مسعود موسوي:
تئاتر دانشگاهي جايگاه خود را به درستي پيدا نكرده است
تاريخ : دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۰۲
مسعود موسوي دربارهي وضعيت تئاتر دانشگاهي مطرح كرد:با اين شرايط آينده روشني براي تئاتر دانشگاهي كشور متصور نخواهد بود.
به گزارش هنر نيوز ،اين كارگردان تئاتر و استاد دانشگاه در متني كه در اختيار ايسنا،گذاشته آورده است: «سابقهي سالها تدريس در دانشگاههاي كشور در رشتهي نمايش شايد اين اجازه را به من بدهد كه با قاطعيت اعلام كنم، تئاتر دانشگاهي ما همانند تئاتر حرفهاي ما جايگاه خود را به درستي پيدا نكرده و اگر اين وضع ادامه پيدا كرده و تداوم يابد، به هيچ وجه آيندهي روشني براي تئاتر دانشگاهي كشور متصور نخواهد بود.
يك دانشجوي تئاتر در حالي قرار است، پس از فارغالتحصيل شدن پا به صحنهي تئاتر حرفهاي كشور بگذارد كه اين عرصه حتي براي اعضاي اصلي و پيشكسوت خود پاسخگو نبوده و بسياري از تئاتريهاي حرفهاي ما روزها، ماهها و سالهاي بسياري در آرزوي حضور در سالنهاي موجود تئاتر كشور به سر برده و نوبت اجرا با توجه به محدوديت سالن به آنها نميرسد. اينگونه دانشجويان قرار است آيندهي تئاتر كشور را رقم بزنند و قطعا كسب تجربياتي در بخش حرفهاي ميتواند براي آنان مفيد بوده و مسير آتي او را مشخص و تعيين كند، اما اينگونه نيست و اصولا ميدان و محلي براي كسب اينگونه تجربهها وجود ندارد. تجربيات وي در دوران تحصيل از نظر تئوري و عملي با توجه به پارهاي از مشكلات امكاناتي مانند كمبود پلاتوي تمرين و سالن اجرا بسيار كم بوده و اصولا زمينه را براي ارتقا وي فراهم نميكند. عدم تدوين شرح درس مفيد، كارآمد و علمي و عدم تاكيد بر اجراي هماهنگ و يكپارچه آن در دانشگاهها از يكسو و عدم ارتباط تئوريك و عملي وي با تئاتر روز دنيا و نبودن زمينهي فعاليت در كنار پيشكسوتان عرصهي تئاتر حرفهاي نيز هيچگونه شرايط موثري را براي خيل عظيم دانشجويان (به جز تعداد محدودي از آنها) در اذهان متصور نميكند. در اين ارتباط شايد برگزاري چند جشنواره تئاتر دانشجويي به عنوان شاخصهايي براي بهبود شرايط كمي وكيفي فعاليت دانشجويان مطرح شود، اما عدم آسيبشناسي در مورد برگزاري اينگونه جشنوارهها، عدم اصلاح روش برگزاري و عدم تدوين راهكارهاي جديد، علمي و بروز براي برگزاري جشنوارههاي فوق موجب شده كه شاهد درجا زدنهاي فراواني در اين مسير باشيم و به همين دليل است كه از بسياري از برگزيدگان اين جشنوارهها بهعنوان چهرههاي شاخص در زمينهي تئاتر دانشجويي خبري نيست، اكثر آنها مورد حمايت قرار نگرفته و شاهد فعاليت آنها در مشاغلي غيرمرتبط با تئاتر هستيم، در حاليكه ميتوانستيم با حمايت واقعي از آنان هنرمندان آيندهسازي را در زمينهي هنر نمايش به جامعهي تئاتري تحويل دهيم.»
موسوي در ادامه نوشته است: «ما اصولا به هيچوجه به اين مقوله نميانديشيم كه بهره واقعي از برگزاري يك جشنواره قطعا پس از پايان آن بايد اتفاق بيفتد نه اينكه با برگزاري مراسم اختتاميه تا سال بعد و جشنوارههاي بعدي همهچيز را به خدا بسپارم.
دستاندركاران دولتي تئاتر دانشجويي نيز هيچ راهكاري براي فارغالتحصيلان تئاتري نداشته و اصولا ندارند، بهگونهاي كه حتي بودجهي برگزاري جشنوارهي تئاتر دانشگاهي را كه خود متولي آن هستند با مشكلات و تاخير فراوان و بسيار محدود تصويب كرده و در اختيار مجريان قرار ميدهند تا حد تسويهحساب و پرداخت حداقل كمكهاي مالي به گروههاي دانشجويي فعال در جشنوارهها نيز با تاخير انجام شود. به گونهاي كه آنها عدم حضور را به فعاليت در جشنوارهها ترجيح دهند و نمونهي بارز اين مشكل در جشنوارهي دانشجويي امسال شكل گرفت كه هنوز بخشي از كمك هزينه بسيار اندك در نظر گرفته شده براي بخش اساتيد جشنواره به آنها پرداخت نشده است.تعطيلي تالار مولوي هم به عنوان محل فعاليت تئاتري ويژهي دانشجويان بدون هيچ دليل منطقي، روشن و غيرقابل رفع نيز نمونهي ديگري از اين نگاه غيرتخصصي و دلسوزانه به تئاتر دانشجويي و جايگاه آن است.
عدم فعاليت گستردهي علمي و عملي خانه تئاتر دانشگاهي البته به دليل محدوديتهاي سخت و نرمافزاري به نحوي كه تعداد بيشتري از گروههاي تئاتر دانشجويي را تحت پوشش قرار دهد نيز ميتواند بخش ديگري از اين ناكارآمدي تئاتر دانشگاهي قلمداد شود و كلام آخر اينكه عدم حمايت از اساتيد كه خود را ملزم به آمادهكردن حداقل يك اجرا در سال با تركيب كامل دانشجويي ميكنند، نيز بخشي ديگر از اين زواياي تيره فعاليت تئاتري دانشجويان براي حضور آنها در بخش حرفهاي تئاتر كشور ميباشد كه انگيزهي فعاليت را در اين اساتيد سال به سال كمرنگ و كمرنگتر كرده و كمكم آنها را به سوي اساتيدي سوق ميدهند كه در خانهنشستن و فعاليت نكردن را به سرو كله زدن با دانشجويان و كسب تجربههاي جديد ترجيح ميدهند.»