به گزارش هنرنیوز، نفرتیتی ملکه قدرتمندی بوده است در طی دوران فرمانروایی هجدهم به همراه اخناتون به حکومت پرداخت. او شهبانوی بزرگ فرعون آمنحوتپ چهارم است که بعدها نام خود را به دلیل بزرگداشت نام آتون، خدای خورشید به اخناتون تغییر داد. برخی گمان میکنند او سکاندار واقعی سلطنت بوده است. تصاویر قدیمی حک شده در معبد آتون در کرنک او را چون شاه جنگجویی نشان میدهد که موی سر دشمنانش را میکشد. و حتی به انجام وظایف کاهنان میپردازد.
فصل نخست را میتوان خلاصهای از کتاب دانست که به جای مقدمه آورده شده است. لنج در این فصل پس از بررسی اجمالی نیمتنه نفرتیتی به نحوه کشف آن پرداخته و در ادامه دوران سلطنت او را بررسی کرده است.میزان قدرت نفرتیتی در زمان حکمرانی با همسرش، اخناتون و تغییراتی که بوجود آوردند از دیگر مباحث این فصل است.
فصل دوم کتاب برای شناخت بیشتر سرزمین مصر اطلاعاتی را از دیروز و امروز مصر، مردمان این سرزمین و نحوه زندگی آنها در دست میدهد. سرزمین پر رمز و رازی که ویرانههای باستانی آن، شهرهای مردگان، تصاویر و نمادهای شگفتآنگیز،اسطورهها، افسانهها و هزاران سال تاریخ آن شم کارگاهی را در همه ما بیدار میکند. موقعیت جغرافیایی مصر، مردمان مصر،دوران باستان، مجسمهها و دیگر آثار بزرگ هنری، شهر کرنک به عنوان شهر بزرگ معابد و زیارتگاهها و دره سلاطین در سواحل غربی رود نیل مطالب این فصل را تشکیل میدهند.
لنج فصل سوم را به زندگی روزمره در مصر باستان اختصاص داده و مینویسد: «در رأس طبقات اجتماعی، خانواده سلطنتی قرار داشت که فرعون و همسران و فرزندانش. طبقه بالای جامعه شامل کاهنان، بزرگان،درباریان و کاتبان میشد که در دربار یا در قصرهای دیگر تحت نظارت خانواده سلطنتی زندگی میکردند. طبقه متوسط پر جمعیت بود و هنرمندان،صنعتگران، سربازان و آموزگاران را در بر میگرفت. کشاورزان، خدمتکاران و دیگر کارگران، طبقه متوسط رو به پایی و بردگان که سربازان بیگانه به اسارت گرفته میشدند طبقه فرودست جامعه را تشکیل میدادند.»
دین و اعتقادات مصریان باستان در فصل چهارم مورد بررسی قرار گرفته است. لنج در در این فصل به موضوعاتی چون اعتقاد به زندگی پس از مرگ، خدایان و الههها، معابد برای الههها، باور خدایی فرعون پرداخته و درباره مومیایی کردن در دوران حکمرانی نفرتیتی مینویسد: «در این دوران، مصریان مویای کردن را به قالبی هنری ارتقا دادند و برخی از بهترین نمونههای مومیایی در دوران باستان را برایمان به جای گذاشتند، نمونههایی چون مومیایی توتعنخآمون و مومیایی دیگری که برخی از محققان میپندارند از آنِ نفرتیتی است.»
در فصل پنجم که درباره پادشاهی مصر است میخوانیم؛ «کسی که تاجگذاری میکرد، تنها فرعوم، ییا شاه، یا حاکم اصلی کشور نبود، بلکه خدا به شمار میرفت. واژه فرعون به معنای خانه بزرگ است و در اصل به قصر بزرگی اشاره داشت که شاه به همراه همسر، فرزندان و درباریانش در آن زندگی میکرد. به تدریج مقارن با دوران زندگی نفرتیتی، واژه فرعون معنای شخص پادشاه به خود گرفت.» همچنین در این فصل مطالبی درباره اوضاع زنان در مصر باستان و زنان اندکی که به پادشاهی رسیدهاند، بیان شده است.
فصل ششم کتاب به شهر گمشده العمارنه و آرامگاه توتعنخآمون اختصاص دارد. این شهر «نقطهای درخشان در هزارن سال تاریخ مصر است. با آنکه دوران العمارنه تنها سی سال به طول انجامید، به دورانی متمایز در مصر باستان مبدل شد... بیشتر مصرشناسان عقیده دارند العمارنه شهر جدیدی بود که اختصاصا برای اخناتون و نفرتیتی شاخته شده بود تا محلی برای پرستش آتون، خدای خورشید باشد... اخناتون و نفرتیتی همراه با خودشان جمعیتی بین ده تا بیست هزار تن را به این شهر بردند تا آبادش کنند و ممکن اسن دینشان نیز در آن برای مدتی رواج یافته باشد.»
همچنین در این فصل مطالبی درباره اخناتون، شوهر نفرتیتی آمده است و درباره توتعنخآمون میخوانیم: «از میان همه نامهای مشهور دورام فراعنه مصر باستان توتعنخآمون بهتر میشناسیم. او نماد سراسر مصر باستان، و شکوه، ثروت، پادشاهی و رازورمز آن است... توتعنخآمون معروف به شاهپسر زمان زیادی حکومت نکرد، اما با بازسازی معابد سراسر کشور و احیای عقاید مذهبی قدیم که پدرش میکوشید ریشهکنشان کند، تأثیر زیادی بر کشور داشت.
فصل هفتم تحت عنوان «نفرتیتی اسرار آمیز» ابتدا به اطلاعات محدودی اشاره میکند که درباره نفرتیتی به دست آمده است: «اگر اکتشافات سال ۱۹۱۲ روی نمیداد، اطلاعاتمان حتی کمتر از این بود.» حفر زمین توسط زنی تهیدست منجر به کشف سراسر شهر العمانه شد. شهری که نفرتیتی همراه با اخناتون در آن میزیستهاند. علاوه بر این مطالبی درباره قدرت و شکوه و زیبایی نفرتیتی بیان شده و درباره تندیس او میخوانیم: «مجسمه نفرتیتی یکی از زیباترین مجسمههای است که تا کنون ساخته شده است. مجسمه نیمتنه وضعیت سر و شانههای شخص را نشان میدهد .... و دست کم مطابق معیارهای مصر باستان، نمونه یک زن آرمانی است.» اطلاعات بدستامده از زندگی نفرتیتی و تصاویر سلطنتی او دیگر مطالب این فصل هستند.
فصل هشتم تحت عنوان «آیا این میتواند نفرتیتی باشد؟» به نظریه یوئان فلچر، مصرشناس بریتانیایی اختصاص دارد که معتقد است مومیایی نفرتیتی را شناسایی کرده است و جهان باستانشناسی را مبهوت ساخته است. در این فصل میخوانیم: «هنوز همه همکاران مصرشناس دکتر فلچر متقاعد نشدهاند که مومیایی زن جوان حقیقتا از آنِ ملکه باستانی باشد، اما آنها این دیدگاه را پذیرفتهاند که مومیایی به اواخر سلسله هجدهم تعلق دارد و احتمالا یکی از اعضای خانواده سلطنتی بوده است. دکتر فلچر خود نیز این حقیقت را پذیرفته است که راهی برای شناسایی قطعی زن جوان وجود ندارد، مگر آنکه خود او بلند شود و سخن بگوید.»
کتاب «نفرتیتی» نوشته «برندا لنج» با ترجمه «نرگس مساوات» ششمین کتاب از مجموعه یازده جلدی «رهبران جهان باستان» است که توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. کتاب حاضر در ۱۱۱ صفحه و شمارگان ۲۰۰۰ نسخه چاپ و با قیمت ۳۵۰۰ تومان روانه بازار نشر شده است.