مجموعه تلویزیونی «تلاقی» به تهیهگی «عباس رافعی» و با حضور کارگردانان مختلفی مانند «حجت ذیجودی»، «فرید کلهر»، «جواد رجبزاده» و «رضا سبحانی» در یازده فصل ساخته شده و این روزها روی آنتن شبکه اول سیما رفته است. این سریال که در هر بخش روایتگر پنج داستان بیست دقیقهای است و در هر قسمت آن تلاش شده که با استفاده از نحوه زندگی مردم مختلف کشورمان، همچنین آیینها و اعتقادات اقوام مختلف ایرانی استفاده شود. تاجایی که مخاطب درهر قسمت به راحتی میتواند این نوع رویکرد و توجه را به اقوام مختلف را ببیند. تمام جغرافیایی کشورمان در این سریال مورد توجه قرار گرفته و اینجای بسی خرسندی است که سازندگان یک مجموعه تلویزیونی به جای اینکه در تهران سریال خود را به راحتی بسازند به شهرستانهای مختلف رفتهاند و فیلمنامه خود را نیز با استفاده از آداب و رسوم هر شهرستانی ساختهاند. مشکل اساسی اکثر مجموعههای تلویزیونی در کشورمان این است که سازندگان این آثار فیلمنامههای خود را به دلایل مختلف برای تهرانها مینویسند. عموما داستان و لوکیشن این سریالها در تهران میگذرد و مخاطب تلویزیون کشورمان هم در طول این سالها واقعا خسته شده و دوست دارد، علاوه بر تهران معاصر با فرهنگ و اقوام مختلف سایر شهرهای کشورمان هم آشنا شود و بتواند از فرهنگ و آداب شهرهای مختلف هم بهره ببرد.
اما برخلاف نظر مخاطبان سیما در چند سال گذشته شاهد این بودیم که همیشه عموم قصهها و فضاهای اغلب مجموعههای تلویزیونی شبکههای مختلف سیما در تهران رخ میداد و در یکی دو سال اخیر صدا وسیما تلاش کرده که بتواند فضاهای مجموعههای تلویزیونی را شهر تهران خارج کند و به شهرستانهاهم بهای بیشتری بدهد. درسریال «تلاقی» مخاطب تلویزیون در یک موقعیت نمادین با کاروانسرایی که در مسیر حرم امام رضا (ع) است، آشنا میشود. انسانهایی که از نقاط مختلف کشور اعم از ترک، عرب، فارس، کرد، بلوچ، لر و.. در کنار هم جمع میشوند و این جمع شدن مسافران در کنار یکدیگر باعث آشنا شدن با فرهنگ، آداب مختلف و موقعیت جغرافیایی اقوام گوناگون ایرانی میشود. صدا و سیما در چند سال اخیر کوشش کرده که با تاسیس شبکههای مختلف بتواند مخطبان زیادی را برای خود فراهم کند اما با افزایش شبکهها عملا این روزها شاهد این هستیم که برخی از سریالها به شکل چرخشی در چند شبکه مدام روی آنتن میروند. هرچند تاسیس شبکههایی مانند؛ «آی فیلم»، «شما»، «نمایش» و... امری پسندیده بوده که صدا وسیما در تقابل با شبکههای ماهوارهای این کار را صورت داده است. اما پخش چرخشی فیلمها و سریالهای تلویزیون از این شبکهها روز به روز باعث ریزش مخاطب این شبکهها میشود.
پخش سریال قدیمی مثل «سالهای دور از خانه»، «موج و صخره»، «باغچه مینو» و... شاید بتواند برای مخاطبان خارج از کشور جذاب باشد. اما مخاطب ایرانی که قبلا بارها این مجموعههای تلویزیونی را تماشا کرده است، دوست ندارد وقت خود را صرف دیدن این گونه آثار کند. آثاری که بارها از شبکههای مختلف روی آنتن رفتهاند. مخاطب امروز تلویزیون بیش از هر چیز نیاز شدیدی به دیدن برنامههای مختلف و متفاوت دارد و اگر این نیاز او برآورده نشود، نتیجه همان خواهد شد که امروز بسیاری از هنرمندان سینما وتلویزیون از گرایش مردم به سمت شبکههای ماهوارهای سخن میگویند و از محدیتها و ممیزیها بیش از اندازه در این دو رسانه گله دارند. اینکه هنرمندان و سازندگان فیلمها و سریالهای وطنی حق دارند یا نه، بماند برای بعد. اما نکتهای که این روزها باید مد نظر سفارش دهندگان آثار سینمایی و تلویزیونی قرار گیرد آن است که شبکههای ماهوارهای این روزها مخاطبین سینما و تلویزیون ما را به سمت آثار سطحی و مبتذل خود جذب کردهاند. آثاری که در اغلب آنها مخاطب عام کشورمان در معرض شدیدترین بیحیایی، بیاخلاقی و ابتذال قرار میگیرد و کانون خانواده در این گونه آثار به شدت تخریب میشود.
بنابراین باید حقیقت را پذیرفت که صدا وسیما در طی این سالها واقعا نتوانسته در برابر این همه حجمه و هجوم برنامههای شبکههای ماهوارهای کاری کند وکماکان به روند ساخت آثار کلیشه و تکراری خود ادامه میدهد و فرقی هم به حال این سازمان نمیکند که آثار ایرانی مخاطب داشته باشد یا نه. این درست است که رقابت شبکههای مختلف تلویزیون ما با شبکههای ماهوارهای نابرابر و ناجوانمردانه است و بسیاری از ابزاری را که آنها برای ساخت فیلمها وسریالهای خود دارند ما در دست نداریم اما این دلیلی برکوتاهی ما نمیشود.
نبایددست روی دست گذاشته شود تا مخاطبان ایرانی روزبه روز به سمت سریالها و فیلمهای مبتذل و سطحی شبکههای ماهوارهای گرایش پیدا کنند. صدا و سیما باید از فیلمسازان و صاحب نظران مختلف برای ساخت برنامههای مختلف دعوت به همکاری کند و در جهت بالا بردن کیفیت آثار خود نهایت تلاشاش را انجام دهد. اگر این گونه نشود روزی فرا خواهد رسید که دیگر مخاطبی برای سریالهای ایرانی نخواهد ماند و رسانههای خارجی هر آن چیزی را که خود دوست دارند در فکر و ذهن مخاطبان ما فرو خواهند کرد. با تمام این تفاسیر گفته شده مجموعه تلویزیونی «تلاقی» را هم نمیتوان رغیب چندان قدرتمندی برای سریالهای شبکههای ماهوارهای دانست. چرا که این مجموعه تلویزیون هر چند در انتخاب سوژه خود موفق عمل کرده است. اما در ساختار و انتخاب بازیگران خود ضعیف عمل کرده است. تا جایی که در برخی قسمتهای این سریال ریتم سریال به شدت کند میشود و بازیگران مبتدی و تازه کار نمیتوانند نقش خود قابل باور برای مخاطب ایفا کنند و سریال تا حد یک اثر شعاری پیش میرود.
هرچند سازندگان این اثر با انتخاب بازیگران تازه کاراز هرقومیت وشهری تلاش کردند که بتوانند لهجه و گویشهای داستان سریال به درستی ادا شود. اما این روند سریال را تا حد یک کار مبتدیانه پیش میبرد و جا دارد سریالها و فیلمهای قدرتمندانهای برای مقابله با شبکههای ماهوارهای ساخته شود تا بیش از این مخاطبان تلویزیون ما به دلیل ساخت و نمایش سریالهای کلیشهای و تکراری به سمت سریالها و فیلمهای شبکههای ماهورهای جذب نشوند.
یادداشت: علی یعقوبی