شب آفتابي سبك متفاوتي از روايت قصه در بستر نمايش است كه در آن قصه هاي مختلفي از هبوط حضرت آدم تا ظهور حضرت مهدی (عج) روي صحنه به نمايش در مي آيد. نمونه اي فاخر و ارزشمند كه فرهنگ اسلامي و انقلابي را در غالب يك اثر هنري نمايش مي دهد. چيزي كه مخاطب شب آفتابي شاهد آن است تنها قصه و افسانه نيست، بلكه واقعيتي انكار ناپذير است كه منشاء آن حقیقتی ناب است. اتفاقاتي كه با سبك متفاوت اجرا با شيوه هایي که تاكنون در ايران استفاده شده، باعث جذابيت نوع روايت براي مخاطب شده و تاثير گذاري اثر را دوچندان مي كند. تماشاچي شب آفتابي خود را در وسط معركه حس مي كند جايي كه از همه طرف توسط نور و سايه و حرارت و موسيقي و... احاطه شده است كه اين امر باعث توجه ويژه مخاطب به اثر شده و تماشاگر با صحنه پيش رو فاصله اي احساس نمي كند. شب آفتابي حواس مختلف تماشاگر را نظير حس بينايي، شنوايي، بويايي و ... را درگير كرده و تماشاگر نمایش را لمس میکند. نورپردازي و دكور نمايش نيز بگونه اي است كه به اين امر كمك مي كند.
استفاده هنرمندانه از موسيقي، نور، دكور، جلوه هاي ويژه و... براساس برنامه اي منظم باعث جذابيت و زيبايي كل كار شده به نحوي كه هر كدام از اجزا مانند يك ساز در يك اركستر گروهي بزرگ عمل مي كنند و با هماهنگي خاصي كار را جلو مي برند اما در نهايت هيچ سازي بیش از ديگر اجزا به خودنمايي نمي پردازد و اين باعث مي شود كه در نهايت بيننده از كليت كار رضايت داشته باشد نه فقط از يكي از اجزاء.
نمايش شب آفتابي بر بستر نرم و روان موسيقي سوار است قطعاتی زيبا و تاثير گذار با تم های ایرانی، عربی، غربی و... كه به درستي انتخاب شده و حس فضاي صحنه را به تماشاچي منتقل مي كند. مثلا پس از اجراي صحنه هولناك زنده به گور كردن دختران در عصر جاهليت‌، به ناگاه با ظهور اسلام ريتم برنامه دگرگون شده و با استفاده از موسيقي، ‌روح شعف و تاثير گذاري ظهور اسلام در تماشاچي رسوخ مي كند.
كارگردان با ایجاد حس نوستالوژي در مخاطبش با استفاده از قطعات موسيقي آشنا براي وی كه به شكل يك رابط ذهني عمل می کند، بيننده را به عمق خاطرات مرتبط برده و باعث ارتباط نزديك تر وي با صحنه و درك عميق ترش مي شود، به نحوي كه در آيتم غديرخم تماشاگر ديگر سر از پا نشناخته و به ابراز شادي و نشان دادن احساسات مي پردازد، اين نشان مي دهد كه مخاطب جاي خود را در نمايش پيدا نموده و رابطه اش با شب آفتابي شكل گرفته است. همين امر دليلي بر تاثير بيشتر قسمت هاي بعدي مي باشد تا جايي كه در صحنه مربوط به وفات حضرت زهرا (س) اشك و اندوه سراسر سالن را فرا مي گيرد.
سبك نو و متفاوت كار و شيوه خلاقانه اجرا و گريز از روشهاي قديمي و تكراري نيز عامل ديگري در جذابيت كار است. در شب آفتابي اتفاقات ويژه زيادي به طور پي در پي رخ مي دهد. براي مخاطب امروز كه صبر و شكيبايي زيادي ندارد و مختصر خواه شده است، بايد شيوه اي سريع و صريح يافت. در شب آفتابي ذهن مخاطب فرصت تمركز بيش از حد بر روي موضوعي خاص را پيدا نمي كند تا او را خسته كند، بلكه اين نمايش است كه مخاطب را تا پایان به دنبال خويش مي كشاند. همين نكته باعث شده كه اجرا از ريتم نيفتاده و در اوج بماند. گويي كارگردان ذائقه مخاطب امروز را خوب شناخته است. در حال حاضر كه حتي نيمي از تماشاگران يك فيلم سينمايي، در موقع خروج از سالن سينما از فيلمي كه ديده اند رضايت ندارند، توفيق شب آفتابي در جلب رضايت اكثريت مطلق مخاطب نكته اي حايز اهميت است كه مي توان از نقطه نظر علمي و فرهنگي راجع به آن بحث نمود و به بررسي علت و دلائل اين امر پرداخت تا شايد بتوان براي حل معضل عدم رضايتمندي مخاطب تئاتر و سينما راهكاري عملی ارائه داد.
شب آفتابي رضايت طيف گسترده ای از مردم، اعم از زن و مرد، كودك و سالخورده از تمام ن‍ژاد و اقوام را برآورده ساخته حتي و مخاطب خارجي كه زبان نمايش را نمي داند با شور و هيجان تا پايان آن را دنبال مي كند. اين نشان مي دهد كه اين برنامه داراي اشتراكات گسترده بين المللي بوده و مي تواند حتي در خارج از كشور نيز مخاطب داشته باشد. چون مفاهيم اجرا شده، دغدغه هاي هميشگي و تاريخي مخاطب است و كارگردان نیز توانسته است كه اعتماد تماشاگر را جلب كند.
در حال حاضر شب آفتابي وارد رقابت با محصولات توليد شده در سينما و تلويزيون شده است. اين رقابت تهديدات جدي را براي ديگر آثار در بر دارد، اين نمايش با تغيير ذائقه و سليقه مخاطب، او را به درك عميق تری از هنر مي رساند و مخاطب در ساير توليدات نيز به دنبال اجراي کیفی اين سطح از فرهنگ و هنر مي باشد، اين ارتقاي دروني و ذهني مخاطب كار را براي برنامه سازاني كه به دنبال ساخت آثار مبتذل یا ضعيف فرهنگي هستند سخت كرده و زنگ خطر را براي آنان به صدا در مي آورد و در ادامه با گسترش اين گونه آثار فاخر و ارزشمند نظير شب آفتابي، عرصه به آثار كليشه اي و سخيف تنگ شده و باعث حذف آنها مي شود.
شب آفتابي نمونه اي ارزشمند از آثاري است كه در جهت تبليغ فرهنگ و ارزشهاي اسلامي و انقلابي ساخته شده است. ارزشهايي كه در روزگاران گذشته بسيار مهم و مقدس تلقي مي شدند اما امروز تا حدي از ياد و خاطره نسل جوان رفته اند. زنده كردن ارزشهاي رو به افول جامعه امروز و بيدار كردن فطرت خداجو و ظلم ستيز مردم از اثرات مثبت شب آفتابي است.
متاسفانه برخي از رسانه ها و مخصوصا صدا و سيما با اين رويداد فرهنگي با بي مهري برخورد كردند، صدا و سيما حتي از پخش تيزر تلويزيوني اين كار هم خودداري كرد که اين امر جاي تامل دارد.
استفاده از ظرفيت اين قبیل رويدادهای فرهنگي – هنري مي تواند در راستاي تقويت جبهه فرهنگي در مقابله با تهاجم فرهنگي صورت پذيرد. مسئولان و مديران فرهنگي با توجه بيشتر به رويدادهاي اين چنينی كه توانسته اند توانمندي خود را در حوزه هاي مختلف به اثبات برسانند مي توانند به توسعه اين سبك از برنامه ها كمك كنند تا اين قبيل برنامه ها براي تمامي مردم كشور برنامه ريزي، طراحي و توليد شود.
در انتها بايد به همه عوامل و اجرا كنندگان این پروژه عظیم دستمريزاد گفت، چون توليد اين گونه آثار بجز توانمندي و تلاش، عشق و اعتقادي عظيم مي طلبد كه استقبال كم نظير علاقمندان به اين كار شاهدي به وجود آن است، در نهایت گويي كه در اين شب بي ستاره و بي چراغ روياي طلوع قشنگ شب آفتابي به حقيقت پيوسته است.

حمید کریمی