جلسه پرسش و پاسخ نمايش «عفريته ماچين» که همت انجمن نويسندگان و منتقدان خانه تئاتر و با مديريت جواد اعرابي برگزار شد، به بررسي مشکلات اجراي نمايشهاي سنتي و ارائه پيشنهادهايي براي گسترش اين نوع از تئاتر اختصاص داشت.
به گزارش هنر نیوز به نقل از ايسنا،در آغاز اين جلسه جواد اعرابي ضمن تبريک به اعضا گروه تماشا براي استمرار فعاليت و ارائه آثار قابل توجه در اين زمينه،از توجه اين گروه به راي و نظر مخاطبان قدرداني کرد.
وي با ياد ازاستعدادهاي بزرگ نمايش سياه بازي گفت: امروزه شاهديم که نسل جوان نيزضمن حفظ رگ و ريشه اين هنر، ارتباط خوبي با اين نوع از نمايش برقرار ميکند. پس ميتوان سرمايهگذاري بيشتري روي آن انجام داد. به صحنه ترنا بازي اشاره ميکنم که همراه با بيان يکي از بازيهاي سنتي ايراني داستان را پيش
ميبرد. به اعتقاد من مبارزه با تهاجم فرهنگي ميتواند به اين شکل انجام شود. از اين گذشته اين نوع از نمايش امکان اجرا در تمامي فضاهاي عمومي را دارد.
اعرابي با بيان اين مطلب که چرا نبايد سالني در تهران براي اجراي مدام کارهاي سياهبازي وجود داشته باشد صحبت را به داوود فتحعلي بيگي سپرد که در اين خصوص گفت: اين حرفي است که سالهاست مطرح ميشود. در تهران ساختمانهاي قديمي زيادي داريم که مورد مرمت قرار ميگيرند و تبديل به دفتر کار ميشوند. ميتوان يکي از اين خانهها را به عنوان پايگاهي براي اجراي نمايش سنتي مرمت کرد.
وي به تجربه اجرا در فرهنگسراي ملل و در سکويي روي حوض اشاره کرده و تاکيد کرد: بيشترين انرژي را در اين شکل اجرا دريافت کردهايم چون تماشاگر با نمايش احساس صميميت ميکند،گويي در کار بازيگر مشارکت دارد. اين يک واقعيت است که ابنا بشر بازي کردن را دوست دارند و وقتي در وسط ميدانچهاي بازي صورت ميگيرد ارتباط تماشاگر با آن قويتر است. نمايشهاي سنتي وقتي در تئاتر جعبهاي اجرا شد بسياري از اين ويژگيها را از دست داد.
علي يدالهي ، کارگردان نمايش نيز اختصاص مکان خاص نمايشهاي سياه بازي و مدرسهاي براي آن را تنها راه ماندگاري اين هنر دانسته و گفت: اگر دانشجويي بخواهد امروز يک نمونه تئاتر سنتي خارجي ببيند به راحتي مي تواند آدرس محلي را بگيرد که در آن سوي دنيا به اين نمايش ميپردازد، اما درباره نمايش سنتي کشور خودش چيزي وجود ندارد. فکر ميکنم اگر مکاني ثابت وجود داشته باشد، گردهمآييها،جلسات مطالعه و بررسي ، پژوهش و مقاله نويسي شکل خواهد گرفت. الان منابع زيادي در اين زمينه وجود ندارد در حالي که اگر حاصل هر تجربه چاپ شود ، مدون شود ميتوان اين خلا را پرکرد.
وي تاکيد بر سکوي گرددر طراحي اين نمايش و حضور بازيگر در تمام صحنههاي آن را براي ايجاد احساس اجراي اين نمايشها در حياط منازل عنوان کرد.
در بخش ديگر اين جلسه داود داداشي، نقش سياه نمايش عفريته ماچين، از حمايت نکردن رسانهها از نمايشهاي سياه بازي گله کرده و گفت: نسل جوان و دانشجويان تئاتر به دليل حمايت نکردن رسانههاي ديداري و شنيداري، آشنايي کمي با اين نوع نمايش دارند. وقتي تلويزيون با من مصاحبه ميکند اما لحظهاي از بازي مرا پخش نميکند ، چطور ميتوان با اين هنر آشنا شد؟ احساس ميکنم نمايش سنتي ما همچون درخت خشکيدهاي است که ديگران پي درپي شاخههاي آن را مي زنند. همه ما حاضريم اين هنر را آموزش دهيم اما هيچ کس از ما حمايت نميکند.
وي با بيان چند خاطره از استقبال هنرمندان خارج از کشور و احترام بسياري که به هنرمندان نمايشهاي سنتي مي گذارند ياد کرد.
شاهين علايي نژاد بازيگر اين نمايش با شکرگزاري از اينکه زير دست مردي کار ميکند که هر چه ميداند را بيدريغ ياد ميدهد گفت: اين نوع نمايش که تئاتر ملي ما محسوب ميشود، هنوز نميتواند دستمزد بدهد،شاگرد بگيرد پس به سرعت نيروهاي کارآموخته خود را از دست ميدهد. امروز اگر آقاي داداشي مسافرت برود هيچ کس را نداريم که در صحنه جاي او را بگيرد. در حالي که تئاتر آزاد وامدار تئاتر سياه بازي است اما بهايي را که به آن تئاتر ميدهند براي يک نمايش اصولي سياه بازي نميپردازند. ميخواهيم اجرا کنيم اما مي گويند دو سال ديگر بيا تا بگوييم نه.
دکتر فتحعلي بيگي در ادامه به حرکت وارونه ما از فضاهاي عادي زندگي به تماشاخانهها،در مقايسه با حرکت تئاتر غرب از تماشاخانهها به فضاهاي غير نمايشي پرداخت و تصريح کرد: با چند واحد نمايش ايراني و تعزيه در دانشگاه نمي توان هنرمند سياه بازي تربيت کرد. براي اين هنر بايد يک گرايش در دانشگاهها تعريف شود. در اين صورت نيازها مشخص و کتابها تاليف ميشوند.
علي يدالهي نيز در ادامه به تمامي هنرهاي سنتي و پرورش تواناييهاي هنرمندان پرداخت و گفت: هنرمنداني که در زمينه هنرهاي سنتي پرورش يافتهاند به راحتي ميتوانند به سوي آثار مدرن حرکت کنند و نوآوري در آثارشان داشته باشند اما اين حرکت به طور عکس امکان چنداني ندارد.
فتحعلي بيگي نيز افزود: وقتي اصول تئاتر غربي را فرا بگيريد نهايت، کار بدي ارائه ميدهيد اما در هنر سياه بازي اگر ريزه کاريها را نداني اصلا نميتواني کاري اجرا کني. بهترين شيوه آموزش اين نوع تئاتر اين است که روزها هنرجو اصول و تئوري را بياموزد و شبها در اجراي گروه آن را تجربه کند.
در بخش ديگر اين جلسه پژمان کاشفي از اولين تجربه نمايش سياه بازي خود ياد کرده و ابراز اميدواري کرد که اين تجربيات استمرار داشته باشد و افزود: دوستاني که کارهاي قبلي مرا ديدهاند به تفاوت بازي من در اين نمايش اشاره ميکنند و من اميدوارم که توانسته باشم به عنوان يک بازيگر کاري تازه و قابل توجه ارائه دهم.
علي جباري ، نوازنده اين نمايش نيز گفت: با اين که موسيقي را در دانشگاه آموختهام اما ميتوانم بگويم که در دانشگاههاي ما در اين زمينه چيزي آموخته نميشود و بايد مدام آن را از طريق تجربه بدست آورد.
اين جلسه با گفتوشنود حاضران درباره نمايش «سياهبازي» ادامه يافت.