دکتر محمدرضا چیتساز در گفت و گو با هنرنیوز:
با نگاه کنونی باز هم باید منتظر استعفا بود
دکتر محمدرضا چیتساز تأکید کرد: شعاری حرف نمیزنم ما نیز در گود بودهایم و میدانیم چه بر میراث فرهنگی این مملکت گذشته است. مشکلات این حوزه یک شبه حل نمیشود اما جناب آقای روحانی باید مصممتر از اینها به میراث فرهنگی نگاه کنند.
تاريخ : يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۱۴
مریم اطیابی- حجت خود را «پدر معنوی میراث» میدانست و طالبیان خود را «مدیر بحران» با این حال میراث فرهنگی حتا در دوران تدبیر و امید نیز حال و روز خوشی ندارد گویا هیچ کلیدی قفل میراث را باز نمیکند. هنگام استعفای نجفی یکی از کارشناسان عنوان کرد:«بهشتی خواستار نوسازی، بازآفرینی و احیاست و حجت خواهان حفاظت و مرمت است و این دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند. حال گروهی در حوزه میراث فرهنگی پشتیبان افکار بهشتی و گروهی پشتیبان افکار حجت هستند.»
در اوایل بهمن مهدی حجت همزمان با استعفای نجفی سازمان را ترک کرد. و سلطانیفر در یکی از نخستین مصاحبههایش با مطبوعات اعلام کرد که دیگر قائم مقامی در سازمان وجود نخواهد داشت. بدین ترتیب تلویحاً اعلام شد که حجت نمیتواند جایگاهی حقوقی در سازمان داشته باشد. اکنون بار دیگر یکی از مدیران میراثی بر مسند معاونت میراث فرهنگی نشسته است. محمد حسن طالبیان درحالی خود را مدیر بحران عنوان میکند که همواره انتقاداتی به نحوه مدیریت وی در پارسه – پاسارگاد و پروندههای ثبت جهانی وجود داشته است. وی در دولت نهم و دهم در حوزه میراث فرهنگی پستهای اجرایی داشته است. پیش از انتصاب وی به این پست زمزمههایی به گوش می رسید که حتا مسعود علویان صدر – معاون اسبق میراث فرهنگی- در دوران دولت دهم نیز رزومهای به سلطانی فر- دومین رییس میراث فرهنگی در دولت یازدهم- برای نشستن بر مسند معاونت میراث فرهنگی تحویل داده است! اما اکنون طالبیان یکی از مدیران علویان صدر و از معتمدین بهشتی بر صندلی معاونت میراث نشسته است. حال با
دکتر محمدرضا چیتساز- یکی از مدیران اسبق پایگاه میراث فرهنگی شوش و استاد دانشگاه -درباره بحرانهایی که طالبیان باید در حوزه میراث فرهنگی مدیریت کند به گفت و گو نشستیم.
دکتر چیت ساز نخستین مدیر پژوهشی پژوهشگاه در ساختار جدید آن بود. همچنین او مدتی مسئولیت پایگاههای میراث فرهنگی و گردشگری سراسر کشور را عهدهدار شد و در این مدت سعی کرد با تهیه و تدوین نظامنامه پایگاهها در سه سطح جهانی، ملی و استانی، جایگاه واقعی پایگاهها را در سازمان تبیین کند .او دارای مدرک کارشناسی باستانشناسی (سال ۱۳۶۷) و کارشناسی ارشد گرایش تاریخ ایران دوره صدراسلام (۱۳۷۰) و دکترای تاریخ ایران باستان (۱۳۸۰)است. وی دارای تألیفات متعددی درقالب مقاله و کتاب درخصوص مسایل تاریخی و میراث فرهنگی ایران است.
مهمترین مشکل خودِ شماهستید
هنرنیوز: آقای طالبیان خود را مدیر بحران معرفی کردند نظر شما در این باره چیست؟
من ضمن تبریک به ایشان باید بگویم هر مدیر ارشدی که در سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قبول مسئولیت میکند شرایط سختی را تقبل کرده و مسئولیت خطیرتری را هم بر گردن گرفته است. فکر میکنم یک زمانی برای یک سمتی از من دعوت کردند در شورای احراز مناصب حضور پیدا کنم. درست خاطرم نیست اما بین سالهای۸۵-۸۸ بود. چند پرسش در حضور معاونین مطرح کردند یکی از سوالاتشان این بود که به نظر شما اشکالات سازمان چیست؟ چند مورد را بیان کردم. آنها از من مهمترین مشکل را پرسیدند و من پاسخ دادم :
مهمترین مشکل خودِ شما هستید. شما مثل بنده از بیرون به داخل سازمان آمدهاید. حالا من باستانشناسی خواندهام و در دانشگاه تدریس کردهام اما شما حتا این کار را هم نکردید! شما وصله ناجوری برای سازمان میراث فرهنگی هستید و مـتأسفانه این را در دهانها نیز انداختهاید که هر کس میخواهد مدیریت کلان بکند لازم نیست تخصص داشته باشد. این حرفها کاملاً اشتباه است. و خوب این حُسن آقای طالبیان است که تجربیات و تحصیلاتش در حوزه میراث فرهنگی است.
تخصص و تجربه تنها راه انتخاب مدیران
هنرنیوز: در دوران آقای نجفی مهمترین انتقادات انتخاب مدیران غیر متخصص و نامرتبط با حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود که گفته میشد یکی از مشکلات حجت با اعضای شورا انتصاب نیز همین بوده است. آیا با توجه به ترکیب شورای انتصاب و با توجه به این که آقای سلطانی فر حتا مانند آقای نجفی سبقه مدیریت فرهنگی هم ندارد، آیا یکی از بحرانهایی که طالبیان با آن روبه رو میشود انتخاب مدیران نامرتبط نخواهد بود؟
سلطانیفر و معاونانشان باید در انتخاب مدیران دو ویژگی مهم را حداقل مد نظر داشته باشند.
نخست، این مدیران تحصیلات آکادمیک مرتبط با حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری داشته باشند. دو صاحب تجربیات مستمر، ممتد و باارزش باشند. این که مدیران صرفاً دارای مدرک دکترا در این حوزه باشند، کفایت نمیکند. صرف تجربه هم جوابگو نیست. سازمان میراث فرهنگی اینقدر طی این سالها ضربه خورده است که دیگر جایی برای انتخاب مدیران بر اساس آزمون و خطا نمی ماند. فرصت تجربههای تلخ دوباره را هم نداریم. مهمترین و اساسیترین کار به زعم این حقیر انتخاب مدیران هوشمند و توانا است و گرنه باقی کارها هم مطلقاً به نتیجه نخواهد رسید. مدیرانی متخصص و باتجربه، این دو خصوصیت باید در کنار هم باشد.
نکته سوم این که تجربه و تخصص هم کافی نیست. اگر شخصی دغدغهاش این حوزه نباشد یا مسئولیت دوم یا سوم او حوزه میراث فرهنگی باشد نباید پُستی در این حوزه بگیرد.
رییس جمهور توجه ویژه به میراث فرهنگی نداشته است
هنرنیوز: آقای سلطانیفر در صحبتهایشان اشاره داشتند که تأکید رییس جمهور بر گردشگری است. و با نگاهی به عقب نیز در مییابیم در صحبتهای رییس جمهور از میراث فرهنگی سخنی به میان نیامده است. هر چند انتخاب آقای سلطانی فر بلافاصله بعد از آقای نجفی هم نشان داد رییس جمهور فرصتی به متخصصان حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نمیدهد تا آنها با رایزنی، رییس جمهور را در این انتخاب مشایعت کنند. چرا برای بزرگان ایران میراث فرهنگی محلی از توجه نیست و هرگاه سخن از میراث به میان میآید تنها به یاد افزایش گردشگر میافتند؟
بله کاملاً درست است. مسئولان ارشد کشور در بیرون سازمان و در رأس آنها رییس جمهور باید بداند که واقعاً توجه لازم به حوزه میراث فرهنگی نشده است.
نه از منظر تخصیص بودجه و نه از نگاه هیئت وزرا و دولت توجه خاصی به این حوزه نشده و این اشکال بزرگی به تیم دولت هست. من نه از منظر شعار بلکه به صراحت طلبکارم برای این که بسیاری از آثار ما در شُرُف نابودی است آن هم نه در روستاهای دورافتاده بلکه جلوی چشم ما در خود شهر تهران بسیاری از آثار یا در حال فروش است یا از فهرست آثار ملی خارج میشود. شعاری حرف نمیزنم ما نیز در گود بودهایم و میدانیم چه بر میراث فرهنگی این مملکت گذشته است. مشکلات این حوزه یک شبه حل نمیشود. اما جناب آقای روحانی باید مصممتر از اینها به میراث فرهنگی نگاه کنند.
مدیران ارشد میراث فرهنگی جلو وزارتخانه شدن سازمان را نگیرند
هنرنیوز: اینقدر طی این سالها مدیر رفت و آمد کرده و بیثباتی در سازمان میراث دیده شده که دیگر بدنه متخصص و کارشناس تقریباً از آمدن و رفتن هیچ مدیری نه خوشحال میشوند و نه ناراحت. گویی قفلی بر این سازمان زده شده که هیچ رییس و معاونی بیش از چند ماه نمیتواند با آن کنار بیاید و نهایتاً قفل بدون کلید میماند تا رییس و معاون و مدیر بعدی. حال چه باید کرد؟
طرحی همواره روی میز مجلس و نمایندگان ملت وجود داشته هست که باید زودتر اجرایی شود. من امیدوارم مدیران ارشد میراث فرهنگی علیه این طرح نایستند بلکه آن را همراهی کنند. بحث وزارتخانه شدن میراث فرهنگی در دوره مدیریت مشایی و بقایی هم داغ شد . آقایان در میراث استدلال میکردند چون این سازمان اینقدر عریض و طویل است که اقداماتش ورای وزارتخانههاست بنابراین باید به صورت سازمانی اداره شود و این بزرگترین آفتی است که تاکنون میراث فرهنگی از آن ضربه خورده است.
وزارتخانه شدن نه به دلیل آن که مجلس روی آن نظارت داشته باشد بلکه برای این که میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمانمند شود.
در طی این سالها سازمان میراث فرهنگی حیاط خلوت بده بستانهای سیاسی شده و تأسفبارتر آن که اگر این حیاط خلوت در یک وزارتخانهای مثل صنعت و معدن و کشاورزی و ... بود اثرات سو مادی آن قابل جبران بود اما اثرات سو حیاط خلوت سیاسی شدن آن هم در حوزه فرهنگ قابل جبران نیست. شما نگاه کنید مدیران ارشد در طول این سالها چه سمتها، چه تخصصها و چه معلوماتی داشتند اکنون باید با تأسف فریاد زد برخی اتفاقات غیر قابل جبران است
هنرنیوز: و در نهایت پیشنهاد شما چیست؟
آقایان در هر سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
باید نخست مدیران با تجربه و متخصص را انتخاب کنند تا بتوانند از بحرانها عبور کنند دوم به وزارتخانه شدن توجه ویژه کنند و سوم در سال ۹۳ بودجهای در شأن، به این حوزه تخصیص داده شود.
رییس جمهور و هیئت دولت باید نگاهی ورای نگاه فعلی به این سازمان داشته باشند وگرنه باز هم شاهد استعفای رییسان، مدیران و معاونان خواهیم بود حتا اگر این افراد متخصص و با تجربه باشند و بخواهند از طوفانها عبور کنند.