با این که همیشه گفته شده، مخاطب عام به قصه و داستان علاقهمند است و آثار داستانی را با لذت پیگیری میکند، اما بارها دیدهایم که آثار مستند، که ظاهرا داستانی را روایت نمیکنند و بازتاب دهنده واقعیات هستند، از آنچنان قدرت جاذبه و تاثیرگذاریای برخوردارند که هر کار داستانی غبطه و حسرت آن را میخورد. اثر مستندی که هنرمندانه و هوشمندانه ساخته شود در کنار بار آموزشی و فرهنگیاش طیف وسیعی از بینندگان را جذب میکند و میتواند برگ برنده رسانه در جذب مخاطب باشد . اصولا فیلم مستند، هیچ جایی بهتر از از رسانه تلویزیون برای تولید و پخش نمییابد و تجربه نشان داده که برجستهترین آثار مستند جهان تا کنون با حمایت مادی و معنوی شبکههای تلویزیونی ساخته شده و در معرض دید مردم قرار گرفتهاند. در صدا و سیمای ما نیز، خوشبختانه مستندسازی جدی گرفته شده و برای آن سرمایه گذاری و برنامهریزی قابل قبولی صورت گرفته که نمونه آن را میتوان در تاسیس شبکه تخصصی مستند مشاهده کرد. با این حال، انتظارات از شبکه اول سیما، با سابقه چهل ساله و تربیت چند نسل از برجستهترین برنامهسازان تلویزیونی، بالاست.
شبکه اول به عنوان شبکه ملی، وظیفه دارد در سرمایهگذاری، تولید و پخش آثار مستند فاخر با موضوعات ملی و هماهنگ با رسالت شبکه، پیش قدم باشد. با یک نگاه ساده میتوان به جرات گفت که حجم خوب و قابل قبولی از برنامههای مستند از طریق قاب شبکه اول، به سمع و نظر بینندگان شبکه میرسد و از حیث کمیت مشکلی دیده نمیشود. اما امروز و در شرایطی که رسانههای رقیب، با قدرت مشغول کارند، دیگر کمیت، کسی را راضی نمیکند، و زمان توجه به کیفیت استاندارد برنامهسازی است. هنوز عدهای، فرق بین تصویربرداری ساده و مستند سازی را نمیدانند و می پندارند همین که از موضوعی واقعی، تصویربرداری شود، فیلمی مستند تولید شده است!!
در حالی که در مستندسازی روز جهان، استاندادهای بینظیری در حوزه تصویربرداری، تدوین، صدابرداری و صداگذاری و حتی جلوههای ویژه دیده میشود که حقیقتا هوش رباست و بسیاری از مواقع برتری چشمگیری نسبت به آثار داستانی دارد. در حالی که آثار مستند خارجی، با کیفیت (بلو ری) و با پلانهای شوکه کننده و اعجاب آور و موضوعات بکر و تازه، در اختیار و دسترس مخاطب ایرانی قرار دارد، نمیتوان او را با تولید آثار سرسری با دوربین روی دست و موسیقی انتخابی و تدوین چند روزه! جذب کرد. بخصوص لازم است برای دو خلا بزرگ مستند سازیمان، یعنی تحقیق ناکافی و فیلم نامه ناکامل و ضعیف چارهای اندیشید. علیرغم نکات پیش گفته، از میان آثار در حال پخش یا باز پخش شبکه اول سیما میتوان آثاری را به عنوان آثار استاندارد و مورد قبول نام برد .
مستند «گنجینه تتیس» که به موضوع خطه سرسبز شمال کشور، از نظرگاههای اقتصادی و زیست محیطی پرداخته است، مجموعه قابل قبول و استانداردی به شمار میرود. همه ما شاید برای مسافرت، گذرمان به شمال کشور و ساحل زیبای خزر افتاده باشد در حالی که کمترین اطلاعی از وضعیت معیشتی و زیستی و اقتصادی این خطه نداریم و این مجموعه به خوبی اطلاعات ذی قیمتی را در اختیار ما قرار میدهد. نقطه قوت این مجموعه، مشارکت چندین کارگردان برجسته و حرفهای مستند ساز ما در ساخت آن است که این حضور ارزشمند به خوبی در سر و شکل حرفهای و آبرومند آن حس میشود. در کنار این باید از تصویربرداری موفق و متناسب مجموعه نیز نام برد که برنده جوایز بین المللی نیز شده است. از نکات ارزشمند دیگر گنجینه تتیس، باید به گفتار متن متناسب و مفید و مختصر آن اشاره کرد . در بعضی از آثار مستند، گفتار متن بیوقفه و طولانی، نه تنها لذتی به مخاطب نمیدهد بلگه گوش آزار و خسته کننده میشود و خوشبختانه در این اثر، سازندگان توجه داشتهاند که گفتار متن باید در خدمت تصویر باشد و نه مسلط بر تصویر.
مجموعهای دیگری که میتوان از آن نام برد مجموعه«آواز زندگان» است که در آن در راستای ایده جذاباش، مشاغل از رونق افتاده و افراد خانهنشین به تصویر کشیده شدهاند . در این اثر هم تحقیق طولانی و مفصل، هم طراحی مناسب، هم انتخاب درست سوژهها و افراد و هم تصویربرداری و تدوین استاندارد، دیده میشود و در مجموع اثری تاثیرگذار ، عاطفی و به اصطلاح (با حال) از کار درآمده و زحمات دست اندرکاران آن، بی اجر نمانده است . البته هر اثر مستندی که با شرایط استاندارد و تحقیق کافی و هوشمندی ساخته شود، بدون شک پاسخ مثبتش را از بیننده آگاه و علاقهمند خواهد گرفت.
علی فرزین فرد