«دوست داشتن» در ایران غیر قانونیست!
خواننده پاپ در گفتگو با هنرنیوز؛
«دوست داشتن» در ایران غیر قانونیست!
خواننده آلبوم نقطه‌چین در باره اثر ممنوعه‌اش گفت: تنها می‌خواستیم پیام آور صلح باشیم اما «دوست داشتن» از نظر اداره ارشاد قابلیت صدور مجوز را ندارد و امکان صدور مجوز برای آن نزدیک به صفر است!
 
تاريخ : شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۲۵
 
بهرام بیات خواننده آلبوم نقطه‌چین که پیش از نوروز آلبوم خود را منتشر کرد و حالا آلبومش را به چاپ دوم رسانده درباره عدم حمایت از کلیپ دوست داشتن و مشکلات آن با ما به گفتگو نشسته است.
 
درباره اثر موسیقایی خود که موضوع عشق را مطرح می‌کند اندکی توضیح دهید.

 
این اثر یک آلبوم نیست. بلکه تنها یک اثر موسیقایی بود که در آن واژه «دوست داشتن» در تعابیر بسیاری از فرهنگ‌های دور و نزدیک به زبان خودشان توصیف شده‌است. در واقع خواستیم این کلمه برایمان تعبیری باشد برای «دوست داشتن». می‌خواستیم نشان دهیم ملت‌های مختلف چه تعبیری از دوست داشتن دارند. با توجه به شرایط کاری خود که با مردم ممالک دیگر ارتباط دارم؛ این ایده را جامه عمل پوشیدم. توانستم از طریق دوستانم در کشورهای مختلف خوانندگانی را پیدا کنم تا تعبیر دوست داشتن را برایم به زبان خودشان ترجمه کنند. یکی از دوستانم حتی برای ما امکانی را فراهم کرد که سرودن ترانه‌ای را سفارش دهیم. خود نیز تا زمانی که در ایران بود کنار ما ماند. 
 
هدف شما از چنین اقدامی‌ چه بود؟

 
در واقع ایده من این بود که هر کس به زبان خود دید مردمش را درباره دوست داشتن بگوید. ما در کلام خود با شعر «کاش می‌شد کویر شونه‌هام رو با اشکات تر کنی //  به کدوم زبون بهت بگم دوست دارم باور کنی» این ترانه را شروع کردیم و ملت‌هایی که برای ما از تعبیر دوست داشتن خواندند؛ دوست داشتن را به زبان خود برایمان تعبیر کردند. به عنوان نمونه فردی که افریقایی می‌خواند دوست داشتن را چنان تعبیر کرد که یادآور «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» بود. یا خواننده اسپانیایی دوست داشتن را هم‌چون تصویری بیان کرد که در حرکات موزون اسپانیایی دیده می شود. او این موضوع را نمایش کمال فرم می‌دانست که سبب لذت مردم می‌شود. برای من بسیار جالب بود که تعابیر متفاوت از دوست داشتن را بشنوم. اما هدفم بسیار فراتر از ترانه‌ای ساده بود. می‌خواستم دنیا این ترانه را بشنود و بداند که ایران پیام صلح برای جهانیان دارد. در آخر این کارها پیامی برای جهان را با یک گروه کر خواندیم. این عبارت«hand in hands together and fill all with the love»  بدین معنا که «بگذار دست به دست هم دهیم و دنیا را پر از عشق کنیم» هدف من صلح و دوست داشتن میان ملت‌ها بود. دوست داشتم این پیام پخش شود و دنیا صدای صلح ما را بشنود. 
 
برای این کار اقدام به گرفتن مجوز کردید؟
 

این کار بسیار دشوار است. من برای مجوز بسیار تلاش کردم. می دانم گرفتن این مجوز به حدی دشوار است که تقریباً باید بگویم امکان گرفتن مجوز برای این کار نیست. من بارها بابت این موضوع صحبت کردم. به هر صورت ارشاد هم برای خود خط قرمزهایی دارد که مانع انتشار قانونی این موسیقی می‌شود.
 
گفتید که امکان صدور مجوز برای «دوست داشتن» بسیار اندک است. با این حال برای انتشار این کار چه برنامه‌ای دارید؟

 
ما نهایت کاری که می توانیم انجام دهیم این است که  این کار را در خارج از کشور به صورت یک کلیپ منتشر کنیم و این امر مشروط بر یافتن یک حامی مالی است.
 
فکر نمی کنید این گونه انتشار برای اعتبارتان در ایران گران تمام می‌شود؟

 
نمی‌دانم! باید مشاوره کنم. 
 
نمی‌توانید دیدگاه‌ها را اندکی تلطیف کنید؟ به عبارتی از خوانندگان بخواهید که با خط قرمزهای ارشاد کنار بیایند؟
 

این کار بسیار دشوار است. آوردن این خوانندگان به ایران و خواندن این آهنگ‌ها خود برای ما بسیار هزینه آور بود. این که یکبار دیگر آن ها را دعوت کنیم تا به ایران بیایند و برایمان بخوانند کاری هزینه بر و از توان ما خارج است. بسیاری از آن‌ها خود با هزینه‌های شخصی در ایران اقامت کردند و ما تنها بلیط رفت و برگشت این خوانندگان هزینه کردیم. با این شرایط نمی توان به تغییر در آهنگ‌ها فکر کرد. چرا که افزایش قیمت پروازها این امکان را برایمان از بین برده است. این کار برای خوانندگان آنقدر ارزشمند بود که برای هزینه کنند. اما ما متأسفانه به این موضوع آن‌گونه که باید بها نمی‌دهیم.
 
توقع بر این بود که ما با شعرهای حماسی مثل شعر فردوسی چنین کاری را انجام دهیم. این کارها با تصمیم ما چندان هم آهنگ نبود. ما هدفمان بود در زمانی که تمام دنیا ما را تروریست معرفی می کند؛ ما از صلح و دوست داشتن سخن بگوییم. اما کسی به این موضوع توجه نگرد. شاید از این منظر نگاه می کردند کار ما ارزش گرفتن مجوز را داشت.
 
از دریچه وزیر ارشاد وارد شدید و با او هم این موضوع را مطرح کردید؟

 
نه! آنقدر مشورت کردم و با افراد زیادی صحبت کردم که از صدور مجوز خسته شدم. همه دوست داشتند؛ اما وقتی می خواستیم به مجوز برسیم به ما گوشزد می کردند که کار ساده ای نیست!
 
 
کد خبر: 56882
Share/Save/Bookmark