دهمین جلسه از سلسله نشست های نسبت سینمای ایران و منافع ملی، با موضوع «سینمای اجتماعی و نقد سازنده» عصر سه شنبه بیست و نهم اردیبهشت ۹۴ در حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست كه با حضور جلیل سامان كارگردان سینما و تلویزیون، فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس و رئیس سابق هیئتمدیره خانه سینما و همچنین ناصر هاشمزاده، فیلمنامهنویس و منتقد سینما برگزار شد، مباحثی پیرامون نقد در سینما و انتقاداتی نیز نسبت به وضعیت موجود مطرح شد.
ناصر هاشم زاده با بیان این كه در حال حاضر نوعی سینمای اجتماعی داریم كه سیاست زده است، گفت: این موضوع موجب ضعف فیلم ها شده و باعث شده گفته شود سیاه نمایی در فیلم ها وجود دارد. هنگامی كه مسائل اجتماعی را با سمبل های سیاسی بیان كنیم، سینما ضعیف می شود.
وی ادامه داد: نكته دیگری كه وجود دارد این است كه در كشور ما آن طور كه شایسته است به اقتباس توجه نمی شود. تكیه گاه فیلم سازی غرب، ادبیات داستانی آن است. سینمای اقتباسی امروز وجه مهمی از سینمای غرب است و بسیاری از فیلم هایی كه جوایز می گیرند محصول اقتباس هستند اما با این كه ما سرمایه داستانی داریم، از آن ها استفاده نمی كنیم و فیلم هایمان موفق نمی شود. در داستان، نویسنده تفكر داشته و می توان آن تفكر را به تصویر كشید؛ در حالی كه شاهد بسیاری از فیلم نامه های ضعیف و سطحی هستیم كه تفكری پشت آن ها وجود ندارد.
این منتقد سینمایی اظهار كرد: چرا آنقدر كه بر سینما و ادبیات تمركز می كنیم كه اسلامی هست یا نیست، در اقتصاد و سیاست و سایر زمینه ها دقت نمی كنیم؟ اگر می خواهیم تمدن اسلامی داشته باشیم باید بدانیم همه چیز با هم رشد می كند. نمی شود تنها یك بخش را اسلامی كرد و از بقیه بخش ها غافل شد.
هاشم زاده در بخش دیگری از سخنانش ادامه اداد: مشكلی كه سینمای امروز ما از آن رنج می برد این است كه تبعیض وجود دارد، رانت خواری دیده می شود و فیلم سازها خودی و غیرخودی شده اند كه از امكانات یكسانی برخوردار نیستند.
وی همچنین با اشاره به اینکه در جامعهای زندگی میکنیم که در آن انقلابی رخ داده و عنوانی به نام اسلامی دارد گفت: برخی از داعیهداران انقلاب اسلامی معتقدند هر آنچه اتفاق میافتد باید در حیطه تفکر انقلاب اسلامی باشد و حتی این ادعا وجود دارد که قرار است تمدن اسلامی احیا شود. این داعیهی کمی نیست. واقعیت این است که اتفاق کوچکی نیفتاده و این انقلاب بسیاری از معادلات را به هم زده و این داعیه که فرهنگ اسلامی را باید در همه جا سیطره بدهیم یقه سینما را هم گرفته است.
وی در ادامه تصریح کرد: من بارها گفتهام که چرا اینقدر که به سینما دقت میکنید تا ضد منافع ملی نباشد، مثلا در حوزهای مثل اقتصاد دقت نمیکنید؟ واقعا اقتصاد بانک ما چقدر اسلامی است؟ متاسفانه سود و منافع گروه خاصی که سلطهگر مالی هستند بر بسیاری از شئون مردم حاکم است و وقتی به سینما میرسیم خیلی گرفتاریها داریم و معتقدم مراقبت فقط نباید در سینما باشد و جامعه باید به موازات هم رشد کند.
هاشمزاده ادامه داد: الان بانکها در سینما ورود پیدا کردهاند باید هم بکنند! اما آیا این پول سالم است؟ وی به نامه امام علی (ع) به مالک اشتر اشاره کرد که امام میفرماید: گوشت برای شنیدن حقایق آماده باشد و آنها را از خود مران.
سینمای ایران مرثیهخوان شده است
هاشمزاده تصریح کرد: مسئولان فرهنگی بیش از اینکه سیاسی باشند سیاستزدهاند و نمیدانند جامعه را نباید بهشت برین و جهنم نشان دهند بلکه باید آنچه که هست را به تصویر بکشند. سیاستزدگی سبب شده جلوی نقادی درست گرفته شود.
وی با اشاره به سیاسی بودن تمام شئون زندگی انسان گفت: انسان در همه شئون با سیاست ارتباط دارد ارسطو میگوید طبع انسان سیاسی است بنابراین کسی که میگوید من سیاسی نیستم متوجه نیست چه میگوید، اما سیاستزدگی ارزشهای انسانی را کنار میزند و منجر به گرایشهای رانتخوارانه در حوزه فرهنگ میشود. سینمای ایران الان مرثیهخوان شده نه اینکه فقط سیاهنما باشد.
سینمای اجتماعی علامت درد است
فرهاد توحیدی نیز در این نشست گفت: پیش از این كه به سینما و نقد اجتماعی اشاره كنیم، باید ببینیم در فضاهای دیگر چقدر امكان نقد وجود دارد. در جامعه ای كه متكی تساهل، مدارا، تحمل و شكیبایی باشد امكان نقد وجود دارد و نقد را برمی تابند اما در جامعه ای كه برای بیان حقیقت باید از نمادها و نشانه ها استفاده كرد، یعنی شكیبایی وجود ندارد و افراد برای بیان حقیقت احساس امنیت نمی كنند.
این فیلم نامه نویس ادامه داد: در چنین جامعه ای چطور انتظار داریم نقد اجتماعی انجام شود و آیا اصلا تنها سینماست كه وظیفه نقد اجتماعی را به عهده دارد و از سایر بخش ها نمی توان چنین انتظاری را داشت؟
وی با بیان این كه نقد اجتماعی یعنی دیدن ناهنجاری ها، گفت: هنگامی كه ناهنجاری دیده می شود و فرد دغدغه این را دارد كه آن را نشان دهد، هشدار دهد، واشكافی كرده و پرسش و راهكار درباره آن ارائه كند، رو به نقد اجتماعی می آورد. اما هنگامی كه با او برخورد می شود دیگر نمی توان انتظار چنین روندی را داشت. از سینمای ترسیده چه انتظاری می توان داشت؟ سینما متكی به سرمایه است و هنگامی كه فیلمی ساخته شود اما اكران نشود و سرمایه اش برنگردد دیگر چه كسی حاضر است در این زمینه اقدام كند؟ با این وضعیت می خواهیم سینمای مبتذل رشد نكند؟
توحیدی همچنین تاكید كرد: هنگامی كه با فیلم سازانی كه فیلم اجتماعی می سازند برخورد می شود، فیلم هایشان توقیف می شود و اجازه اكران پیدا نمی كند آن ها دیگر چه انگیزه ای خواهند داشت؟ وقتی چند فیلم با نگاه نقادانه اجتماعی آقای مهرجویی اجازه اكران پیدا نكرد، دیدیم رو به ساختن فیلم هایی آورد كه از قوت برخوردار نیستند و نمی توانند دردی از جامعه دوا كنند.
وی گفت: نقد اجتماعی یعنی نشان دادن دردها، نباید از این موضوع بترسیم. تا درد نداشته باشیم نمی دانیم مریضیم. سینمای اجتماعی علامت درد است و نشان می دهد كه در چه بخش هایی بیماری وجود دارد. پس به جای ترسیدن از آن، باید از آن استقبال كنیم و برای رفع مریضی ها اقدام كنیم. به جای سلیقه ای عمل كردن، باید قانون را ملاك قرار دهیم و هنگامی كه فیلمی مجوز ساخت گرفته است به دلیل این كه با سلایق ما همخوانی ندارد در نمایش آن اختلال ایجاد نكنیم.
سینماگر ما از جامعه عقب است
جلیل سامان هم در این نشست با بیان این كه به نظر من جامعه ما در تمام حوزه ها مشكل نقد دارد، گفت: یكی از مشكلات این است كه افراد با توجه به تخصص هایشان در سمت های مختلف قرار نمی گیرند. چرا یك مسئول فرهنگی نباید نگاه و سواد فرهنگی داشته باشد و همه چیز از زاویه سیاست دیده می شود؟
این فیلم ساز ادامه داد: یكی دیگر از مشكلات این است كه ما منتقدانی كه به خوبی فیلم ها را نقد كنند و به فیلم ساز نكاتی را گوشزد كنند، نداریم. بسیاری از منتقدان یا كارها را از وجوه سیاسی بررسی می كنند یا متاسفانه درگیر روابط شده و یا برای گذران زندگی مجبورند از یك فیلم و سازندگان آن تعریف و تمجید كنند و نقد تخصصی عملا به سمت و سویی رفته كه فیلم ساز دچار توهم شده است.
سامان بیان كرد: باید حوزه نقد را جدی بگیریم، باید تدریس سینما جدی گرفته شود، دانشگاه های سینمایی ما ضعیفند و سینماگر ما از جامعه عقب است. هنوز فیلم های بسیار زیادی درباره دفاع مقدس و اشخاص مهم این سرزمین می توانند ساخته شوند كه از آن ها غفلت شده و كار شاخصی انجام نداده ایم.
وی ادامه داد: معتقدم برای این كه منافع ملی تامین شود باید همه تفكرها اجازه داشته باشند فیلم بسازند و همه تماشاچی ها بتوانند خودشان را در سینما ببینند؛ چرا كه در غیر این صورت است كه منافع ملی تضمین نمی شود چون راه های دیگری برای حرف زدن پیدا می كنند.