نیم نگاهی به نمایش «روزی گذری روزگاری» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و جواد نوری؛
گذری بر روزگار نمایش آیینی و سنتی
تاريخ : دوشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۳۸
نمایشهای آیینی در نوع خود دارای پارامترهایی چون درون بافت سنتی و آیین شناسی مردمی است. نویسندگان این حوزه از نمایش،می بایست با بهره گیری از وسعت نگاه خود بر گذر رسوم آیینی ودانش مردم شناسی،بر موضوعات کلیشه ای فائق آیند.
«کجای کاری مشتی،نشنیدی اگه خون روزمین بمونه تا قیوم قیومت کینه وقحطی وهزارتابلا از آسمون می آد.چوافتاده این چندسال خشکسالی به خاطر یه فقره قتل پدرخسرو بوده.»
نمایشهای آیینی در نوع خود دارای پارامترهایی چون درون بافت سنتی و آیین شناسی مردمی است.نویسندگان این حوزه از نمایش،می بایست با بهره گیری از وسعت نگاه خود بر گذر رسوم آیینی ودانش مردم شناسی،بر موضوعات کلیشه ای فائق آیند.
نمایش«روزی،گذری،روزگاری» کارمشترک خیرالله تقیانی پور و جواد نوری، حکایت دیرین اختلاف محله ها،افراد وسپس بست داستان در یک سرفصل نیمه عاشقانه است. این موضوع که بالقوه از ماهیت چندان بکری برخوردارنیست در نمایشنامه خیرالله تقیانیپور با نگرشی متمایز به غایت کارکرد خود رسیده است.اودر واقع توانسته است با تضعیف چهره ی کلیشه ای سوژه خود و افزودن بار محتوایی متفاوت به آن، بهترین خروجی را از اثر خود ارائه دهد.
در این نمایش، عناصر مشترک نمایشهای آیینی با نمایشهای سنتی، تلفیق وسپس فی مابین وجه تمایز آنها روابطی یکدست و دوسویه ایجاد شده است. این عناصر که در دو کاراکتر «شاپور شمر» و «خسرو سیاهباز» به منعصه ظهور رسیده، همگرایی آشکاریست که او در این دو سطح ایجاد نموده است. این همگرایی از نقطه تلاقی بین دو گروه «سیاهباز» و «تعزیهخوان» شروع میشود و در روایت عشق پسر «شاپورشمر» به دختر «خسروسیاه باز» گره میخورد.
به نظر می رسد نوع پرداخت به این روایت دو پهلو و انتخاب بازیگران و نیز استخدام دیالوگهایی که به خوبی در لایههای اثر جایگزین شدهاند توانسته است وجه برتری این نمایش را در رده آثارمشابه تثبیت کند. از دیگر عوامل موثر در این نمایش، موسیقی متن آن است که درتفکیک دو فضای تعزیه خوانی و سیاه بازی حائزاهمیت است. طبل و نقاره درپردههای تعزیهخوانی، دایره و کمانچه و دهل درسیاه بازی، کاستیهای اجرا را به تمامی پوشانده است.
این نمایش همچنین با برخورداری از درون مایه طنز محتوایی، صورت دیگری از فاکتور تعزیهخوانی را درجوهره منظری متفاوت از سنتی نگری به آن ارائه داده است که بسیارهمگن و متناسب با کلیت نمایشنامه است.
دیگر کارکرد متفاوت ساختاری آن پارهای تعمدات نویسنده بر تقویت کمرنگیهای سنتهای آیینی است که پرداخت نیکو وشیوه نوشتار نمایشنامه توانسته است بر آن توفیق یابد.
از مهمترین دستاوردهای گونههای نمایش آیینی سنتی، گاه فولکلوریک پردازی و عامیانهسازی مفاهیم اجتماعی ست که درتداعی فرآیند نوستالوژی ذهن عمومی نسبت به دیرینه معاصر یا تاریخی خود مراتبی از تحقیق ومطالعات جامعه شناسانه رامستلزم است. همچنین سنتسازی فرهنگی حاصل از آن در تبادل یک جامعه نسبتا مدرن با مدل های دورتردر جامعه سنتی می تواند روند موثری در حفظ گنجینه ریشه های فرهنگی ما باشد.
نویسنده: مریم خاکیان