فتاحی در گفتگو با خبرنگار گروه کتاب و ادبیات هنرنیوز گفت: وقتی می توانیم چیزی را نقد کنیم که آن را درست بشناسیم و بدانیم خوبی ها کجاست و نقاط ضعفش چیست.
وی با بیان این مطلب افزود: وقتی این اتفاق می افتد که در حوزه کتاب و داستان، اصول و تکنیک های فنی آن را به بچه ها بیاموزیم تا بچه ها خود داستان را بشناسند و بعد داستان را با اصول آن تطبیق بدهند و بفهمند کار تکنیکی و فنی است.
فتاحی با اشاره به اینکه آموزش نقد خود، مستلزم مقدمات دیگری است، گفت: اول اطلاع و شناخت دقیق و علمی از داستان لازم است؛ چون داستان های مختلف با دیدگاه های مختلف نوشته می شود و کسی که می خواهد کار نقد انجام دهد باید به انواع ادبی اشراف داشته باشد یعنی انواع ادبی و سبک های نوشتاری را بشناسد تا بتواند نقد صحیحی داشته باشد.
وی موارد مهم برای این قضیه را چنین برشمرد:
۱/ اطلاع و شناخت صحیح و جامع از مقوله داستان
۲/انواع ادبی و شکل های داستان(داستان کوتاه، بلند، رمان، رئال، تخیلی و...)
۳/کسی که بخواهد کار نقد انجام دهد باید از دیدی هنرمندانه برخوردار باشد، سلیقه هنری داشته باشد، ذوق و ممارست داشته باشد، باید در هر کاری هنرمندانه به آثار نگاه کرد و اگر منتقد به درک و دریافت هنری نرسیده باشد به آن نمی رسد.
۴/عامل بعدی عادل بودن و منصف بودن منتقد است که علاوه بر شناخت انواع ادبی و سبک ها منصف باشد یعنی اگر منتقدی دانش داشته باشئد اما عادل نباشد شرط لازم را دارد اما شرط کافی را واجد نیست.
فتاحی در تشریح این موضوع که کاستی نقد ادبی و آموزش آن امری مسلم است اظهار داشت: کارگاه های آموزش داستان همواره وجود داشته اند و تکنیک های داستان با خواندن و آموزش آن در کارگاه آموخته شود اما تا به حال جایی ندیده ایم که نقد را بیاموزند و این کاری است که بر زمین مانده فقط در برخی موارد جلسات نقد داستان وجود دارد است که آن ها نیز اصول نقد را آموزش نمی دهند.
وی افزود: مسئولان باید به کودکان و نوجوانان در فوق برنامه هایی که در مدارس وجود دارد، اصول نقد را بیاموزند، همچنین در مراکز کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان و فرهنگسراها که تقریبا در همه مراکز استان ها وجود دارند.
وی در خاتمه در پاسخ به این پرسش که «آیا در دفتر آفرینش های ادبی حوزه هنری کاری بدین منظور صورت گرفته است یا نه؟» گفت: اغلب هنرجوها در حوزه با آموزش داستان نویسی و تکنیک های آن آشنا می شوند اما تا کنون کلاس های نقد وجود نداشته است و یا به ندرت چنین جلساتی برگزار شده است که اختصاص به آموزش علمی نقد داشته باشد اما هنگامیکه آموزش نقد در فرهنگسراها یا کانون های پرورش فکری یا مدارس باشد این منظور در سطحی گسترده برگزار شده و تبدیل به یک جریان می شود، نقد بد از بین می رود و تفکر مردم از نقد تغییر می کند و در بیت آنها عمومیت می یابد.
مریم خاکیان