به گزارش هنرنیوز؛از نظر گستره جغرافیایی؛ در جنوب اروپا، دامنههای سلسله جبال آلپ ایتالیا و فرانسه از یک سو و کوهستان پیرنه میان فرانسه و اسپانیا را از سوی دیگر حوزه سرزمینی گردشگری کوچندگان در بر میگیرد. جنوب کشور فرانسه بنا بر وضعیت جغرافیایی به گونهای است که از موقعیت ویژهای برخوردار است. دامداران فرانسوی هم از دامنههای کوهستان آلپ و پیرنه استفاده میکنند و هم به طور مستقل دارای اطراقگاههای خود هستند.
در شمال مدیترانه، در کشور فرانسه که مرحله صنعتی را پشت سر گذاشته و امروزه گام در دوران فراصنعتی و به اصطلاح « پسا مدرن» گذاشته است، در بخشی از این کشور، زندگی شبانی و کوچندگی نه تنها در حال احیا شدن است بلکه به عنوان حرکتی بالنده و ارزشمند تلقی شده و آن را جزیی از ذخایر فرهنگی – تاریخی به ویژه « ثروت ملی» به حساب آورده و تا سطح یک هویت نوین و ارزش فرهنگی – تاریخی ارتقا داده، برای آن جشنوارههایی برگزار و به این طریق سالانه انبوهی از گردشگران را به خود جذب میکنند.
مهندس علی اکبری – پژوهشگر- درباره این جشنوارهها میگوید: « تعداد جشنوارهها هر ساله رو به افزایش است و در این مراسم، مهارتها و شیوه های زیست کوچندگان به نمایش گذاشته میشود، گروههای موسیقی محلی، برنامه اجرا میکنند، محصولات و فرآوردههای سنتی عرضه میشود و نیز دستاوردهای پژوهشی و برنامههای آینده در جهت ارتقا کیفیت بومشناختی محیط طبیعی طرح میشود و با اطلاع رسانی، تبلیغات و ورود خیل عظیم گردشگران به دیدن جشنهای کوچ و مراسم سنتی، رونق اقتصادی و درآمدهای ارزی فراوانی به دست میآید.»
او ادامه میدهد: « جمعیت کوچندگان اروپا و ساختار آن در برابر تعداد، تنوع، گستردگی، قلمرو، آداب و رسوم جامعهی عشایری ایران بسیار اندک، اما درآمد حاصل از بازدید گردشگران از کوچندگان اروپا چندین برابر درآمد بازدید از عشایر ایران است.»
به اعتقاد اکبری تجزیه و تحلیل گردشگری پیرامون هر فضای جغرافیایی در روندی از تطبیقپذیری جاذبهها، سکونتگاهها و تسهیلات مورد نیاز انجام میگیرد. در این نگرش، فضای جغرافیایی وابسته به جریان دو سویه است. در یک سو شناخت گردشگری و تقاضای موجود در بازار و در سوی دیگر درک و سنجشی ژرفانگر پیرامون فضای مربوطه قرار دارد.
او تأکید میکند:« جامعه عشایر ایران بخش جداییناپذیر از محیط زیست است که به لحاظ شیوهی معیشت، آداب و سنن، همزیستی با طبیعت و ویژگیهای منحصر به فرد دیگر میتوانند در مقوله گردشگری و اکوتوریسم، یک فرصت تلقی شده و ضمن هویت دادن به آنها، منابع درآمدی قابل ملاحظه ای را ایجاد و پایداری محیط و حفاظت از منابع طبیعی را با مشارکت آنان تضمین نمود.»
دکتر مهدی قرهخلو - عضوهیئت علمی دانشگاه تهران- هم اظهار میکند: « گردشگری در مناطق عشایری بر محیط زیست، طبیعت و منابع موجود در آن استوار است که مجموعهای از جلوهها و جاذبههای طبیعی و انسانی را در بر میگیرد. پایداری آن نیز منوط به اتخاذ راهبردها و خط مشیهای اصولی و متعاقب آن برنامهریزی و انجام اقداماتی است که اصول و ارکان گردشگری را به صورت عام و اکوتوریسم را به صورت خاص مراعات نماید.»
او خاطرنشان میکند: « از نظر شرایط اقلیمی – جغرافیایی، بیشتر نواحی کشور ایران در منطقهای خشک و نیمه خشک قرار گرفته و بر این اساس ناپایداری زیست محیطی ذاتاً نمیتواند از آن حذف و یا نادیده گرفته شود. پیدایش و تکوین زندگی کوچندگی و عشایری در طول چندهزار ساله نوعی عکسالعمل طبیعی در برابر شرایط اقلیمی و سازگاری با شرایط ناپایدار است. به همین خاطر در طول سه دهه بعد از انقلاب قدر مطلق جمعیت عشایر کاهش پیدا نکرده و بنابراین بخشی از این جامعه به عنوان سرمایه و فرصت میتواند از اهداف طبیعتگردی مورد نظر قرار گیرد.»
به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه تهران آداب و رسوم،هنر، تاریخ، تمدن و فرهنگ ایلات و عشایر ایران با توجه به ریشهدار بودن آن در عمق تاریخ بشر و گوناگونی و ریشه دار بودنش وظیفه سترگ هویت بخشی را برعهده داشته و بخشی از میراث فرهنگی کشور است که از دامان پاک طبیعت بهره یافته و با فداکاری آحاد عشایر سینه به سینه منتقل و به ارث رسیده است.
او میگوید: « عشایر جدای از نقش تاریخی، از طریق گویشها، موسیقی، آداب و سنن، مراسم، صنایع دستی و سایر ویژگیهای فرهنگی بر تنوع و غنای فرهنگی ایران افزودهاند. این ویژگیها از سرمایههایی است که امروزه گردشگران بینالمللی به شدت مشتاق بازدید و گذران اوقات با آنها هستند.»
وی توضیح میدهد: اگر گردشگری را به صورت عام و اکوتوریسم – یعنی مسافرت مسئولانه به مناطق طبیعی که متضمن حفظ محیط زیست، فرهنگ بومی و ارتقا رفاه مردم محلی - را به صورت خاص در نظر بگیریم، گردشگری عشایر بیشتر در حوزه اکوتوریسم قرار میگیرد.
اکبری هم خاطرنشان میکند: « تورگردانان غربی و شرکتهای گردشگری اروپایی علاقه زیادی به بازدید از مناطق عشایری دارند و آن را در بستههای سفر خود تعریف میکنند.بنا براین بازدید از این عشایر باید جهت جذب گردشگر خارجی باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.»
او ادامه میدهد:« نمادهای مناطق عشایری مانند آداب و رسوم، مسکن، پوشاک، صنایع دستی، موسیقی، ادبیات عامیانه، نوع معیشت، شیوهی تولید، اقلیم، کوچ و چشماندازهای طبیعی در قلمرو عشایر از جاذبههای مورد علاقه گردشگران است.»
او ادامه میدهد: « با نگاهی به محیط طبیعی درمییابیم شادی و نشاط و طراوت در زندگی عشایری جاری است و این عجین شدن با طبیعت را میتوان در لباس رنگارنگ زنان و هنر دست آنها مانند قالی باقی و گلیم بافی دید.»
اکبری هم توضیح میدهد:« خوشبختانه با وجود مشکلات فراوان و گسترش یکجا نشینی همچنان این ایلات و عشایر در سطح ایران گستردهاند. و ترویج گردشگری عشایر کمکی شایانی به حفظ، دوام و پویایی این نوع تمدن کمک میکند. كوچ نشینی كهن ترین شیوه زیست بشر است كه قرنهای متمادی دوام آورده و به عنوان یکی از بهترین جاذبههای شیوه زندگی آن هم در عصر سرعت، آهن، تكنولوژی و كامپیوتر بسیار جذاب جلوه میکند و بشر خسته از زندگی روزمر را به سرعت در آغوش خود میپذیرد.»