نظرتان در مورد خبرنگاران و منتقدین چیست؟ من برای نظر منتقدین احترام قائلم، اما منتقدین معمولاً آرمانگرایانه به فیلم ساز نگاه میکنند، اما آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، آنچه شما دوست دارید، نیست. شرایط فیلم سازی چه از نظر هزینه فیلم سازی و چه شرایط ساخت برای فیلم ساز سخت است. بنابراین معمولاً به سرانجام رساندن فیلم کاملاً متفاوت با نظر منتقدین است.
فکرنمیکنید گریم شما در «گشت ارشاد» شبیه گریم کار قبلی شما یعنی «پرتقال خونی» بود؟ بله اما به هر حال نظر آقای سهیلی بود و دوست داشت اینگونه باشد.
به کارتان لطمه نزده است؟ این را باید از کارگردان پرسید.
برگشت تان به تلویزیون دلیل خاصی داشت؟
الآن در کار آقای «آهنج» بازی میکنم. دوست داشتم تجربه بازگشت به فضای تلویزیون را داشته باشم. اتفاقاً متأسفانه به خاطر قبول همین نقش مجبور شدم یکی از کارهایی را که خیلی دوست داشتم درآن بازی کنم و حرمت استادی کارگردانش برایم مهم بود، به خاطر قراردادم
” نقد منصفانه و واقعی را میپذیرم، اما گاهی آدم نقدهایی را میبیند که نه تنها صادقانه نیست بلکه غرض ورزانه است “
از دست بدهم. به هر حال تجربه بازگشت به تلویزیون بعد از مدتها برایم تجربه دوست داشتنی بود.
از بازیگران مقابل شما حمید فرخنژاد و آقای هاشم پور بودند. بازی در کنار این دونفر چگونه بود؟ همکاری با آقای هاشم پور برایم باعث افتخار است. متأسفانه به دلیل نوع نقششان خیلی از بازی ایشان حذف شده بود. آقای فرخ نژاد هم همین طور. اینقدر بازیگر خوبی است، که همکاری با هر دو آنها برایم باعث افتخار است.
نقدی از منتقدین بوده که به شما بگویند بازی خوبی نداشتید؟
بله طبیعتاً، سینما سلیقهای است. در واقع نگاه شما به تابلو یک نقاش کاملاً سلیقهای است، چه برسد به بازی یک بازیگر. منتقدین میتوانند بازی یک بازیگر را دوست داشته باشند یا نداشته باشند، کاملاً طبیعی است. خیلی اوقات به عنوان بازیگر خودم را نقد کردم. نقد منصفانه و واقعی را میپذیرم، اما گاهی آدم نقدهایی را میبیند که نه تنها صادقانه نیست بلکه غرض ورزانه است. باز هم تاکید میکنم کاملاً جایگاه نقد را می پذیرم
الآن که فیلم را دیدید، نظرتان در مورد آن چیست؟ همین که در این فضا و شرایط آقای سهیلی شهامت کرده درباره یک مضمون جامعه که حتی اسم آن حساسیت برانگیز است کارکند، خودش جای بحث دارد.
سعید سهیلی جز کارگردانان مورد علاقه من بوده، بعضی از فیلمهایش را دوست نداشتم. توقع من به عنوان بیننده از سعید سهیلی خیلی بیشتر بوده مخصوصاً در یکی دو فیلم آخر که طنز بودند، اما همیشه نگاهش برایم محترم بوده و فیلمسازیاش را دوست دارم.
” این نوع سینما اصلاً سینمای بدی نیست. حد و مرزی نمیگذارد که یک بازیگر صرفاً یک فیلمی بازی کند که مخاطب عام دارند. “
همین که شجاعت داشته روی چنین مضمونی کار بکند با علم به اینکه احتمال دارد روی کار ممیزی زیادی رخ دهد، خودش جای تقدیر است.
سعید سهیلی و سیروس الوند جزو سینمای بدنه هستند، به نظرتان باید چه کار کنید تا مورد انتخاب یک سطح بالاتر از سینمای بدنه قرار گیرید؟
اولاً اصطلاح سینمای بدنه عیناً مثل مفهوم فیلم فارسی و فیلم هندی شده است. سینمای بدنه اسمی است که منتقدان ایرانی انتخاب کردند که مفهوم آن سینمای مخاطب و گیشه پسند است. این نوع سینما اصلاً سینمای بدی نیست. حد و مرزی نمیگذارد که یک بازیگر صرفاً یک فیلمی بازی کند که مخاطب عام دارند. باید خیلی کلیتر نگاه کرد یعنی مفهوم ماجرایی که الآن وجود دارد این است که فیلم خوب کمتر ساخته میشود، فیلم نامه خوب کم است.به عنوان بازیگر یک فیلم نامه خواندم که مرا خیلی به وجد آورد و مقصر این جریان بازیگر نیست.
چه فیلمی؟ فیلم آقای علی ژکان، با خودم گفتم یک کارگردان خوب دارد یک کار خوب می سازد. به هر حال مقصر بازیگر نیست. مسئله پیچیده است و میشود در مورد آن خیلی بحث کرد. اگر نگاهی به فیلم سازی اخیر داشته باشیم، در طول سال شاید سه تا فیلم خوب داشتیم و شاید حتی کمتر.
نقش خودتان برایتان چه جذابیتی داشت؟
نقش من در «گشت ارشاد» نقش دختری از طبقه متوسط جامعه است. یک دختر ساده شهرستانی که به تهران آمده درسش بخواند و دستخوش یکسری ماجراها شده است. البته یک مقدار برخی حذفیات به نقش من و آقای هاشم پور آسیب رسانیده تا همین جا هم که یک کارگردان دربارهبرخی اسامی فیلم ساخته خوشحالم.