گذری از بازار موسیقی؛
جام تهی اثری ماندگار در تاریخ معاصر موسیقی
تاريخ : دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۶
موسیقی در سالهای پس از انقلاب و در میان نسلی که در مرز پیش و پس از انقلاب در این عرصه فعالیت میکردند، یکی از درخشان ترین عرصههای تاریخ موسیقی ایران را رقم زد. در این میان هنرمندان بنامی متولد و تربیت شدند و پیوند میان سالهای دهه چهل و پنجاه را برقرار کردند. این پیوند از آن سان حایز ارزش است که نسل تکرار ناشدنی موسیقی معاصر را در خود نگه داشته است. بزرگانی چون فرامرز پایور، فریدون شهبازیان، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، حیبیالله بدیعی و بسیاری از چهرههای درخشان این عصر.
در میان آثار معاصر آثار بزرگان موسیقی با وجود گذر زمان ارزش و بهای خود را نه تنها از دست نمیدهند که میتوان گفت بر ارزش و عیارشان نیز اضافه میشود. از سویی میتوان آثار دههای پیشین را به عنوان یک الگو و معیار سنجش و ارزیابی مد نظر قرار داد.
گاه از یاد میبریم که می توان در میان آثار قدیمیتر نیز به بازخوانی پرداخت و دوباره نگاهی به آثار گذشته کرد. یکی از آثار ماندگار در تاریخ معاصر موسیقی اثر ماندگار فریدون شهبازیان است. این اثر که با صدای دلنشین محمدرضا شجریان و بر مبنای اشعاری از هوشنگ ابتهاج و فریدون مشیری ساخته شدهاند، در نخستین قطعه این اثر ماندگار که حبیبالله بدیعی تک نوازی ویولن آن را بر عهده دارد، با فضایی آرام و دلنشین مواجه میشویم. فضایی که در واقع به جشنی لطیف زیر نور ماه مانند است. در این قطعه و قطعات دیگر این مجموعه تناسب غیر قابل انکاری میان شعر و موسیقی دیده میشود. در واقع یکی از اصولی که به درستی در این مجموعه ماندگار رعایت شدهاست، توجه بی بدیل به فضای شعر و پیوند عمیق و تکامل احساس میان شعر و موسیقی است. این نکته که میتوان از آن به عنوان یک درس در موسیقی یاد کرد، مهمترین بخش از خلق یک اثر باکلام به شمار میرود. عدم ایجاد تناقض میان فضای شعری و هم نوایی موسیقی با آن نقطه ای از نقاط قوت این آلبوم است.
قطعه دوم این اثر که برای سنتور و ارکستر نوشته شدهاست، نیز در دستگاه ماهور نوشته شده و در واقع یک اثر ماندگار با نوازندگی ماندگار سنتور توسط استاد فقید فرامرز پایور است. در این اثر میتوان احساسی از بهار را جست و جو کرد.
در اثر سوم با عنوان راپسودی برای تار و ارکستر که در دتگاه ماهور نوشته شده است، تار آن را حسین علیزاده نواخته است؛ فضایی سرشار از انرژیهای پنهان طبیعت را میتوان یافت.
اما قطعه چهارم با نام در کوچهسار شب اندکی متفاوت از سه قطعه دیگر و در مایه دشتی ساخته شده و اندوهی در آن نهفته که با شعر هوشنگ ابتهاج معنای بلند تری یافته است. در این اثر عمق احساس را در صدای شجریان میتوان دید. در این قطعه غم نهانی شاعر با سوز آواز دشتی هم نشین شده و فضایی را مقابل چشمان مخاطب میسازد که افسوس تنهایی شاعر را نمایان میکند. این موضوع که چه در پس آن نهفته است که شهبازیان ترجیح داده است با مایه دشتی و چنین غم نهانی اثرش را به پایان ببرد آشکار نیست اما این اثر با وجود آنکه تنها چهار قطعه دارد، اثری کامل به نظر میرسد و کمی تعداد قطعات از ارزش و بهای آن نمیکاهد.