زیر و بم «خسته دلان» در گفت و گو با محمدهادی کریمی
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۳۸
کریمی تاکنون با ساخت فیلم‌های «غیرمنتظره» و «امشب شب مهتابه»، دوبار طعم کارگردانی را هم چشیده است. «خسته دلان» سومین همکاری محمدهادی کریمی با سیروس الوند، بعد از فیلم های «ساغر» و «رستگاری در هشت و بیست دقیقه»، در مقام فیلم‌نامه نویس به شمار می‌رود.


او تاکنون فیلم نامه سریال‌های «شکرانه» (سعید سلطانی) و «شب هزار و یکم» (علی بهادر) را نوشته است. کریمی فعالیتش را در سینما، با نقدنویسی آغاز کرد. پس از آن با نوشتن فیلم‌نامه‌های «دختران انتظار»، «سیب سرخ حوا»، «ساغر»، «رخساره»، «انعکاس»، «شمعی در باد»، «رستگاری در هشت و بیست دقیقه»، «مارال» و...، خودش را به عنوان یک فیلم‌نامه نویس پرکار مطرح کرد. گفت و گوی روزنامه «خراسان»با او را به بهانه پخش سریال «خسته دلان» می خوانید.


روند طراحی داستان‌های «خسته دلان» به چه صورت بود؟
یک سری ایده‌ها بود که من یا کارگردان (سیروس الوند) به ذهنمان می‌رسید. پیش از نگارش، جلسات مشترکی می‌گذاشتیم. تعدادی از آن‌ها را که فکر می‌کردیم قابلیت بهتری برای کار دارند، انتخاب می‌کردیم. البته پیش از پیوستن من به این مجموعه، یک سری طرح‌ها و متن‌ها نوشته شده بود. بعضی از این‌ها قابلیت نگارش مجدد داشتند.


فیلم‌نامه براساس ایده انتخابی نوشته و پس از آن توسط کارگردان و مشاور پروژه مطالعه و سپس براساس نظرات آن‌ها، متن بازنویسی می‌شد. البته نظراتشان بیشتر فنی بود نه سلیقه‌ای.


طراحی داستانی که در قطار می‌گذرد، چه محدودیت‌هایی را برای فیلم‌نامه نویس به وجود می‌آورد؟
نوشتن این داستان‌ها کار سختی بود. داستان می بایست در قطار، ایستگاه‌های بین راه یا مقصد و مبداء روایت می‌شد. شاید فلاش‌بک تنها راه گذر از قطار، به یک لوکیشن دیگر بود. یا صحبت تلفنی مسافری با شخصی دیگر در مکانی دیگر. باید به شکل خلاقانه یا منفعلانه، با این محدودیت‌ها برخورد می‌کردیم. به نظرم برخلاف برخی کاستی‌ها، شکل اول قضیه (برخورد خلاقانه)  اتفاق افتاده است.


احتمالا یکی از محدودیت‌ها دور شدن داستان از روایت تصویری است. چه کردید تا در لوکیشن‌های محدود و تکراری قطار، بر این محدودیت غلبه کنید؟
نزدیک شدن به آدم‌ها و تنش‌ها، براساس تعاملات بین شخصیت‌ها به وجود می‌آید. داستان‌های این مجموعه از جنس درامی است که نیروی محرکه آن، کنش و واکنش بین شخصیت‌ها است. وقتی شما شخصیت‌ها را جلوی کادر بیاورید و تمرکز مخاطب را بر روی رفتار آن‌ها بگذارید، دیگر پس زمینه‌ای که این اتفاق در آن می‌افتد، چندان مهم نیست و محدودیت یا تنوع نداشتن لوکیشن به چشم نمی‌آید.


در این سریال بیشتر دغدغه داستان‌گویی را داشتید یا پرداختن به مسائل اجتماعی؟
دوست داشتم هر دو توأمان و به موازات هم اتفاق بیفتد. می خواستم کاری باشد که مشکلات اجتماعی را بازگویی و ریشه‌یابی کند. پایان خوش و تحمیلی نداشته باشد و به مخاطبش خرد و آگاهی دهد. بر خلاف نظر برخی منتقدان عنصر اتفاق هم در این داستان‌ها اصلا وجود ندارد.


چطور به ایده اپیزودی کار کردن رسیدید. فکر نمی کنید سریال دنباله دار طرفداران بیشتری داشته باشد؟
مسلما سریال دنباله‌دار در جلب مخاطب، توانمندی بیشتری دارد و شاید حتی نگارش و اجرای به مراتب راحت‌تری داشته باشد. اما هدف‌گذاری‌های اولیه و طراحی آدم‌های ماجرا و فراتر از آن روح و مضمون کلی کار، قالب اپیزودیک را می‌طلبید.


به تازگی پخش سریال‌های شبانه و هفتگی از شبکه‌های تلویزیون رونق گرفته است. فکر می‌کنید این سریال‌ها چه بده بستانی ‌توانند با هم داشته باشند؟
دقیقا نمی‌دانم چه اثری دارد. اما فکر می‌کنم زمان‌بندی هر مجموعه با توجه به مضمون و مخاطبش، خیلی دقیق و علمی نیست. به نظرم تاثیر منفی شان بیشتر است.


رویکرد صدا و سیما در تولید انبوه مجموعه‌های تلویزیونی را، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
تلویزیون می‌خواهد عقب نیفتد و مخاطبش را از دست ندهد. به خاطر همین گاه مجبور به تقلید از چیزهایی می‌شود که مخاطبان اصل آن را، قبلا تجربه کرده‌اند و اقبالی به نمونه تقلیدی آن نشان نمی‌دهند. تلویزیون باید مخاطب خود را بشناسد. مخاطبان از تلویزیون کشورشان توقع نسخه‌های رنگ و رورفته آن سوی آب‌ها را ندارند. آثاری صادقانه، بی‌پرده، منتقدانه، غیرشعاری و در عین حال منصفانه که رنگ و بوی ایرانی داشته باشد، به مراتب بهتر از کارهای تقلیدی است.


کارهایی که شعاری نباشند و مفاهیم الحاقی و الصاقی نداشته باشند، مستقیم تبلیغ نکنند و... مگر «هزاردستان» یا حتی نمونه‌ای چون «پدرسالار» تقلید سریال‌های آن سوی آب بود که مخاطب انبوه داشت. سریال مذهبی «امام علی(ع)» چرا موفق بود؟ به نظر من تلویزیون به جای بازتولید نصفه و نیمه و رنگ و رورفته نمونه‌های خارجی باید فرصت بروز آثاری با هویت ایرانی را فراهم کند.


هویتی که از سنت‌ها، ارزش‌ها و روح دینی تا فرهنگ و خاطره جمعی و تاریخی ما را دربر می‌گیرد. بی تردید مجموعه‌های تلویزیونی صادقانه و خلاقانه با هویت ایرانی، مخاطبان بیشتری از آثار تقلیدی خواهد داشت.
کد خبر: 8225
Share/Save/Bookmark