به گزارش هنرنیوز، در شرایطی که مدیران رسانه ملی همیشه از کمبود بودجه اختصاص یافته به این سازمان گلایه داشته اند و بزرگ ترین چالش سال های اخیر این سازمان کسری و کمبود بودجه بوده است، بحث راه اندازی شبکه های مختلف و هزینه هایی که صرف راه اندازی و ساخت و تولید برنامه از سوی رسانه ملی می شود جای سوال و بررسی فراوان دارد.
برای اثبات این ادعا به واکنش های مدیران این سازمان در سال های گذشته بعد از مشخص شدن رقم بودجه این سازمان در لایجه ابلاغی دولت رجوع می کنیم، در سال 93 مدیران رسانه ملی بعد از مشخص شدن میزان بودجه، رشد ۶ درصدی بودجه صدا وسیما را ناچیز و ناکافی اعلام کردند. مدیران رسانه ملی معتقد بودند با وجود نیاز سازمان صدا و سیما به بودجهای معادل حداقل ۳ هزار میلیارد تومان در یک سال مالی، بودجه این سازمان در مقایسه با سال گذشته تغییر محسوسی نداشته است.
در سال 94 بازهم افزایش 197 میلیارد تومانی بودجه سازمان صداوسیما آنقدرها نبود که مسئولان این سازمان را راضی کند و معتقد بودند درتصویب لایحه بودجه به رسانه ملی بی مهری شده است.
در سال 95 نیز لابه لای خبرها خواندیم: در راستای کشمکش های بین رسانه ملی و دولت در رابطه با تخصیص بودجه سازمان صداوسیما، بودجه این سازمان حدود ۸ درصد در سال ۹۵ افزایش مییابد اما معاونت سیما معتقد است این بودجه حتی کفاف حقوق کارکنان رسانه ملی را هم نمیدهد.
کمبود بودجه صدا و سیما همیشه این رسانه را به آنتن فروشی وادار کرده است و از طرفی درآمد زائی برای صدا و سیما از راه تبلیغات راهی است که به ناکجا می رود. تبلیغات بیشتر برای کسب درآمد بیشتر در نهایت موجب نارضایتی بیشتر مردم و دلسردی از رسانه ملی خواهد شد و این در شرایطی که شبکه های ماهواره ای روز به روز بیشتر در خانه ها رسوخ می کنند اتفاق ناگواری است.
پخش سریال های تاریخ گذشته و قدیمی استرالیائی و سریال های عاشقانه کره ای از شبکه های سراسری از بزرگ ترین ایرادهای وارد به رسانه ای است که پسوند ملی را همراه نامش یدک می کشد. وقتی مدیران رسانه ملی در خیال خام جذب مخاطب بودند شبکه های آن طرف آبی با تولید سریال های جدید و مخالف ارزش های ما در حال جذب مخاطبان سیما بودند.
ماجرای پخش مجدد چندین و چندباره برخی سریال ها و فیلم ها هم که جای خود دارد. سال هاست که در مناسبت های مذهبی از تلویزیون مختارنامه و محمد رسول الله و امام علی (ع) می بینیم. سریال یوسف پیامبر برای بار هزارم از رسانه ملی پخش می شود و مخاطبان دست های خالی سیما را رها می کنند و به سراغ شبکه های فارسی زبان ماهواره ای می روند.
در این میان البته شبکه ای مثل نسیم مخاطبان خاص خود را دارد و می شود گفت برنامه هایش (هرچند اغلب کپی برداری از تاک شوهای خارجی ) کورسوی امیدی برای جذب و حفظ مخاطب است.برنامه خندوانه جزو معدود برنامه های سیما بود که کپی برداری از هیچ برنامه داخلی یا خارجی نبود و مخاطبان بسیاری در سراسر کشور و حتی خارج از مرزها داشت. تجربه های موفق این چنینی نشان می دهد تلویزیون در صورتی می تواند در جذب مخاطب موفق باشد که در مسیر علاقه مخاطبانش قدم بردارد و به دنبال خلاقیت و نوآوری باشد.
پخش مراسم قرعه کشی برندها، مارکت های بزرگ یا فروشگاه های زنجیره ای، استفاده از محصولات کارخانجات مختلف در برنامه های مختلف تلویزیونی (تبلیغ ماکارونی در برنامه کودک، تبلیغ محصولات شوینده در سریال های نوروزی و...)بخشی از اقداماتی است که البته به نظر می رسد برای تامین بودجه مورد نیاز به رسانه ملی تحمیل می شود.
همه این مشکلات و کمبودها را می گذاریم کنار هم، درست در زمانی که خیلی ها تصور می کردند ممکن است سازمان صدا و سیما به دلیل محدودیت های مالی مجبور شود فعالیت های خود را محدود کند تا بتواند به قول معروف خرج و دخلش را یکی کرده و هزینه هایش را کنترل کند، شبکه های مختلف راه اندازی شد، به تعداد شبکه های تلویزیونی افزوده شد و بنا شد هر شبکه مسئولیت و رسالت خاصی داشته باشد. افتتاح شبکه های مختلف تلویزیونی برای رقابت با شبکه های ماهواره ای از همان ابتدا پروژه شکست خورده ای بود، وقتی که با همان تعداد شبکه هم می شد در برنامه های تولیدی تجدید نظر کرد.
بعد از راه اندازی و افزایش تعداد شبکه های تلویزیونی بسیاری از این شبکه ها با یکدیگر موازی کاری دارند، برای مثال شبکه پویا و شبکه های دو و پنج (که هر دو برنامه کودک و جِنگ های زنده تلویزیونی مخصوص کودکان پخش می کنند) در حال موازی کاری با یکدیگر هستند. همانطور که قبل تر اشاره شد بارها پیش آمده دو شبکه با یکدیگر اقدام به پخش مجدد یک سریال می کنند.
یکی از نمایندگان مجلس در دوره ای از کشمکش های صداو سیما و دولت گلایه کرد که صدا وسیما میتواند با تعدیل نیرو و خصوصی سازی شبکههای خود این کمبود بودجه را مدیریت کند. او گفت رسانه ملی حدود 40هزار نفر نیرو دارد که اغلب آنها غیرمؤثر و مازاد هستند. این نماینده معتقد بود صدا وسیما باید شبکههایی مثل بازار و ورزش را به بخش خصوصی واگذار کند.
با وجود تمام این چالش های پیش رو و مشکلاتی که سیما همیشه در حال دست و پنجه نرم کردن با آن بوده است از جمله نارضایتی مخاطبان، کمبود بودجه، عدم نوآوری، گرفتار شدن در تکرار و تقلید، تبلیغات فراوان و نامناسب، باید پرسید آیا راه اندازی شبکه های جدید و بالطبع تحمیل هزینه های جدید به این سازمان دردی را دوا کرده یا خیر؟ آیا به جذب مخاطب های از دست رفته کمک کرده یا تنها به مشکلات سازمان افزوده؟ آیا تغییر در برنامه های تولیدی همان شبکه های سابق راهگشا نبود؟ و این سوالاتی است که باید مدیران رسانه ملی را به فکر وادارد...
شبستان