به گزارش هنرنیوز، زمستان سال ۱۳۹۲ تپه تاریخی روستای علوی ملایر دو بار مورد تعرض قاچاقچیان قرار گرفت و حفره عظیمی با ماشین آلات سنگین در آن ایجاد شد، استفاده از بیل میکانیکی و تریلر،همچنین سماجت حفاران غیر مجاز باعث بوجود آمدن پرسشها و ابهامات فراوانی شد که همچنان بیپاسخ مانده است، اما اتفاق دیگری که در اواخر فروردین ماه افتاد نه تنها پرسشها را بیشتر کرد بلکه تعجب همگان را برانگیخت.
پس از حضور باستانشناسان و افرادی از یگان حفاظت میراث فرهنگی و حفاری فاقد حکم کاوش، مدیران میراث فرهنگی همدان تصمیم به پر کردن این گودال بزرگ گرفتند.این اقدام میراث فرهنگی باعث تخریب بیش از ۸۰۰ متر از سطح این محوطه باستانی و نابودی حدود ۲ متر از ارتفاع خاک تپه و بقایای آن شد. هرچند مدیر کل میراث فرهنگی همدان در مصاحبهای با یکی از رسانهها اعلام کرد که " اینجا چندان ارزش تاریخی ندارد ".
اما به گفته اسماعیل رضایی - عضو سابق شورای روستای علوی- افراد منتسب به میراث فرهنگی نه حکمی داشتند و نه برنامهای برای حفاری. آنها تنها باعث خرابتر شدن ذهن اهالی منطقه شدند.
او اضافه میکند:« حتا شایع شده که میراث فرهنگی از حفاران غیر مجاز قبلی برای حفاری استفاده کرده است که البته ما آنها را شناسایی نکردیم و درچنین حالتی قضاوت غیرمنصفانه است.»
رضایی میگوید:« صدها نفر از اهالی روستای «کردخورد» و روستای «علوی» جمع شده بودند، احتمال پیش آمدن درگیری زیاد بود. حتا زمانی که ما از اهالی خواستیم به دلیل مهمان بودن این افراد در منطقه، چیزی نگویند خودمان متهم به شراکت در جرم شدیم. آقایان منتسب به میراث فرهنگی یک جو نامساعد و ناسازگار بوجود آوردند و در نهایت حدود ساعت ۵ بعد از ظهر به این نتیجه رسیدند که باید این گودال پرشود و نتیجهاش را میبینید که نصف تپه را اینها نابود کردند و حدود ۲متر از سطح تپه را با لودر برداشتند تا گودال قبلی را پرکنند، توجه کنید که برای پرکردن این گودال یک لودر حدود ۶ساعت کار کرد!»
به گزارش هنرنیوز، پیش از این«محمدرضا نعمتی»، باستان شناسی که از تهران به همدان اعزام شده بود در گفت و گو با رسانهها ضمن بیان اینکه اصلا کاوشی در میان نبوده، اظهار داشته بود:« من نمیدانم چرا این حرفهای عجیب و غریب زده می شود». به گفته او، هر چند که این اقدام کمی برایم سوال برانگیز بود، اما با توجه به اینکه به من گفتند، حتما میخواهند از باستان شناسان تهران به این مسئله پیگیری کنند، با دریافت مجوز «بررسی و خاکبرداری» از آقای گلشن به همراه سه نفر دیگر به همدان رفتم.
حال این پرسش مطرح است که اگر این باستانشناس و هیئت همراهش همچنین باستانشناسان همدانی حاضر در محل، جای اهالی روستا بودند و میدیدند افراد میراث فرهنگی خود از لودر استفاده میکنند و با خاک تپه گودال قبلی را پر میکنند چه واکنشی نشان میدادند؟ طبق کدام اصول باستانشناسی چنین اقدامی قابل توجیه است؟!
در عصر رسانه و اطلاع رسانی چه چیزی سبب میشود که این افراد اهالی بومی یک منطقه را ناآگاه از مسائل مختلف فرض کنند؟ شاید با این تصورات است که رضایی توضیح میدهد:« مردم خطاب به افراد حاضر از اداره میراث فرهنگی میگفتند اگر میخواهید حفاری کنید این راهش نیست ما در تلویزیون و فیلمها دیدهایم که موقع حفاری مأمور و ناظر حضور دارند و محیط را فنس کشی میکنند تا آسیبی به محل وارد نشود، اما کسی جوابگوی مردم نبود.»
به گفته عضو سابق شورای روستای علوی حفاری غیر مجاز در این تپه دقیقا به عمق ۸ متر و به طول ۳۰ متر انجام شده و کارکنان میراث فرهنگی هم نقطهای حدود دومتر در دومتر داخل این گودال بزرگ را کنده بودند. آنها چند کارگر بیل و کلنگ به دست، همراه داشتند که به بیان رضایی این افراد هم حدود یک متر کنار محل سابق را حفر میکنند!
او این پرسش را مطرح میکند: « اگر شما به جای مردم بودید چه میکردید؟ اگر مسئله حفاری است چرا این افراد توضیح نمیدادند که از میراث فرهنگی یا پژوهشگاه آمدهاند؟ چرا از نشان دادن حکم حفاری ابا داشتند؟ با این وضعیت هرکس میتواند حفاری کند و هیچ کس هم نمیتواند اجازه پیگیری داشته باشد. در این حالت تفاوت قاچاقچی و باستانشناس چیست؟. ما از کجا بدانیم کدام یک از حفاریها توسط قاچاقچیها و کدام یک را توسط باستانشناسان و میراث فرهنگی انجام شده است؟
این سخنان در حالی از سوی عضو سابق شورای روستای علوی عنوان میشود که پیش از نعمتی اظهار کرده بود :«مردم از ما میخواستند که اگر اینجا گنجی دارد، باید به آنها برسد اما متاسفانه خودشان حضور داشتند و دیدند که گنجی در میان نبود. از طرفی در بررسیهای ما حتی یک تکه سفال به دست نیامد که قدمت این محوطه را مشخص کند. نمیدانم چگونه برخی میگویند که آنجا دیوار مادی بوده است. اگر هم باشد باید بررسیهای پژوهشگری و حفاری علمی صورت بگیرد.»
حال این پرسش به ذهن متبادر میشود چگونه با وجود بنایی با مصالح خشتی است که قدیمی به نظر میرسد و یا خود امامزاده و وجود تپه باستانی دیگری در روستا به راحتی این سخنان از زبان یک باستانشناس جاری میشود؟ مگر وظیفه باستانشناس گنجیابی است؟ دوم آن که چرا این همه سرعت؟ چرا بیل و کلنگ؟ در کدام بررسی منطقهای از سوی باستانشناسان لودر به خدمت گرفته میشود؟ و چگونه در چنین وضعیتی انتظار باقی ماندن حتا یک تکه سفال در منطقه مورد حفاری مد نظر است؟
اسماعیل رضایی که عضو انجمنهای محلی دوستدار میراث فرهنگی و دارای کارت عضویت در این انجمنها است، ادامه میدهد: « دومین باری که امامزاده توسط بیل میکانیکی و کمرشکن حفاری شد، نیروی انتظامی نتوانست کاری انجام دهد اما مردم بیل میکانیکی و تریلر کمرشکن را از قاچاقچیان گرفتند و در داخل روستا تحویل مقامات و نیروی انتظامی دادند.»
حال فرجام این تعقیب و تحویل چه شد؟ او در این باره میگوید:« انتظار اهالی روستا از مقامات قضایی و میراث فرهنگی اعلام نتیجه است. در حال حاضر این ابهام همچنان وجود دارد که این افراد چه کسانی بودند؟ صاحبان بیل میکانیکی و تریلر چه افرادی هستند؟ عاقبت حفاران غیر مجاز بازداشتی یا متواری چه شد؟ جریمه شدند یا آزاد؟ حداقل یک برگه به ما بدهند تا در مسجد روستا نصب کنیم و مردم از نتیجه کار مطلع شوند. جوابگوی این اتفاقات کیست؟ چرا کم کاری میکنند؟ اطلاعرسانی حق اولیه مردم است . ما از مسئولان انتظار شفاف سازی و اعلام مکتوب نتیجه را داریم یا اینکه آقایان در یک مراسم عمومی موضوع و نتیجه آن را با مردم مطرح کنند.»
این شاهد عینی تأکید میکند:« اتفاق کوچکی نبوده که مردم ازساعت ده شب تا صبح در آن شب سرد اسفند ماه این تپه را محاصره کنند تا قاچاقچیان دستگیر و تحویل قانون شوند در حالی که آنها مدعی بودند جزء فلان ارگان دولتی هستند و خود را منتسب به مقامات میکردند. بالاخره باید به این شبهات پاسخ بدهند.اتفاق نادری است که مردم جلو قاچاقچیان را بگیرند درحالی که بارها شنیدهایم در قاچاق اشیاء تاریخی افراد محلی هم همکاری میکنند. حال تقدیر که نکردند حداقل شفاف سازی کنند.»
او در پایان خاطرنشان میکند که این مکان برای مردم روستا محترم است.حجه الاسلام شاه طاهری روحانی روستا وصیت کرده که اورا در شاهزاده ابراهیم دفن کنند. یک تپه باستانی دیگر هم در ابتدای ورودی روستا است که کارشناسان و باستانشناسان معتقدند مربوط به دوره اشکانیان است و میله گذاری شده تا خاکبرداری نشود. این مکان به تپه باستانی روستای علوی معروف است، یک حمام بسیار قدیمی هم در این روستا وجود داشت که در اثر بیتوجهی میراث فرهنگی نابود شد.»