گزارش هنرنیوز از شب شعر بصیرت حضور؛
رئیس حوزه هنری: حماسه ۹ دی تجلی جمال خداوندی بود
شب شعر گرامیداشت حماسه ۹ دی با عنوان (بصیرت حضور) با حضور محسن مومنی رییس خوزهء هنری، مرتضی امیری اسفندقه مدیر بخش شعر و ترانه سازمان صدا و سیما، ناصر فیض مدیر دفتر طنز حوزه هنری و جمعی از شاعران عصر روز چهارشنبه ۷ دیماه در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۳۴
به گزارش هنرنیوز در آغاز این جلسه محسن مومنی، رییس حوزه هنری ضمن قدردانی از حضور شاعران و اهالی قلم در این جمع به آیه ۵ سوره ابراهیم اشاره کرد و گفت:خداوند متعال در این آیه خطاب به موسی (ع)می فرماید؛ «و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور وذکرهم بایام الله ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور» وما موسی عمران را با آیات خود،فرستادیم که قومت را از ظلمات بیرون آور و به عالم نور رسان و روزهای خدا را به یاد آوری بر هر شخصی که صبور و شکرگزار است دلایل روشنی نهفته است.
وی در تبیین محتوای این آیه شریفه اظهار داشت: راه سختی پیش پای بنی اسراییل بود و فتنه ها روی به این قوم آورده بود.پس باید صبر پیشه می کردند.
وی افزود: نهم دیماه ۸۸ یکی از آن روزها و تجلی جمال خداوندی و مقطعی تعیین کننده در سرنوشت نظام بود.
مومنی ادامه داد: مردم با حضورشان شعور خود را به نمایش گذاشتند و این در حالیست که یکی از مولفه های هویت انقلابی مردم همین هوشمندی و بصیرت است و این هوشمندی ورثه پدران و پیشینیان گرانقدر ماست.
وی با تاکید بر این مطلب که نگاه ما به عرصه فرهنگ، نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی است، گفت: روشنفکر انسانی متفکر است وهمانگونه که در نهج البلاغه آمده است: باید در مقابل ظلم ظالم از مظلوم حمایت کند و سکوت نکند و متاسفانه غالبا غیر از این است.
رییس حوزه هنری در خاتمه سخنان خویش، تصریح نمود: اگر بصیرت نباشد امام معصوم هم در کربلا به شهادت می رسد.
در ادامه این برنامه مرتضی امیری اسفندقه، ناصر فیض، سعید حدادیان، میلاد عرفان پور، محمد مهدی سیار، محمدرضا رمضانی فرخانی، حسین فروزنده، فاطمه نانی زاد،کاظم رستمی، محمد حسین نعمتی، امیرتیموری علی داودی، عباس براتی پور و طارمی به قرائت اشعار خود به مناسبت گرامیداشت حماسه ۹ دی پرداختند.
نمونه هایی از اشعار قرائت شده در ذیل آمده است؛
ناصر فیض:
ای دست های پشت تبر پنهان/ ای دشنه های تشنه نامعلوم/من خوانده ام گلوی شمایان را/ فریاد های لک زده مسموم/در آفتاب تازه چه می بافید/ ای ابرهای کهنه نامفهوم/فردا طناب دار شمایان است/ این دست های از همه جا محروم...
مرتضی امیری اسفندقه:
مگذار که این قافله از راه بیفتد/این قافله از راه به ناگاه بیفتد/میترسم از این زخم که بیبخیه بماند/آنقدر که یک مرتبه خون راه بیفتد/میترسم از این مضحکه تفرقه، مگذار/ابلیس از این فتنه به قهقاه بیفتد/مگذار نگینی که منقش به نقیب است/در چنبر انگشتر بدخواه بیفتد/مولایی و مردی کن و مگذار، پس از این/در بین رجال این همه اشباه بیفتد/تا ماهی از این آب گل آلود نگیرند/ای کاش که در برکه ما ماه بیفتد/ایران من! ای کشور آیین و نیایش/از چشم تو مگذار که الله بیفتد/بگذار عزیزی کند این منتخب فقر/یوسف نشد این مرد که در چاه بیفتد
سعید حدادیان:
بنویسید نقشه نقش بر آب، بنویسید فتنه نافرجام/بنویسید تفرقه تعطیل، بنویسید توطئه ناکام/نامه ای فکس سوی آمریکا و تلکسی به مقصد تل آویو/بنویسید آسمان آبی، بنویسید مملکت آرام/از عنایات ایزد منان، سایه افکنده بر سر ایران/همنوایی رهبر و مردم، یادمان شهید و یاد امام/انقلابی که مادرش زهراست، انقلابی که اهل عاشوراست/انقلابی که بیمه ی شهداست، تا خدا هست نیست نافرجام/عهد بستیم وحدت کلمه، جنگ قومی و مذهبی هرگز/قوم ما تا همیشه ایرانی، مذهب ما الی الابد اسلام/کوری چشم دشمنان خدا، نشود فارس از بلوچ جدا/نرسد آفتی به وحدت ما، اهتمام همه به حفظ نظام