به گزارش هنرنیوز؛ خبر آنلاین در یادداشتی به قلم کتایون خسروی نوشت:در سینمای ایران نه تنها ژانر فیلمهای سیاسی وجود ندارد که حتی انتساب یک فیلم به سیاست کابوسی است که میتواند شبهای بدی را برای دستاندرکاران آن اثر رقم بزند. اگرچه میتوان برای سینمای سیاسی مصادیقی در میان آثار تاریخ سینمای ایران پیدا کرد ولی به طور مشخص هیچ چارچوب روشنی وجود ندارد که بتوان به آن اشاره کرد.
در تعریف سینمای سیاسی گفتهاند سینمایی است که باید مسالهاش، سیاست باشد و به اجزای قدرت و حوزه نظام سیاسی و تحولاتی که در حوزه نظام سیاسی وجود دارد، بپردازد.
شاید در همین فضاست که اطلاق عنوان سیاسی به یک فیلم میتواند آن فیلم را به خوابی ابدی دچار کند. در تمام این سالها بودهاند فیلمهایی که ماهیت سیاسی نداشتهاند و قطعا در ژانر سینمای اجتماعی تعریف میشدند اما مخالفان برای اکران نشدن آنها موضوعاتی را از دل فیلم استخراج کرده و درصدد بزرگنماییاش برآمدهاند که همین مسائل کوچک برای سالهای سال مانع از اکران آن فیلم شده. فیلمی که کارگردان و عوامل دخیل در آن به امید اکران عمومی و موفقیت در گیشه برایش مدتها زمان گذاشته و سرمایهگذاری کردهاند.
در سالهای گذشته تعداد فیلمهایی که به خاطر همین عنوان، از گردونه اکران و نمایش بیرون ماندهاند زیاد است. شاید باور کردنی نباشد اما مسوولان سینمایی با کوچکترین پیش دستیها و اتهامات وارده از سوی مخالفان ،شماری از فیلمهای شاخص سینماگران سالهای اخیر را به خاطر همین جو سنگین به انباری فیلمخانه وزارت ارشاد فرستادهاند؛ فیلمهایی که در جشنواره فجر در موارد مختلف و متعدد کاندیدای دریافت جوایز بودهاند و جوایز زیادی را در همین جشنواره داخلی و جشنوارههای خارجی بردهاند اما دوستداران سینما همچنان از تماشای این آثار در اکران عمومی محرومند و بدتر اینکه خود فیلمسازان و تهیه کنندگان این فیلم ها هم از دیده شدن آثار خود در یک طیف چند صد هزار نفری نا امید شدهاند. این گزارش نگاهی دارد به بعضی از آثاری که طی سالهای گذشته دچار اتهام سیاسی بودن شدند.
خیابان های آرامکمال تبریزی که به خاطر توقیف «پاداش» و اتفاقاتی که پیرامون مارمولک به وجود آمد هرگز موفق نشد این اثر خود را به اکران عمومی برساند و انگار با این ماجرای غم انگیز کنار آمده است تا جایی که بعد از منتفی شدن چند باره اکران فیلمش گفت: «برایم قابل پیش بینی بود که اگر سعه صدر وجود نداشته باشد فیلم نمایش داده نمی شود .تا وقتی جامعه به یک تعادلی در قبال اتفاقات بعد از انتخابات ۸۸ نرسد و برداشت متعادلی به وجودنیاید اکران این فیلم ممکن نخواهد بود.»
فیلم به نوعی پرداخت طنزگونهای است به اتفاقات بعد از انتخابات سال ۸۸ که نیکی کریمی در نقش یک خبرنگار این اتفاقات را دنبال میکند. تبریزی برای گرفتن پروانه ساخت فیلمش لوکیشن خود را به کشور ارمنستان برد و کل فیلم را در این کشور گرفت .قبل از این اما شایعاتی مبنی بر لغو پروانه ساخت و حذف بخشهای مهمی از فیلمنامه به گوش می رسید که تائید نشد.با این حال در شرایطی که فیلم نمایش اکران هم گرفت از رسیدن به پرده سینماها دور ماند و تا الان هم در زمره بلاتکلیفهاست. تهیه کننده «خیابان های آرام» در قبال موضع گیری های اولیه در قبال فیلمش می گفت این اثر اصلا سیاسی نیست و یک فیلم اجتماعی به حساب میآید که به ناهنجاریهای اخلاقی در سطح جامعه میپردازد اما سمبه مخالفان پرزورتر از آن بود که اجازه دهند عوامل این فیلم به اکرانش امیدوار شوند.
گزارش یک جشن«به رنگ ارغوان» اولین فیلم توقیف شده ابراهیم حاتمی کیا بعد از چند سال با دخالت شمقدری رفیق بیست ساله این کارگردان به اکران رسید اما در همان دوران «گزارش یک جشن» ساخته دیگر حاتمیکیا رنگ پرده را ندید و شمقدری هم گفت به نفع خود حاتمی کیاست که این فیلم اکران نشود.
فیلمی که در جشنواره فجر به نمایش در آمد به موضوع یک مرکز ازدواج می پرداخت و البته باز به اتفاقات بعد از انتخابات ۸۸ مرتبط میشد که همین مساله باعث شد تندروها با حملات اساسی جلوی اکران آن را بگیرند. در سوی مقابل ارشاد که دوست داشت به حاتمی کیا کمک کند به او اصرار کرد با حذف بخشهایی از فیلم اجازه اکران آن را بگیرد اما کارگردان «گزارش یک جشن» کوتاه نیامد و اصرار داشت که این بخشهای فیلمش غیر قابل حذف هستند.
حاتمی کیا البته غیر از انتقادهای تند و تیز تندورها از سوی برخی مسئولان هم مورد عتاب قرار گرفت تا جایی که حداد عادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در دیدار با اعضای اتحادیه تهیه کنندگان سینما گفت:«همین آقای حاتمی کیا با سابقه طولانی و تعهد ثابت شده اش با همین تک فیلمها هجمههایی را موجب می شود.»
تندروها بعد از این فیلم به حاتمیکیا میگفتند که دیگر حق ندارد از دفاع مقدس بگوید و باید دنبال مضامینی مثل رحم اجارهای و بانوی شهر باشد اما آقای کارگردان که تا مدتی سکوت کرده بود گفت عضو هیچ حزبی نیست و به این نکته اشاره کرد که: «وقتی می خواهم فیلم بسازم ،فکر میکنم چیزی که میخواهم بگویم، در اندازه تحمل این دم و دستگاه هست.»
بعدتر اما حاتمی کیا در برنامه راز شبکه چهار سیما و در مقابل طالبزاده، مجری این برنامه نظر محتاطانهتری داد و گفت:«اینها تنها نظرات من به عنوان یک فیلمساز طرفدار نظام است و هدفم این است که با فیلمهایم فاصله مردم و مسوولان را کم کنم و به برخی مدیران تلنگر بزنم» اما این حرفها هم راه را برای اکران فیلم پرحاشیهاش باز نکرد.
صد سال به این سالهاسامان مقدم سال ۸۶ فیلمی ساخت که تا همین الان یعنی هشت سال بعد از تولیدش شانس اکران نداشته و در محاق توقیف گرفتار شده است.این فیلم پرستاره داستان زنی را روایت میکند که طی سه دهه عزیزانش را از دست میدهد و مرارتهای بسیاری را متحمل میشود. منتقدان معتقدند این فیلم به صورت مشخصص ارزش ها را زیر سوال می برد و حتی نام شخصیت اول فیلم عمدا ایران گذاشته شده است.
در مقطعی گفته شد اگر مقدم نام نقش اول فیلمش را عوض کند مجوز اکران می گیرد اما او تن به هیچ اصلاحیه ای نداد. این فیلم برای جشنواره بیست و ششم آماده شد اما در جشنواره بیست و هشتم به شکل کاملا محدودی اکران شد. بعدتر وقتی این فیلم در جشن خانه سینما اکران شد شمقدری از به نمایش درآمدنش انتقاد کرد تا مشخص شود سازمان سینمایی وقت چقدر نسبت به این ساخته مقدم حساس شده است.
بعد از سه سال توقیف انتظار می رفت این فیلم با برداشتن موانع اکران به نمایش عمومی در بیاید و حتی صحبت هایی درباره اکران آن در نوروز ۸۹ به گوش رسید اما به بهانه عدم هماهنگی پخش و در حالی که فیلم رفع توقیف شده بود باز هم به نمایش در نیامد و فیلم دیگری جایگزینش شد. مقدم که بعد از ساخت «صد سال به این سالها» می گفت این کار بهترین ساختهاش بوده به گیشه تابستان ۸۷ چشم دوخته بود اما بعد از هفت سال و نیم هیچ خبری از اکران این اثر نیست.
عصبانی نیستم
اولین بار در جشنواره سی و دوم اکران و با واکنش بعضی از نمایندگان مجلس مواجه شد. بعد از ایجاد حساسیتها حجت الله ایوبی این فیلم را یک اثر اجتماعی دانست و تاکید کرد مشکلی برای اکران ندارد اما در سوی دیگر جنتی وزیر ارشاد در قبال مخالفتها به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس قول داد برای اکران عمومی تکههایی از این فیلم حذف خواهد شد.
عجیب اینکه ایوبی که ظاهرا نمی خواست به این حذفیات تن دهد و پشت سینماگران بایستد اعلام کرد انتظار دارد مشکل این فیلم با گفت و گو و تعامل حذف شود. مدتی بعد شایعه شد برای اکران عمومی این فیلم ۱۹ دقیقه از آن قیچی شده اما بعدتر خبر رسید مجلسی ها با ارسال نامه رسمی برای ایوبی از او خواستهاند جلوی اکران فیلم هایی که به اتفاقات سال ۸۸ مرتبط است گرفته شود تازمانی که راه حلی برای آن پیدا کنند. «عصبانی نیستم» ظاهرا جزو هشت فیلمی است که در این دایره گنجانده شدهاند و فعلا هیچ خبری از اکرانش به گوش نمی رسد.
فرزند صبح
فیلم فرزند صبحیازده سال قبل بهروز افخمی تصمیم گرفت فیلمی دباره برش هایی از زندگی امام خمینی ( ره) بسازد اما این فیلم تبدیل به یکی از پرحاشیه ترین آثار سینمایی ده سال اخیر شد و هنوز که هنوز است سرنوشت مبهمی دارد.
افخمی به پیشنهاد موسسه ترویج آثار امام (ره) بخشی از کودکی امام و زندگیشان در دهه ۴۰ را جلوی دوربین برد آن هم در حالی که از او خواسته بودند دوران رهبری امام را بسازد. با این حال افخمی فیلم خودش را نوشت و ساخت اما بعدها اتفاقاتی افتاد که گفت فیلم ارائه شده در جشنواره متعلق به او نبوده است!
این فیلم از همان ابتدای ساخت حاشیه های زیادی داشت و بارها در روند ساخت دچار وقفه شد. همان ابتدای کار دکور فیلم در شهریار بنا به دلایل نامعلوم دچار حریق شد تا دوباره مجبور به ساختن دکور شوند. انتخاب بازیگران موضوع حاشیهای دیگری بود که بارها رسانهها به آن پرداختند. ابتدا قرار بود جمشید هاشمپور ایفاگر نقش امام در میانسالی باشد اما این نقش به عبدالرضا اکبری سپرده شد. برای بازی نکردن محمدرضا شریفینیا و هدیه تهرانی در این کار هم مقاومتهایی شد اما هر دو نفر با ایفای نقش مرحوم سید احمد خمینی و دایه امام در فیلم حضور پیدا کردند. بعدتر شایعه حضور انیو موریکونه آهنگساز مشهور ایتالیایی و البته دوبله نقش امام توسط ناصر طهماسب هم مطرح شد که هیچ کدام از این شایعات به واقعیت نپیوست.
افخمی یک بار کار را به خاطر بزرگ شدن نقش بازیگر دوران کودکی امام که آرمان ایرانپور بازی می کرد تعطیل کرد اما بعد از پایان فیلمبرداری تدوین را به مرحوم سیف الله داد سپرد. قرار شد دو نسخه ۱۱۰ و ۱۷۰ دقیقه ای از این فیلم آماده شود اما بعد از فیلمبرداری،فیلم در صداگذاری و تدوین هم دچار مشکل شد.
با این حال این فیلم بالاخره در جشنواره سال ۸۹ در برج میلاد اکران شد که بعد از پایان نمایش خبرنگاران به خاطر از هم گسیخته بودن اثر نمایش داده شده و کیفیت پائینش به افخمی معترض شدند. افخمی که خودش در سالن سینما بود در منگنه قرار گرفته و در صدد پاسخگویی برآمد.
او از ارسال دو نامه به دبیر جشنواره خبر داد که در آنها نوشته بود حتی از اکران این فیلم بی خبر است . افخمی با تدوین، صداگذاری و دوبله فیلم به شدت مشکل داشت و می گفت آنقدر کیفیت کار ارائه شده پائین است که اصلا در حد امام(ره) نیست. افخمی تاکید کرد که اصلا نباید نامش را در تیتراژ می آورده اند و استفاد از نامش در تیتراژ را سوء استفاده دانست. او معتقد بود برای این فیلم نامش، تنها باید به عنوان نویسنده مطرح می شده نه کارگردان.
سال بعد افخمی گفت قصد دارد با تدوین تازه و حذف برخی قسمت ها فیلم کامل و بهتری بسازد. همچنین اعلام کرد دنبال صداگذاری جدید ساخت موسیقی تازه ای برای این فیلم است اما اکرانش را به موسسه عروج فیلم و صاحبان آن سپرده است.
سال قبل بود که شرف الدین به عنوان نماینده موسسه تهیه کننده اعلام کرد افخمی حق دارد فیلم خودش را تدوین کند اما هنوز هیچ خبری از فعالیت دوباره افخمی برای این اثر نیست و طبیعتا تا وقتی کار به پایان نرسد و رسما تمام نشود از اکران هم خبری نخواهد شد.
خرسفیلم خسرو معصومی را نمی توان یک فیلم سیاسی دانست اما انگار دچار سیاست زدگی شده است. فیلم از زاویه ای نو به موضوع جنگ پرداخته و برخی از آسیبهای بعد از جنگ تحمیلی را پر رنگ کرده است. چهار سال از ساخت این فیلم می گذرد اما در حالی که فیلمنامه اش در دوره قبل تصویب و کار ساخته شد اما به اکران نرسید. خود معصومی جایی گفته بود مدیر ارزشیابی دوره قبل از این کار خوشش نمی آمده و اجازه اکران نداده اما از طرف دیگر گفته شد این فیلم به خاطر مشکل شرعی توقیف شده است. البته معصومی گفته فیلم را در مدرسه مفید قم نمایش داده و همه طلبهها گفتهاند کارش مشکل شرعی ندارد اما همچنان خبر تازه ای از اکران خرس نیست.