دبیر ششمین دوسالانه تصویرگری در گفتگو با هنرنیوز؛
نیاز جدی به حضور منتقدان در تصویرگری
غریب پور در تشریح بخش علمی دوسالانه تصویرگری بر لزوم وجود منتقدان در حوزه تصویرگری و مطالعه بصری تصویرگران تاکید کرد.
تاريخ : چهارشنبه ۵ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۲۶
ششمین دوسالانه تصویرگری دیروز کلید خورد. درباره این دوسالانه و اثر آن بر جامعه تصویرگری معاصر با کیانوش غریبپور دبیر دوسالانه تصویرگری گفتگو کردیم.
مدت هاست که نه تنها در بخش عملی که در بخش تئوریک در حوزه تصویرگری رکودی احساس میشود. از سوی دیگر در دوسالانهها و جشنوارهها بخش پژوهشی بسیار کمرنگ است. دوسالانه تصویرگری دارای بخش علمی است و به نظر می رسد وجود این بخش اثری هرچند اندک در برطرف کردن رخوت و رکود هنری تصویرگری در عرصه پژوهشی داشته باشد.
دبیر ششمین دوسالانه تصویرگری درباره لزوم پژوهش در تصویرگری معاصر معتقد است: پژوهش در هر زمینهای معنای مخصوص خود را دارد و نمی توان سبکی عمومی برای آن انتخاب کرد. بخشی از پژوهش درباره تصویرگری وجود دارد که من معتقدم کار تصویرگر نیست. می توان آن را بر دوش افرادی دانست که خارج از گود ایستادهاند. حتی ممکن است این کار توسط هنرمندانی صورت گیرد که حالا از تصویرگری فاصله گرفته اند و این هنر را از بیرون فضای هنری میبینند. به طبع کار تصویرگر این است که کار هنری تولید کند. کار یک منتقد به یقین این است که این هنر را نقد کند. به باور من جامعه تصویرگری به جامعه منتقدین تصویرگری نیازمند است. باید افرادی که حوزه پژوهشی تصویرگری را مطالعه می کنند به سامان برسند و به نوعی به جریانی زنده و پویا در کنار تصویرگری تبدیل شود. این همان چیزیست که از یک فضای پژوهشی ایدئال انتظار داریم.
این تصویرگر میافزاید: البته یک فضای پژوهشی دیگر نیز وجود دارد که در کنار خلق هنری، تصویرگران خود باید در آن فعال باشند. این فضا قدری متفاوت است. پژوهش بصری و تفکر در آثار دیگر هنرمندان منظور من از این پژوهش است. این نه از طریق تصویرگری، دیدن فیلم خوب، شنیدن موسیقی خوب، خواندن متون ارزشمند ادبی و مواردی ازین دست در ان قالب جای میگیرد. این همان نکتهایست که هنرمندان را در اهداف خود موفق خواهد کرد و به آن ها کمک میکند تا آثار ارزشمند و خلاقه ای پدید آورند. گرچه در این بخش بر تصویرگران نقد وارد است که چرا در این حوزه چندان پیگیر، جدی و دقیق نیستند. گاه تصویرگران درگیر فعالیتهای حرفه ای و گاه درگیر روزمرگی هستند و البته شرایط اجتماعی و اقتصادی نیز بر این موضوع اثرگذار است. این عوامل سبب شده تا تصویرگران در این حیطه چندان به روز نباشند و بیشتر به بخش عملی تصویرسازی بپردازند.
دوسالانه قادر خواهد بود تا رکود آن بخش از تصویرگری کودک و نوجوان را جبران کند؟ غریبپور در این باره می گوید: معتقدم این موضوع تا حدی قابل جبران و البته بخشی از آن هم غیر قابل جبران است. البته از هیچ دوسالانه و هیچ اتفاق هنری نمی توان انتظار داشت که اثرگذاری مطلق داشته باشند. البته هر اتفاق خوبی در حوزه هنر قادر است امیدبخش باشد و سبب پویایی و زندگی شود. حتی یک تحول اجتماعی که هنوز اثرات جدی خود را بر جامعه نگذاشته است؛ اثرات موضعی خود را بر روحیه یک اجتماع خواهد داشت. نمونه این موضوع برد یک تیم ورزشی است. موضوعی که در زندگی عمومی مردم اثری ندارد اما روحیه اجتماع را ارتقا می دهد. فکر می کنم بازگشت دوسالانه روحیه جمعی تصویرگران را ارتقا بخشد و این جامعه را زندهتر کند. البته چندان معتقد نیستم که دوسالانه معجزه میکند. چرا که در این سالها آموختهام منتظر معجزه نباشم.
وی درباره کتابهای کودک که غالباً با تصاویر غیر حرفهای و با تعداد زیاد و قیمت ارزان روانه بازار میشوند و عموم مردم آن ها را خریداری می کنند؛ می گوید: فکر می کنم در سوپرمارکت تصویرگری ما باید کالایی که بسیار خاص است و هر کسی آنرا بر نمیدارد وجود داشته باشد و هم کالایی که عامهپسند باشد. این که فکر کنیم باید کتابهای popular را به نفع کتابهای artistic کنار بگذاریم یا برعکس، از نظر من اشتباه است. صنعت نشر باید واقعی شود و در این جریان عده ای به دنبال انتخاب کتابهای هنریترمیروند و عدهای دیگر به سمت کتابهای عامه پسند تر. در ایران همیشه اغراق وجود داشته. یا از این طرف بام میافتیم و یا از طرف دیگر. اما به واقع نمی توان همه را مجبور کرد تا یک گونه خاص از کتابها را انتخاب کنند.