همهچیز از تماس تلفنی «بانوی مرگ» آغاز شد
تاريخ : دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۳۳
«عامه پسند» رمانی از چارلز بوکفسکی با ترجمه پیمان خاکسار، ششمین و آخرین رمان چارلز بوکفسکی، شاعر و نویسنده آمریکایی نسل "بیت" است که در سال 1993 منتشر شد، کتابی که بوکفسکی چند ماه پس از انتشارش درگذشت. نشر چشمه، این کتاب را سال گذشته در 198 صفحه و با قیمت 3هزار تومان روانه بازار نشر کرد.
نام اصلی کتاب «pulp» است و نویسنده بیشترین سعی اش را کرده که یک رمان بنویسد، رمانی که به عقیده برخی بهترین اثر منثور این نویسنده است.
کتاب یک ماجرای پلیسی دارد و می توان آن را در رده ادبیات پلیسی هم قرار داد. با این وجود با سایر رمان های پلیسی تفاوت دارد چرا که در آن هیچ جنایتی اتفاق نمی افتد و برخلاف سایر رمان های پلیسی، شخصیت کارآگاه در این رمان انسانی زیرک و توانا نیست؟ بلکه پیرمردی کم توان است و فقط به کمک شانس و دیگران موفق می شود وظیفه خود را انجام دهد.
شخصیت داستانی «هنری چیناسکی» که درسایر رمان های بوکفسکی نیز وجود دارد، دراین رمان تنها در یک صحنه کوتاه به داستان می آید و شخصیت اصلی داستان فرد دیگری است. بوکسفکی به سبک معمول خود در این رمان هم نویسنده های بزرگی چون فاکنر، همینگوی و توماس مان را به سخره می گیرد. خود او نیز هرگز درگیر سبک های ادبی نبوده است و همان طور که از نام این کتاب پیداست، عامه پسند رمانی ساده، با نثری کاملا عامه فهم و قابل درک است شاید برای همین هم در این رمان از اصطلاحات عامیانه فراوانی استفاده کرده است و البته رگه هایی از طنز نیز در رمان عامهپسند دیده می شود.
رمان با تماس تلفنی زنی که خود را «بانوی مرگ» معرفی میکند، آغاز میشود. در یک کتابفروشی سروکلهی مردی پیدا شده که بسیار شبیه لویی فردینان سلین است. آنقدر شبیه که بانوی مرگ، شک میکند که مبادا آن کسیکه 32سال پیش جانش را بهعنوان لویی فردینان سلین گرفته، سلین واقعی نبوده باشد. او از نیک بلان میخواهد که تحقیق کند ببیند کسیکه در کتابفروشی پرسه میزند خود لویی فردینان سلین است یا نه. بانوی مرگ اولین شخصیتیست که در هیات یک زن وارد رمان میشود و اگر بپذیریم که نحوه آغاز رمان استراتژی کلی و قدرتهای اصلی پیش برنده ماجرا را تعیین میکند، در مورد عامهپسند میتوان گفت که «مرگ» قدرت اصلی است.
بوکفسکی در ۱۶ آگوست ۱۹۲۰، در شهر آندرناخ آلمان به دنیا آمد و وقتی سه ساله بود همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد. اولین قصهاش را در سال ۱۹۴۴ منتشر کرد. بعد تقریبا ۲۰سال هیچ چیز ننوشت. تنها کار یدی را تجربه و در اتاقهای کوچک اجارهای زندگی کرد. او سالها به عنوان نامه رسان در اداره پست لس آنجلس کار کرد و به روایت خودش روزی که دوباره نوشتن را آغاز کرد، از اداره پست اخراج شد. با اینکه بوکفسکی سرودن شعر و نویسندگی را به طور جدی از ۴۰ سالگی پیگیری کرد، اما در عمر ۷۳ ساله خود، بیش از هزار قطعه شعر، بیش از ۱۰۰ داستان کوتاه و شش رمان خلق کرد که آنها در ۵۰ جلد کتاب منتشر شدهاند. این شاعر در سن ۷۳ سالگی در شهر سن پدرو ،اندکی پس از انتشار آخرین رمانش دیده از جهان فروبست. روی سنگ قبر این شاعر تنها یک جمله نقش بسته است: تلاش نکن! (Dont try)
ژان پل سارتر و ژان رنه، بوکفسکی را بزرگترین شاعر آمریکایی دانستهاند، این درحالی است که او خود را شاعر نمیدانست و همواره از کسانی که خود را شاعر مینامند و از این جهت مغرورند، با کنایه یاد میکرد.