گفت و گو با شاهین سپنتا:
چهارشنبه سوری، جشن پیشواز نوروز
به گفته یک پژوهشگر جشن های ایرانی چهارشنبهسوری آیین ستایش پروردگار و نیکویی های نیاکان در آستانه بهار طبیعت است كه متعلق به هیچ دینی نیست پس زیباتر آن است که این جشن در محیطی معنوی برپا گردد، که البته با شادتر برگزارنمودن آن منافاتی ندارد.
تاريخ : سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۹
به گزارش هنرنیوز؛ یکی از جشنهای ایرانی چهارشنبه سوری است که هر سال پیش از نوروز و در آخرین شب چهارشنبه سال
(سهشنبه شب) برگزار میشود.
درباره این جشن با
شاهین سپنتا ( پژوهشگر جشن های ایرانی) به گفت و گو نشستیم.
درباره دیرینگی چارشنبه سوری دیدگاههای گوناگونی بیان میشود. برخی آن را بازمانده از آیینهای كهن ایران باستان و برخی هم آن را جشنی نوظهور در قرون اخیر میدانند. از دیدگاه شما كدام درستتر است؟
بنمایههای جشن چهارشنبهسوری به جشن آخرین گاهانبارسال یا «گاهانبار پنجه» در ایران باستان بازمیگردد که در پنج روز پایانی سال برگزار میشده است. ایرانیان باستان، در آخرین روزِ گاهانبار پنجه، مقداری هیزم بر فراز بام خانه که بلندترین جای خانه بوده است، گرد میآوردند و در سپیدهدم روز بعد روی بام خانه آتش روشن میکردند و به پیشواز فَروَهَر نیاکان درگذشته میرفتند، زیرا به باورشان در آستانه نوروز فروهر آنان برای همراهی در جشن بازمیگشتهاند. روشنکردنِ آتش بر پشتبام خانهها یا تپههای مشرف بر شهر یا روستا اگرچه در برخی از مناطق شرقی و غربی و مرکزی کشور و برخی شهرستانها و روستاها هنوز پابرجاست، اما در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور فراموش شده؛ البته این امر با توجه به امکانات محدود مناطق مسکونی شهری طبیعی به نظر میرسد.
چرا چهارشنبهسوری را شب پیش از چهارشنبه آخر سال برگزار میكنند؟
چنانكه گفتیم، بنمایههای چهارشنبهسوری به آخرین گاهانبارِ سال، جشن «همس پت میدیم گاه»، بازمیگردد. نیاکان ما این جشن را پس از اسلام هم در نواحی مختلف ایران ِبزرگ با نام «شب سوری» در شب یکی از روزهای پایانی سال برگزار میکردند. این نكته را به استناد كتاب «تاریخ بخارا» در سال ۳۵۰ هجری قمری میدانیم. در این كتاب آمده است كه: « چون امیر سدید منصور بن نوح به مُلك بنشست... هنوز سال تمام نشده بود كه چون "شب سوری" چنان كه عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند...»این مطلب چند نكته را به ما یادآوری می كند: نخست آنكه به این جشن «شب سوری» میگفتند. دوم این كه در شب های پایانی سال برگزار میشد. سوم این كه در آن زمان این جشن را به عنوان یك جشن كهن و سنت قدیمی میشناختند. چهارم این كه در این جشن آتشی عظیم میافروختند.به نظر میرسد كه به تدریج این جشن در شبِ آخرین چهارشنبه سال تثبیت شد به نام «جشن شب چهارشنبهسوری» و یا چهارشنبهسوری بهمعنی چهارشنبه سرخ و آتشین نام گرفت. با این که در فرهنگ ایران همه روزهای هفته فرخنده هستند، ولی در این میان چهارشنبه جایگاهی ویژه دارد و از دیرباز هنگام ِشادکامی و جشن و سرور بوده است. در گذشته، این آتشافروزی در سپیدهدم انجام میشده، اما به تدریج و امروزه، هنگام آن به شب آخرین چهارشنبه سال کشیده شده و مردم با شادمانی و برافراشتن آتش به پیشواز نوروز فرخنده میروند.
یعنی روشن كردن آتش باید حتما در بام خانه باشد؟ و اگر در جای دیگر روشن شود توهین به آتش خواهد بود؟ خیر. به هیچ وجه لازم نیست حتما بر بالای بام باشد. در گذشته سبك زندگی مردم و معماری محلات و خانه ها در نواحی مختلف ایجاب می كرد كه آتش را بر بلندای بام روشن كنند اما اكنون بخصوص در شهرها با زندگی آپارتمانی این كار امكان پذیر نیست. روشن كردن آتش باید در محلی باشد كه ایمنی كافی برای برگذاركنندگان داشته باشد و مزاحمتی برای دیگران ایجاد نكند. آیا پریدن از روی آتش هم ناسزا و نارواست؟گذر از روی آتش و یا پریدن از روی آن و طلب پاكی درونی و بیرونی، سنتی كهن است و كاری ناسزا به شمار نمی رود. البته باید مراقب نكات ایمنی بود و می توان گرداگرد آتش به نیایش پرداخت و سرودهای شادمانه خواند. مردم پس از پریدن از روی آتش شعر معروف « زردی من از تو، سرخی تو از من» را میخوانند
آیا این عبارت آن طور كه برخی گفته خرافهآمیز یا توهین به آتش و سنت های نیاكان است؟
نه؛ توهین به آتش و خرافه نیست. از دیدگاه من كسانی كه چنین نظراتی را بیان میكنند با جشنهای ایرانی آشنایی ندارند و مفاهیم نمادین آنها را درك نكردهاند. «زردی من از تو، سرخی تو از من» نه تنها دشنام نیست بلكه بازگو كننده محتوای متعالی مفاهیم اوستا درباره آذر اهورایی است. در نیایش های كهن اوستایی همه جا نیكان از آذر اهورایی رامش بسیار، روزی بسیار، هوشیاری، وظیفه شناسی، نیك بختی و سرافرازیهای خانمان و میهن را خواستارند؛ به زبان ساده و عامیانه اینها یعنی «سرخی تو از من» و از آذر اهورایی خواستارند كه اهریمن و دیوان و دروغگویان و ستمكاران و گناهكاران را نابود سازد كه این به زبان ساده یعنی « زردی من از تو». این یك نیایش كهن و طلب پاكی درونی و بیرونی از آتش به عنوان نماد اهورا مزداست كه در فرم و قالب امروزی بیان میشود. البته در سنت مردم مازنداران این جمله به این صورت بیان میشود كه « زردی بی شه، سرخی بییه» یعنی «زردی برود، سرخی بیاید» این نوع بیان جمله به نظر میرسد كه به شكل باستانی نیایش نزدیك تر است و ساختار دعایی جمله در آن بیشتر نمایان است. پس كاملا روشن است كه ما با شكل امروزی یك نیایش باستانی مواجه هستیم و اصلا موضوع توهین و دشنام در كار نیست.
آیا این ادعا درست است كه گفته می شود، ماجرای چهارشنبهسوری به زمانی بازمی گردد كه کارگزاران خلیفه اسلام از برگزاری جشن پایان سال توسط تازه مسلمانان جلوگیری كردند و این داستان در آن سال، در شب چهارشنبه اتفاق افتاد؟
روشن نیست كه مستندات و منابع چنین ادعاهایی چیست و به نظر میرسد كه داستان پردازی است. در سال های اخیر در كتاب ها و سایت های گوناگون داستانهای مختلف دیگری در این مورد بیان می شود از جمله این كه «چهارشنبه سوری به خاطر نحسی روز چهارشنبه برگزار می شود» یا این كه «یادبود عبور سیاوش از آتش است» و یا این كه «یك جشن نوظهور بعد از اسلام است» و یا این كه «به قیام مختار ثقفی در كوفه ارتباط دارد.» اینها همه ادعاهایی بی پایه و اساس و نادرست است.
در چند سال اخیر در شب چهارشنبه سوری از سوی برخی افراد ایمیلی فرستاده می شود كه تابلویی از چهلستون اصفهان را نشان میدهد كه گروهی در حال برگزاری چهارشنبه سوری هستند آیا این تابلو كه حتی عكس آن در ویكی پدیای فارسی آمده، نشان از قدمت چهارشنبه سوری ندارد؟ در قدمت چهارشنبه سوری شكی نیست. اما این تابلو ربطی به چهارشنبه سوری و یا جشن سده ندارد و مربوط به «آیین ستی» و خود سوزی یک شاهزاده خانم هندی پس از مرگ همسر است كه در دوران صفوی به هنگام فتح قندهار اتفاق افتاد.
آیا در سال های اخیر تغییراتی در سنت های جشن چهارشنبه سوری روی داده است؟ و آیا این تغییرات مطلوب یا منفی بوده است؟
تغییرات گسترده و مشهود است، ولی گوهر اصلی این جشن کهن همچنان دست نخورده باقی مانده. این دگرگونیها هم شامل تغییر نام جشن میشود و هم زمان و نحوه برگزاری آن، که در دورههای مختلف صورت گرفته و به اختصار به این موارد اشاره شد. برخی از آیینها مانند فالگوش، کجاوهاندازی، قاشق زنی، فالکوزه، آجیل شیرین مشکلگشا، کوزهشکنی، گرهگشودن و قفلگشایی، شالاندازی، پختن آشرشته یا رشتهپلو با این که ریشه در باورهای کهن دارند، اما شکل امروزین به خود گرفتهاند و اگرچه هنوز در برخی نقاط به صورت پراکنده برگزار میشوند، با این همه در بسیاری از نقاط کشور خصوصن در شهرهای بزرگ رنگ باختهاند. علت آن هم بیشتر برمیگردد به تبلیغات منفی رسانههای دولتی و محدودیتهایی که برای برگزاری آیینهای شاد وجود دارد. در نتیجه طی یک واکنش طبیعی، متأسفانه بهتدریج این آیینهای شاد جای خود را به جنگ و گریز خیابانی و ترقهزدن توسط برخی جوانان داده، اما واقعیت این است که استفاده از ترقههای پرصدا، با اصالت جشن چهارشنبهسوری در تضاد است.چهارشنبهسوری آیینی معنوی و جشن پیشواز نوروز بزرگ است. چهارشنبهسوری آیین ستایش پروردگار و نیکوییهای نیاکان در آستانه بهار طبیعت است كه متعلق به هیچ دینی نیست و کلیمی، زرتشتی، مسیحی و مسلمان این جشن را برگزار میکنند. پس زیباتر آن است که این جشن در محیطی معنوی برپا گردد، که البته با شادتر برگزارنمودن آن منافاتی ندارد.