمایت از هنرمندان زیر مجموعه معاونتهنری نیست. این درست نیست که تلاش شود که معاونتی که وظیفهاش تولید برنامه و محتواست تمام دغدغههای پاسخگوییاش به سمتی برود که ذاتاً مأموریت درجه یک او نیست.»
وی ادامه می دهد: «برای مثال ساخت و ساز سالنهای تئاتر و موزهها وظیفه معاونت اداری و مالی ارشاد است ما همیشه پاسخگوییم؛ چون در یک خانواده هستیم. اما معاونتهنری پاسخگوی تولیداتهنری و محتواهاست. ضمن آنکه هیچکجای پیکره ارشاد را جدا از هم نمیدانیم. اگر هم پاسخگو هستیم به این علت است که این روزها پرسشهای متعددی در مورد حمایتها صورت میگیرد.»
وقتی بر این موضوع تأکید شد که آیا معتقدید بیماری و مرگ هنرمندان به معاونت هنری وزارت ارشاد مربوط نیست؟ شاه آبادی این گونه پاسخ می دهد: «ما حمایتی عام و عمومی داریم که از همه هنرمندان صورت میگیرد. حمایت جدیدی در دوره اخیر انجام شده که نبود، و آن بیمه تکمیلی است. و طرحتکریم و طرح مستمری نیز بهجای خود صورت میگیرد. حمایتخاص باتوجه به کهولت سن هنرمندان، به گسترش فعالیت معاونتهنری در دورهاخیر بازمیگردد.»
هنرمندان پیشکسوت را پیش از دوره ما کسی نمی شناخت
شاه آبادی در ادامه سخنان خود می گوید: «بسیاری از کسانی که امروز داغدار مرگ و یا نگران سلامتیشان هستیم دو سال قبل نامشان مطرح نمیشد که کسی نگرانشان شود. در عرصه موسیقی افرادی را داشتیم که اگر از دنیا میرفتند کسی آنها را نمیشناخت. دراین دوره خیمهها و نجواها را برگزار کردیم، جشنواره موسیقی مقامی برگزار کردیم. آنها را دراین فضاها معرفی کردیم و امروز بیماریشان برای مردم سؤال شده است.»
مرگ اقتضای طبیعت است!
آمار هنرمندان متوفی را در همه سالها در اختیار من هست. تعداد متوفیان در سال۸۸ و ۸۹ و ۹۰ تفاوتی با هم نداشت هرسال تقریباً همین تعداد از دنیا میروند. فراموشنکنیم چنین موضوعی وجود دارد و از آن گریزی نیست.
ما بهطورجدّی هیچ محدودیتی برای هنرمندان قائل نیستیم حتی کسانیکه دستیار طراحصحنه بودند را هنرمند شناختیم و در قطعه هنرمندان دفن کردیم.»
چندی پیش و در آخرین روزهای حیات استاد محمد فراهانی آخرین نقاش قهوهخانه در بیمارستان بقیه الله با وی ملاقات کردیم.
دختر این هنرمند از هزینه ها شکایت می کرد و می گفت: «هیچ کس از پدرم حمایت نکرد. شرایط تدریس را برایش فراهم نکردند. حتی بیمه هم نداشت. سال قبل خودم بیمه اش کردم! شانس آوردم کارمند بودم.
همسر محمد فراهانی در حالی که تصویر تا شده ای از کیف دستی اش بیرون آورد گفت: این تصویر رئیس جمهور است. از همسرم تقدیر کرد. قول داد کمکش کند.»
حال پس از گذشت کمتر از یک ماه از درگذشت آخرین نقاش خیالی ساز قهوهخانه این سوال مطرح می شود که مگر چند هنرمند مانند محمد فراهانی، جلال ذولفنون و جلیل شهناز در این ممکلت داشتیم. حسن کسایی چندبار متولد میشود؟
شاه آبادی اینگونه پاسخ می دهد: در همه دورهها افرادی از این دست داریم. به این موضوع دقت کنید که یک معاونت نسلی از هنرمندان را معرفی میکند؛ ما به دیدار هنرمندان میرویم، به آنها کمک میکنیم و هرکاری که از دستمان برمیآید انجام میدهیم. اینکار مطلقاً در دورههای قبلی صورت نمیگرفت. حمایتهایی که دولت علاوه بر صندوق انجام داده است؛ بسیار است.
«حمایت از هنرمندان منوط بر تشکیل صندوق حمایت از پیشکسوتان نیست. یعنی بدون تشکیل مؤسسه هم برنامه حمایت از هنرمندان را داریم هرسال یکگام، به گامهای ممثبتی برای حمایت اضافه کردیم. بیمه، بیمه تکمیلی و ... هریک گوشه ای از این گامهاست. امسال هم برنامههای حمایت از هنرمندان پیشکسوت در مؤسسه حمایت از هنرمندان پیشکسوت در مجموعه اهداف ماست. طبق قانون تمام هنرمندانی که میتوانند عضو این مؤسسه شوند تا پایان سال شناسایی میکنیم. برای آنها کارتعضویت مؤسسه را صادر کنیم. و جامعه آماری هنرمندان پیشکسوت را تبیین کنیم. صرف کهنسال بودن دلیل بر پیشکسوت بودن نیست. دوم آنکه از طریق سازمان برنامه و بودجه امسال ردیف اعتباری برای سال۹۲ خواهیمگرفت و هیچیک از هنرمندانی که در این مؤسسه عضو میشوند، منتظر فعالشدن مؤسسه نمیگذاریم. هر مقدار کمک را که لازم باشد در اختیار آنها قرار میدهیم.»
او ادامه می دهد:«مؤسسه ازنظر حقوقی دارای اساسنامه رسمی است هیأتامنا آن مشخص است. مدیرعامل آن نیز حکم گرفته است. به زودی ساختمان آن مشخص میشود و سرویسدهیاش را آغاز میکند.»
واگذاری تشییع پیکر هنرمندان به مسجد
نادعلیان هنرمند حوزه هنرهای محیطی در پاسخ به این موضوع می گوید: «من این طور فکر نمی کنم وضعیت هنرمند در جامعه ما تا حد زیادی غیر متعادل است. برخی از هنرمندان به چند جنبه متصل هستند و برخی دیگر از سوی هیچ نهادی حمایت نمی شوند. در واقع آنقدر مسئولیت پذیری کمال یافته ای وجود دارد که نهادهای مختلف مسئولیت را بپذیرند. »
این هنرمند ادامه می دهد: «می توان به مسئولان گفت که اگر به شما ربطی ندارد که یک هنرمند سرشناس است، و اگر معتقدید هنرمند منفعتی برای شما ندارد و در دوران سلامت سودش به بقیه می رسد. تشییع جنازه اش را نیز در موزه معاصر یا تالار وحدت برگزار نکنید. آن بخش هم به مسجد محل بسپارید! »
«درست نیست منتظر باشیم تا فردی بمیرد و برای او مراسمی برگزار کنند و او را در قطعه هنرمندان دفن کنند. معمولاً اگر هنرمند به دستاوردی برسد متولیان زیادی برای انجام کفن و دفن او پیدا می شود.»