گذری بر تازه های بازار کتاب کودک؛
پستوی خیال واره داستان کودک و کتاب «صبحانهی خیال»
تاريخ : سه شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۰۰
«صبحانهی خیال» عنوان کتابی برای کودک و نوجوان، نوشتهی «محمدرضا شمس» است. این کتاب با تصویرگری «پانیذ شایسته» توسط نشر چشمه در زمینه ادبیات کودک و نوجوان (کتاب ونوشه) منتشر شده است.
به گزارش هنرنیوز، «صبحانهی خیال» داستانی است تخیلی که از سه قسمت تولد، زندگی و مرگ تشکیل یافته و شخصیت آن با اشیاء دوروبرش که جان گرفتهاند و نیز احساساتش حرف میزند. او در آغاز با جیغ و داد خیالش از خواب بیدار میشود و سهقلوها از شکم کیف متولد میشوند. خواباش از سروصدای سهقلوها تکه تکه میشود، تکههای خواب را برمیدارد همراه خیالش از پنجره خسته بیرون میروند. غرور و سایهاش و جوجه کلاغ هم ملحق میشوند.
در قسمتی از داستان میخوانیم: « باد سرش را بیرون میآورد و با خوشحالی میگوید: زایید. زایید. صدای سه گریه با هم شنیده میشود. خیالم بدو بدو میآید در را باز میکند و میگوید: مشتلق بده. سهقلوان. سه قلو. یکی پسر. دو تا دختر. پلههای سهقلوی حیاط سهتایی با هم جیغ میکشند و میگویند: مبارکه! مبارکه. چوبرختی زیر لب میگوید: دمب شما سه چارکه! و نخودی میخندد. ملاقه میپرد تو بغلم و تند و تند ماچ میکند صورتم را.»
شخصیت داستان در ادامه از پیرمرد خنزرپنزری یک سایه برای خود، دو تا عینک افتابی برای غرور و سایهاش، نیم متر رودخانه برای اوقات بیکاری اداره، یک آبشار کوچک، یک چشمه نقلی و یک چاه و ... می خرد.
در این داستان خیالی رگههایی از داستانهای دینی پیامبران و معجزات آنان نیز میشود: نهنگ قبل از آنکه چیزی بگوید، دهانش را باز میکند. یونس از دهان نهنگ بیرون میپرد و به خاک میافتد و سجدهی شکر به جا میآورد. یا در جای دیگر، از کنار حضرت عیسی که دارد مردهای را زنده میکند رد میشوم.
در پایان شخصیت داستان در لیوان چای میافتد و نهنگ او را سوار بر پشتش به اعماق دریا میبرد: «بعد از کنار هشتپاها و سفرهماهیها و اسبهای دریایی پشمالو گذشتیم. از نهنگ پرسیدم: اینا چرا اینجوریان؟ گفت: به خاطر همین چیزمیزاست دیگه، قبلا که بهت گفته بودم. همین چیز میزا،بمب ممبا، آزمایش مازمایشا.»
داستان «صبحانهی خیال» نوشتهی «محمدرضا شمس» با تصویرگری زیبای «پانیذ شایسته» توسط نشر چشمه در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان (کتاب ونوشه)، در 36 صفحه و با قیمت 4000 تومان منتشر شده است.