زهره نیلی - به گزارش هنرنیوز؛روزگاری ایرانیان از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان پارچه بودهاند. اما امروز بیشتر ایرانیها، پارچه مورد نیاز برای تولید پوشاک را از کشورهایی چون چین، هند، ترکیه و مالزی تامین میکنند.
روزگاری، لباس ایرانیان، هماهنگ با فرهنگ و پیشینه تاریخیشان بود اما امروز آنچه بر تن میکنند، تناسبی با فرهنگ و پیشینه تاریخیشان ندارد.
شاید همین گذارهها موجب شد تا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کارگروه ساماندهی مد و لباس شکل بگیرد تا لباسی هماهنگ با موازین اسلامی و هویت فرهنگی تولید و ارائه شود.
تاکنون نمایشگاههای بسیار به همت این کارگروه برگزار شده؛ پنجمین جشنواره مد و لباس فجر هم تا چند هفته دیگر برگزار میشود. دانشگاه شریعتی و دانشگاه آزاد اسلامی و جهاد دانشگاهی هم از دیگر نهادهایی هستند که به برپایی نمایشگاههایی این چنین پرداختهاند؛ اما این نمایشگاهها تا چه اندازه توانستهاند بر ذائقه مردم از یکسو و بر صنعت مد و به تولید انبوه رسیدن طرحهای برتر، از سوی دیگر تاثیر بگذارد.
این پرسشی است که با جمعی از طراحان لباس و استادان دانشگاه در میان گذاشتهایم تا شاید به پاسخ درخور آن برسیم.
طراحان لباس ما امنیت شغلی ندارنداحمد داورزنی، طراح لباس در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به نقش مهم تبلیغات، میکند: ما نمیتوانیم واقعیات را نادیده بگیریم. واقعیت این است که ما تولید پارچه نداریم. طراحان لباس ما امنیت شغلی ندارند. در این شرایط، باید کار اندک طراحان و تولیدکنندگانی که میکوشند لباس باهویت طراحی و تولید کنند، تبلیغ شود و متولیان فرهنگی وطیفه دارند از این طرحها حمایت کنند و به تبلیغ و ترویج آن بچردازند.
به گفته این پژوهشگر مد و لباس، صدا و سیما، نقش مهمی در ترویج پوشش ایرانی- اسلامی دارد اما هزینه تبلیغات در رسانه ملی بسیار بالاست و طراحان و تولیدکنندگان، از عهده آن برنمیآیند.
وی میافزاید: چه اشکالی دارد اگر صدا و سیما به تبلیغ این طرحها و لباسها بپردازد یا با طرحهای برتر به مثابه کالای فرهنگی رفتار کند و تعرفه لازم برای تبلیغ آن را به حداقل برساند؛ آن هم در شرایطی که شبکههای ماهوارهای و فضاهای مجازی در این حجم و ابعاد به تبلیغ مدهایی میپردازند که نشانی از فرهنگ و هویت ما ندارد؟
تبلیغات ما غیرواقعی استداورزنی، تبلیغات در حوزه مدولباس را غیرواقعی میداند و میگوید: من نمیگویم با زنان، ابزاری برخورد شود اما خوب است که به تبلیغات، جنبه واقعی داده شود تا مخاطبان با آن ارتباط برقرار کنند. از سوی دیگر هنوز هم خود مجریان تلویزیون یا کسانی که کالاهای مختلف را تبلیغ میکنند، خوب لباس نمیپوشند و نمیتوانند الگوی مناسبی برای جهت دادن به سلیقه مخاطبان خود باشند.
وی میافزاید: همه این عوامل باعث میشود که مردم به سمت برندهای خارجی بروند و رغبتی به استفاده از پوشاک ایرانی نداشته اشند تا آنجا که خود ما لباسهای صد در صد ایرانی را با برندهای خارجی ارائه میکنیم تا فروش بیشتر و بالاتری داشته باشند.
این طراح مد و لباس معتقد است: در چند سال اخیر مردم ایران نشان دادهاند که به طرحها و آثار ایرانی علاقهمند هستند پس لازم است از این لباسها حمایت بیشتری کنیم. اصلا چرا کشور اسلامی چون ایران، نباید تولیدکننده اول مانتو و روسری باشد؟ چرا باید مانتوی کرپ مجلسی را در ایران تولید کنیم و به آن برچسب ترکی بزنیم؟ چرا چین نتوانست در کشوری چون ترکیه نفوذ کند اما همه بازار پوشاک ما را تحت تاثیر خود قرار داد؟
به گفته داورزنی، خوب است تولیدکنندگان و متولیان حوزه مد و لباس روندی را طی کنند که موسیقیدانها پشت سر گذاشتند. مگر نه اینکه امروز سیدی بسیاری از خوانندگان داخلی به خارج از مرزها میرود و خوانندگان پاپی که در ایران زندگی میکنند، طرفداران بیشتری دارند، چون میتوانند کنسرت بگذارند و فضایی فراهم بیاورند که با مخاطب خود بیشتر و بهتر ارتباط برقرار کنند اما هیچکدام از این امکانات در اختیار طراحان برتر قرار نگرفته است. چند بار از ویترینهای برتر و تولیدکنندگان و طراحانی که دغدغه فرهنگ و پیشینه فرهنگی خود را دارند تقدیر شده است؟
طرحهای هنری به تولید پوشاک ما آسیب زده استاین پژوهشگر مد و لباس معتقد است: طرحهای هنری، یکی دیگر از مواردی است که به صنعت پوشاک ما آسیب زده است؛ به این معنی که طراحان ما هنری رفتار میکنند و کف بازار را نمیشناسند. در حالیکه ما باید به سمت عامه مردم برویم و برای آنان، لباس طراحی کنیم. از سوی دیگر ما آمار درستی از تعداد طراحان نداریم. سالها پیش از کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد خواستیم تا بودجهای را در اختیار اتحادیه پوشاک بگذارد تا طراحانی که در بازار کار هستند یا فارغالتحصیل میشوند را شناسایی و شناسنامهدار کنند اما این طرح هنوز اجرایی نشده چون بودجهای در اختیار اتحادیه قرار نگرفته است.
داورزنی، داشتن ابزار را لازمه تولید میداند و میگوید: به جرات میتوان گفت، تولید پارچه در کشور ما بیمعناست چراکه چرخها قدیمی شده و از کار افتادهاند و در این شرایط تا زمانیکه گمرک و مالیات و بیمه برای تولیدکنندگان پارچه و لباس به صفر نرسد، امکان رقابت با ترکیه و چین و هند و مالزی وجود ندارد. آن هم در شرایطی که نه تبلیغی وجود دارد و نه نمایش زندهای. حتی در تمام این سالها، یک نمایشگاه دائمی برای ارائه طرحهای برتر راهاندازی نشده است.
اما نمیتوان تاثیر جشنوارهها و نمایشگاههای مد و لباس را بر ذائقه و سلیقه مردم نادیده گرفت حتی اگر این تاثیر اندک باشد.
به گفته داورزنی همینکه امروز مردم با واژه مد آشنا شده و به لباس خود اهمیت میدهند و در برابر آن جبهه نمیگیرند و توجه به رنگ و مدل را ضد ارزش نمیدانند، حاصل تلاش کارگروه مد و لباس و دانشگاههایی است که به برگزاری جشنواره و نمایشگاه پوشاک پرداختهاند اما ای کاش فاصله زمانی نمایشگاهها کوتاهتر شود. ما کمتر از افغانستان که نیستیم. چطور افغانها هفنه مد دارند و ما نداریم؟
مردم از تکرار خسته شدهاندمنیر ملکی، هم یکی دیگر از طراحان لباس است. او استقبال از طرحها و نمادهای ایرانی را نیازمند تبلیغ و فرهنگ سازی میداند و میگوید: حدود یک دهه قبل، طراحان از نمادها و نشانهای ایرانی استفاده کردند و این کار آنان مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت. اما تعداد کسانی که از این طرحها و لباسها استفاده میکنند محدود است چراکه هرکار، به فرهنگسازی احتیاج دارد و ما آنگونه که باید و شاید به فرهنگسازی در این زمینه نپرداختهایم البته در سالهای اخیر، کارگروه مد و لباس ارشاد، جشنوارههای متعددی برپا کرده؛ رسانهها هم به مد پرداخته و بسیاری از بازیگران و هنرمندان شاخص موسیقی از لباسهای ایرانی استفاده کردهاند اما هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به حد مطلوب وجود دارد.
این طراح لباس، نوآوری را یکی از ملاکهای موفقیت میداند و میگوید: بعضی برندهای ایرانی که بهویژه در حوزه تولید پوشاک با استفاده از الیاف طبیعی فعالیت میکردند، کار خود را خوب شروع کردند اما تکرار بیش از حد طرحها و بالارفتن تعداد رقیبان، موجب افت این برندها شد. گرچه نوآوری و کار خلاقه کردن هم به حمایت و معرفی نیاز دارد و طرحهای تازه باید تبلیغ شوند و به تولید انبوه برسند وگرنه در دایرع تنگ مزونها و شوهای خانگی باقی میمانند.
به گفته ملکی، در همه جای دنیا، صنعت مد، نیازمند سرمایهگذاری است و همه جای دنیا، سرمایهگذاران بزرگ از جریان مد حمایت میکنند در حالیکه دولت ایران، بودجه چندانی را به مد اختصاص نمیدهد و در بدنه سیاستگذاران هم چند دستگی وجود دارد. یک عده طرفدار جشنوارههای حجاب و عفافاند و به این مساله فکر نمیکنند که تعداد مخاطبان این جشنوارهها محدود است. برخی دیگر از حکومتمردان نیز با خود مد مشکل دارند. عدهای نمایش زنده لباس اجتماع برای بانوان را جایز میدانند و تعدادی دیگر آن را از بیخ و بن رد میکنند. معلوم است که با وجود این چنددستگیها، نه تنها دولتیها که سرمایهداران بزرگ را هم از هزینه کردن در این زمینه منصرف کرده است.
کمترین تاثیر جشنوارهها، ارتباط میان تولیدکننده و طراح استمهناز ترابیان، رییس انستیتو طراحی لباس دانشکده فنی شریعتی است. او کمترین تاثیر جشنوارهها و نمایشگاههای مد و لباس را بهبود ارتباط میان تولیدکنندگان و طراحان میداند و میگوید: مشکل اساسی ما این است که ارتباطی بین صنعت و هنر طراحی وجود ندارد به این معنی که طراحان ما به راحتی نمیتوانند وارد بازار کار شوند، چراکه طرحهاشان مخاطب خاص دارد و با سلیقه عامه مردم جامعه هماهنگ نیست؛ تولیدکنندگان هم، تنها به فروش بیشتر و تولید ارزانتر فکر میکنند و جشنوارههای مد و لباس، بهانهاست تا این دو گروه را کنار هم قرار دهد و به تولید طرحهای بینجامد که هم ایرانی و اصیل است و هم به نیاز و سلیقه تعداد بیشتری از مخاطبان پاسخ میدهد.
این استاد دانشگاه، امیدوار است برگزاری جشنوارههای اینچنین فرصتی باشد برای شناسایی طرحهای برتر و طراحان خلاقان و معرفی آنان به تولیدکنندهها. چه اشکالی دارد طراحان ما نیاز بازار را دریابند و تولیدکنندهها هم به ضرورت طراحی لباسها و مانتوهای ایرانی پی ببرند؟ و لازمه رسیدن به این مرحله این است که ما بازار را بشناسیم و بدانیم مردم چه رنگ و فرمی را دوست دارند. به عبارتی طرحهای ما زمانی موفق اند که با شناخت مخاطب همراه باشند.
طرحهای برتر به تولید انبوه میرسند؟خبرگزاری مهر، پیش از این به گفتگوی مشروح با حمید قبادی، دبیر کارگروه مد و لباس پرداخت و در بخشی از آن گفتگو به موضوع مورد بحث در این گزارش هم اشاره شد.
یکی از عواملی که موجب تاثیر جشنوارهها بر روند مد و تغییر ذائقه مردم میشود، درگرو به تولید انبوه رسیدن طرحهای برتر است در حالی که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. گرچه قبادی میگوید: این کار، در حال انجام است اما نه به صورت سیستماتیک و در چارچوب یک قرارداد. به همین خاطر، ما در حال سرو سامان دادن به این مساله هستیم تا ببینیم چه تعداد آثار برگزیده به تولید انبوه رسیده است.
حتی قبادی، یکی از اهداف برگزاری پنجمین جشنواره مد و لباس فجر را فراهم آوردن زمینههایی میداند تا آثار و طرحهای برگزیده به تولید انبوه برسند. او همچنین خبر داده بود که در حال حاضر پیگیر بحث نمایشگاه دائمی با همکاری اتحادیه پوشاک هستیم و اتحادیه، فضای مناسبی را طراحی کرده تا نمایش آثار برگزیده، محدود به ایام نمایشگاه نباشد و این کارها که در کارگروه مد و لباس، به عنوان آثار برتر معرفی و انتخاب شدهاند در این فضا به نمایش درآیند تا تولیدکنندگان بتوانند با مرجعه به این نمایشگاه، سفارش بدهند و با طراح قرارداد ببندند.
دبیر کارگروه مد و لباس در پاسخ به اینکه تفاوت چندانی بین لباسهای نمایشگاه مد و لباس با آنچه در سایر فروشگاههای مانتو فروشی وجود دارد نمیبینیم، میگوید: اگر امروز تغییری در ویترین فروشگاهها میبینیم به خاطر تاثیری است که این جریان بر مد و لباس گداشته؛ سه یا چهار سال پیش چرا اینطور نبود. این نمایشگاهها روی طرز فکر و نگرش دستاندرکاران تاثیر گذاشته و آنان به سلیقه مخاطب و پسند او فکر میکنند. من دهها تولیدکننده را میشناسم که از نمایشگاه الگو گرفته و آن را اجرایی کردهاند.
به نظر میرسد برآیند نظر کارشناس و مسئولان حوزه مد و لباس اذعان به همان نکتهای است که در آغاز به آن اشاره کردیم اما آیا امیدهای گروه اول و برنامههای گروه دوم در این زمینه میتواند راهگشا باشد؟