دهکده‌ای که همه چیزش را از قند هندوانه درست کرده‌اند
دهکده‌ای که همه چیزش را از قند هندوانه درست کرده‌اند
 
تاريخ : دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۵۸
«در قند هندوانه» در فضایی غیر متعارف روایت می‌شود؛ فضایی که آجر خانه‌ها و پنجره‌ها از قند هندوانه ساخته شده‌اند و برای روشنایی فانوس‌ها از روغن هندوانه و قزل آلا استفاده می‌شود.

به گزارش هنر نیوز به نقل از خبرآنلاین، ریچارد براتیگان از نویسندگان مطرح دهه‌های شصت و هفتاد امریکاست . «در قند هندوانه » از آثار مشهور او است که با ترجمه مهدی نوید برای بار پنجم توسط نشر چشمه منتشر شده است. رمان «در قند هندوانه» به سه فصل تقسیم شده و با تقسیمات رایج عهد عتیق که سه بخش است، مطابقت دارد. این شباهت‌ها گرچه به خودی خود اهمیتی ندارند ولی زمانی که با توصیفاتی از رودخانه‌ها همراه می‌شود تشبیهی از چهار رودخانه که در عدن جریان دارند و حالت طبیعی جنگل های کاج، مزارع هندوانه و زیبایی طبیعی و سادگی یک بهشت درنظر آشکار می شود.



در این کتاب داستان دهکده‌ای را می‌خوانیم که همه چیزش را از قند هندوانه درست کرده‌اند. در این دهکده آدم‌هایی زندگی می‌کنند که راوی داستان ما یکی از آنها است. این آدم‌ها زندگی‌شان را می‌کنند و... همین. فقط توصیف زندگی است. این کتاب تصویر‌های مختلفی از زندگی را به ما عرضه می‌کنند.



در کارگاه «قند هندوانه» 375 نفر زندگی می‌کنند. مکان مورد نظر در داستان به نام ideat خوانده می‌شود. ببرها و ماهی های قزل آلا در داستان از موقعیتی کمابیش انسانی برخورداند. ببرها همانند انسان ها حرف می زنند و زمانی حکومت‌دار ideat بوده اند و ماهی های قزل آلا همانند انسان ها مشغول تماشای وضعیت گروه مورد نظر هستند. ببرها؛ مادر و پدر راوی را کشته و خورده اند و در سوزاندن آخرین ببرها پرورش ماهی قزل آلا آغاز شده است.



با ادامه داستان و شکل گرفتن نمادها و بن مایه ها خواننده به دنیای تخیلی نویسنده وارد می شود؛ دنیایی که خورشید گاه سیاه می شود و افراد کارگاه از قند هندوانه ساعت های ساکت می سازند؛ ساعت های ساکتی که شاید ایستایی زمان را به ذهن نزدیک کنند. از طرفی مکان مورد نظر مکانی است که مدام در حال تغییر است و به نظر این امر با سکوت ساعت ها در تضاد است. از طرفی گروه inboil در تقابل با افراد کارگاه قند هندوانه ساخته می شوند. گروهی سرکش و میگسار که در کارگاهی فراموش شده زندگی می کنند. ماگریت و پائولین دو نماینده از دو گروه هستند در عین حال دو رقیب عشقی. مارگریت به سمت کارگاه فراموش شده می رود و پاولین همراه راوی است.



«در قند هندوانه» همچون عهد عتیق اثری است برای آموزش و راهنمایی. قانون وضع می کند و اسطوره های آینده را خلق می کند. در بهشت براتیگن، بشر صرفا آنچه را از طبیعت برمی آید نمی پذیرد، بلکه استعداد هنری اش او را وامی دارد تا یادبودهایی برای طبیعت بسازد.



در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «امروز صبح در زدند. از نحوه در زدنش می‌شد بفهمم که چه کسی است و از پل که رد می‌شد صدایش را شنیده بودم. از روی تنها تخته‌ای رد شد که سر‌و‌صدا می‌کرد. همیشه از روی آن رد می‌شد. هیچ وقت نتوانسته‌ام از این قضیه سر در بیاورم. خیلی فکر کرده‌ام که چرا همیشه از روی همان تخته رد می‌شود، چه طور هیچ وقت اشتباه نمی‌کند و حالا پشت در کلبه‌ام ایستاده بود و در می‌زد.

جواب در زدنش را ندادم.

فقط چون دوست نداشتم. نمی‌خواستم ببینمش.

می‌دانستم برای چه آمده و برایم اهمیتی نداشت.

دست آخر از در زدن منصرف شد و از روی پل برگشت، و البته از روی همان تخته رد شد: تخته بلندی که میخ‌هایش ترتیب درستی ندارد. سال‌ها پیش ساخته شده و هیچ راهی برای تعمیرش وجود ندارد. و بعد رفت، و تخته بی‌صدا شد. می‌توانم صدها بار از روی آن پل رد شوم، بی آن که پایم را روی تخته بگذارم. اما مارگریت همیشه از روی آن رد می‌شود».



مترجم این کتاب درباره نویسنده آن اینچنین می‌گوید: «نوشتار و نگاه براتیگان خاص خود اوست، چیزی است که سیال است؛ هرکدام از کارهاش تقریبا به استثنای شعرها با هم تفاوت دارد، هم از لحاظ نوشتار و هم از لحاظ پرداخت».



مهدی نوید (متولد 1360)، مترجمی است که تاکنون کتاب های مالون می میرد (ساموئل بکت)، دست آخر (ساموئل بکت) و در قند هندوانه (ریچارد براتیگان) با ترجمه او منتشر شده است.

کد خبر: 21394
Share/Save/Bookmark