نگاهی به دیوارهای شهر به مناسبت دوسالانه دیوارنگاره؛
دیوارهای تهران هویت ندارند!
دیوار به عنوان یک عنصر هویت ساز در طراحی شهری محسوب می شود .به همین سبب ارزش آن را از نظر می گذرانیم.
تاريخ : شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۶
اگر از میان اتوبانهای شلوغ و یا بزرگراههای تهران عبور کرده باشید، قیافه ناموزون نقش های تجسم یافته بر دیوارهای سیمانی اتوبان ها و بزرگراهها چنان میان ذوقتان زده است که از خود پرسیده باشید، چرا شهرداری طراحان بهتری را برای نقاشی روی دیوارها به خدمت نمیگیرد؟
اما غالباً نمی توان پاسخ محکمی به این سوال دداد. به یقین موضوعات مختلفی دست به دست هم می دهند و نماهای شهری را چنین بی سامان به نقش در میآورند. تصاویری که بخش عمده آنها نه تنها زیبا نیست؛ بلکه آرامش چشمان عابران را نیز با رنگ های تند و زننده می رباید.این که متولی این بی سامانی در دیوارنگاری های شهری چه کسانی هستند یک سویه ماجراست. اما از آنجا که باید همه دست اندرکاران را برای این بی سامانی مواخذه کرد؛ باید نخست از طراحان پرسید که چرا علمی به رسالت یک دیوارنگاره ندارند و یا به سبب عدم تخصص کارشناسان مربوطه چنین بی سامان و بی هدف طراحی می کنند و از قضای روزگار طرحشان مقبول هم می افتد!
شاید باید به طراحان یادآوری کرد که تنها اگر طرحشان به مزاج کارشناسان خوش آید و به اصطلاح مخاطب پسند باشد کافی نیست. معلوم نیست چرا کسی به تمدن از دست رفته شهری چون تهران فکر نمی کند! هیچ کس به این موضوع نمی اندیشد که قوام فرهنگ یک ملت در نگاه اول به ظاهر شهرها بسته است و نخستین چیزی که از یک شهر به چشم میآید نمای ساختمان و تزئینات فضاهای شهریست. شاید بهتر است این موضوع را یادآور شویم که دست بردن به طراحی یک المان یا دیوارنگاره و یا مجسمه برای شهر به قیمت آبروی مردم شهر بسته است. در واقع هر المان بصری بخشی از اندیشه مردم یک شهر را افشا می کند و به همین سبب طراحی یک نقش برجسته و یا تندیس برای شهر، باید با تامل و تعمق بسیار صورت گیرد.
در واقع شهر و نماهای شهری یکی از ارزشمندترین نشانههای فرهنگی در یک شهر هستند. این موضوع به روزگار معاصر محدود نمیشود و میتوان گفت تمامی تمدن های اولیه چنین برخوردی با دیوارها به عنوان عنصر متناسب برای نمایش باورهای قومی خود داشتند. در حقیقت دیوار به منزله بستری مناسب برای بسیاری از مقدسات یک قوم، آئینها و رمزها و جادوهای آنها و همچنین به عنوان ابزاری برای خلق هنری به کار می رفته است. تمامی مردم در شهرهای باستانی از قابلیت دیوار به عنوان عنصر قابل رویت برایر رهگذران، برای نمایش اقتدار خدایان و پادشاهان خود بهره می گرفتند. در واقع نماهای شهرهای باستانی عقاید، باورهای قومی، قدرت پادشاهی، نیروهای اساطیری و مهمترین اعتقادات مردم را به نمایش می گذاشت و شهر را به اندیشه مرمش آراسته می کرد. بابلیان دیوارهای خود را با کاشیهای ظریف دستساختهشان تزئین میکردند.
دیوار ایشتار که یکی از بزرگترین دیوارهای نقشدار روزگار باستان است، مبین این نکته است که مردم در تمامی دورانها به نقش حایز اهمیت دیوارها در نمایش هویت بصری یک شهر آگاه بودند و از آن برای تجسم باورهای خویش بهره می گرفتند. اما آنچه در روزگار معاصر و در شهرهای بزرگی چون تهران کمتر مورد توجه قرار میگیرد توجه به همین قابلیت است. همچنین دیوارنگارههای رومی و یونانی که الههگان و خدایگان را در خود جای می داد و از افسانههای مربوط به شهر المپ با مردم سخن میگفت از این دسته است.
به هر روی باید دانست که طراحی یک دیوارنگاره برای شهر کاری سهل و ممتنع است. چراکه در نگاه نخست و با وجود آنچه در شهر می بینیم؛ آن را بسیار آسان و در دسترس میپنداریم اما در حقیقت تجسم هویت و داشته های مردم یک شهر چنان دشوار و متضمن دقت است که نمیتوان از کنار آن به راحتی گذشت.
مینا عبدی