گفتگوی هنرنیوز با مدیر اسبق مرکز موسیقی حوزه هنری؛
مدیران شفاف عمل کنند؛ در باغ سبز نشان ندهند/اتفاق خاصی طی یک سال گذشته در حوزه موسیقی نیافتاده است
رضا مهدوی مدیر سابق مرکز موسیقی حوزه هنری گفت: در این یک سال گذشته اتفاق خاصی در عرصه هنر و موسیقی علیرغم انتظاراتی که جمعیت هنری و موسیقیدان ایرانی داشتند نیفتاد و این بر می گردد به انتخابهای اشتباه مجموعه کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تصدی چنین جایگاههای مهمی که می تواند در آینده هنری کشور عزیزمان تاثیر گذار باشد.
تاريخ : سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۲۵
مهدوی در گفتگو با خبرنگار هنرنیوز در پاسخ به این پرسش که «با توجه به اینکه شما بیست سال در مرکز موسیقی حوزه هنری و دانشگاه سوره در سمت مدیریت بودهاید و شناخت کامل و جامعی از این حوزه دارید، نظرتان درباره مدیریت حوزه موسیقی در کشور چیست؟»، اظهار داشت: چه زمانی که در کسوت هنرمند اجرای صحنهای داشتم، چه در برنامههای پژوهشی، چه در عرصه آموزش همواره به سر فصلهای وزارت علوم در حوزه آموزش هنر به خصوص موسیقی نقد داشتیم و به همین دلیل سی الی چهل درصد آن را تغییر میدادیم و میخواستیم بگوییم این تغییرات را ایجاد کردیم چون نمیخواستیم صرفا مقلد دیگران باشیم، به من ثابت شد که ما هرچقدر تلاش کنیم که خیل عظیم دوستداران این هنر را به جامعیت پوشش بدهیم اما در کلیت جامعه، نظام و حاکمیت این موضوع تحقق پیدا نخواهد کرد.
وی با بیان این مطلب افزود: اغلب پیش خود فکر میکردم به واسطه نگاه، تیم مدیریتی و اندیشهای که پشتوانه عمیقی پشت آن است و به واسطه استادان خوبی که داریم باید در عرصه مدیریتی یک خروجی متفاوت و فاخر داشته باشیم؛ اما متاسفانه محقق نمیشود، مطالبات هنرمندان موسیقی هر روز بیشتر میشود و وقتی میبینند در عمل همه چیز متفاوت است، آسیب بیشتری به آنها وارد میشود.
وی، توجه ویژه به استعدادهای جوان را در کشور، از مهمترین رویکردهای حوزه مدیریتی هنر بر شمرد و تصریح کرد: در عرصه تولید و اجرا فضاها و بودجهها را به نفع جوانانی که دارای استعداد ویژه بودند و به نوعی در جایگاه خودشان استاد محسوب میشدند؛ اما جامعه به غفلت از این جوانان عبور کرده بود سوق میدادیم، فضا را برای آنها باز کردیم که ماحصل آن ۴۴۰ ساعت آثار موسیقایی بود که ۴۰ ساعت به موسیقیهای مذهبی و ایام محرم اختصاص داشت که در نوع خود شاخص بود که در کنار ۷۰جلد تالیف کتاب و ۶۴ شماره مقام موسیقایی و اساساً در حوزه هنری تولیداتمان در هنرهای آیینی الگوساز و نمونه آفرین بود.
وی با انتقاد از رویه خواننده سالاری در ایران، درباره جایگاه شغلی موسیقیدانهای در کشور گفت: بعد از اینکه شرایط کار بر من سخت شد و مدیریت را رها کردم، متوجه شدم خیل عظیم این جوانان آمدهاند و جایی به اینها توجه نمیکنند؛ با خودم این فکر را کردم اگر جامعه یکدست نباشد و نهادها و سازمانها همفکر نباشند بهتر است این جوانان را بیهوده امیدوار نکنیم و همان بهتر که اینها بروند دنبال کارهایی با نتایج بهتر و موسیقی و هنر را شغل دوم خودشان حساب کنند، چراکه این شیوه نگاه مدیریتی باعث میشود این جوانان فکر کنند نظام برای آنها برنامه دارد در حالیکه موسیقیدانها در کشور ما شرایط شغلی مناسب، استخدام و جایگاهی مناسب ندارند، بهترین آهنگسازهای ما و بهترین کارشناسهای موسیقی کشور باید در نهایت معلم بشوند؛ بدون پشتوانه بیمه و تامین اجتماعی و تا روزی که خدا به این هنرمندان توان داده است فقط باید تدریس خصوصی بکنند بدون اینکه ارتقایی در آینده شغلی خود داشته باشند ضمن آنکه جامعه ما در رابطه با موسیقی صرفا خواننده سالار است، کما اینکه در رسانه ملی و صدا و سیما یک تعداد محدود خوانندههای پاپ و سنتی را نشان میدهند و اینها را وادار به تقلیدهای کورکوارنه و ریاکاری و play back میکنند، واقعیت خودشان را نشان نمیدهند و باعث میشوند مردم این رویه و نگاه را نپسندند؛ خاطرم هست اوایل ده هفتاد که دکتر لاریجانی رئیس وقت صدا و سیما بود، شجریان را در برنامه نوروزی پخش زنده دعوت کرده بودند و سال بعد نیز مشابه این برنامه از عبدالحسین مختاباد دعوت شد که در نهایت آقای شجریان معترض به شیوه برنامهسازی در تلویزیون شدند و از آن پس نسبت به پخش آثارشان واکنش نشان دادند.
مهدوی با تأکید اینکه مدیران هنری باید عملکرد شفافی داشته باشند، اظهار داشت: در مدیریت هم روال به همین منوال است؛ مدیران وقتی شفاف عمل نکنند و با مردم صادق نباشند و با هنرمندان و مردم به گونهای صحبت کنند که گویی توانایی هموار کردن مسیر برایشان فراهم است در حالیکه نه میتوانند بودجهای به بخشهای هنری اضافه کنند و نه توان این را دارند که مقابل مدیران بالاتر بایستند و از حقوق هنرمندان دفاع کنند با یک سری شعارهایی که در حقیقت وجود ندارد به نوعی فضاسازی کنند و در باغ سبز نشان دهند که امیدوارکننده است، در حالیکه مردم و جامعه هنری با این شعارها فقط سرخوردهتر میشوند.
وی اضافه کرد: ایجاد امید اگرچه خوب است اما باید برای آن اتاق فکر و برنامه وجود داشته باشد و حکایت جشنوارههایی نباشد که به هنرمندان جوان، لوح تقدیر و سکه میدهند و پس از جشنواره نه امکانات تولید اثر، بودجه یا حمایتی از آنها وجود ندارد؛ اتفاقا جوانان، اینگونه بیشتر اذیت میشوند؛ خروجی این موضوع این میشود که مدیران دیگر نمیتوانند به زور آنها را در کشور نگه دارند و برخی از این هنرمندان جوان جذب خارج از کشور میشوند یا اینکه اینجا میمانند و احیانا دچار روزمرگی میشوند. اینها مواردی بود که در این بیست سال به تجربه بر من ثابت شد و با توجه به تخصصم در رشته حوزه مدیریت به عینه دیدم؛ تجربه، عمل و نظر در مدیریت با هم یک مجموعه شده و چیزهایی را که باید متوجه میشدم در طول این سالها در اختیار من گذاشت البته کاش زمان زودتر متوجهام میکرد تا شاید مسیر بهتری انتخاب میکردم.
مدیر اسبق مرکز موسیقی حوزه هنری، تجربه را در عرصه مدیریت مهم عنوان کرد و گفت: تجربه پدر علم است، یعنی شما هرچقدر هم دانش داشته باشید باز در عرصه مدیریت تجربه مهمتر است، اساسا در عرصه مدیریت، تجربه و تیم مدیریتی لازم و ملزومند؛ در حال حاضر فضای مدیریت فرهنگی و هنری کشور ما دچار آسیب است و هرچه جلوتر میرویم اوضاع نابه سامانتر میشود و مدیران ما مجبورند چیزهایی بگویند که خلاف واقع است و گاهی مجبور میشوند دروغ بگویند و برای ثبات موقعیت خودشان با پاسخ ندادنها، از زیر کار در رفتنها وطرح و برنامه و بیلانهای غیر واقعی جوانان را بیش از پیش سرگردان کنند. چقدر ما در مطبوعات و رسانهها میبینیم و میشنویم که فلان مدیر از ایده آلهایش سخن میگوید که اساسا شرایط احراز و توان انجام آن وجود ندارد و صرفا برای سرگرمسازی مدیران بالادستی مطرح میشود.
وی عملکرد برخی مدیران را مورد انتقاد قرار داد و بیان داشت: شعار برخی مدیران که میگویند «همیشه وقت کم میآورم» و صبح تا شب در دفتر کار خود مشغولند اینها فقط حرف است، مثل بحث بودجه میماند که میگویند بودجه نداریم؛ اما برای سفر و سمینار و این دست موارد بودجه هست. یک مدیر واقعی لازم است هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح و در کنار خانواده بودن و هشت ساعت استراحت داشته باشد، در این صورت است که میتوان به عقل مدیریتی او شک نکرد. در سایر کشورهای توسعه یافته مردم مدیران را حمایت میکنند و این به خاطر رفتار مدیریتی آنان است که با مردم صادق هستند. در کشور ما گاهی مواقع مدیریتها حقیقی عمل نمیکنند و عموما فرمایشی هستند و اغلب افرادی بر مسند مینشینند که اصطلاحا حرف شنو، بیخطر و صلاح و مصلحت یک جمع خاص را در نظر میگیرند.
مهدوی این پرسش هنرنیوز را مبنی براینکه «در حال حاضر نسبت به مدیریت حوزه هنر و بالاخص موسیقی در کشور احساس خطر جدی وجود دارد، چه راهکاری برای بهبود این وضعیت مناسبتر است؟» گفت: با اینکه در حوزه مدیریت هنری و موسیقی کشور این احساس وجود دارد ولی شاید باید مجال بیشتری بدهیم تا دولت آقای دکتر روحانی اندکی به این موضوعات سر و سامان بدهد. بالاخره هرچیز به گذشته بر میگردد باید به عقب هم نگاه کنیم و ببینیم چه موامنعی و چه سدهایی ایجاد شده و برای رفع و اصلاح آنها دولت یازدهم وقت لازم دارد؛ اما به طور کل در دولتهای مختلف از حرف تا عمل همیشه فاصله وجود داشته و همین امر سبب شده تا ذهنیت مردم نسبت به وعدههای دولتها دچار اعوجاج شود که این موضوع خطرناکتر از مسائل قبلی است.
وی در خاتمه ضمن ارزیابی شرایط فعلی مدیریت موسیقی در کشور، انتخابهای وزارت ارشاد را در واسپاری مدیریتهای هنری بسیار مهم خواند و خاطرنشان ساخت: به نظرم در این یک سال گذشته اتفاق خاصی در عرصه هنر و موسیقی علیرغم انتظاراتی که جمعیت هنری و موسیقیدان ایرانی داشتند نیفتاد و این بر میگردد به انتخابهای اشتباه مجموعه کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تصدی چنین جایگاههای مهمی که میتواند در آینده هنری کشور عزیزمان تاثیر گذار باشد؛ این فقط حرف من نیست بلکه تعداد قابل توجهی از بزرگان و هنرمندان دانشگاهی و موسیقیدانان به شکلهای مختلف پیشنهاد، انتقادها و راهکارهای خود را به اشکال گوناگون در رسانهها و حتی به شخص وزیر و معاونت هنری ابلاغ کردهاند که کمتر پاسخی حاصل شده است!به همین ترتیب نیز انتقادهایی از سالها پیش درباره مدیریت و عملکرد موسیقی در سازمان صدا و سیما همچنان بر قوت خود باقی است که بنده اعتقاد دارم مدیریت موسیقی در رادیو و تلویزیون بنیادی تر، کاراتر و اثرگذارتر از دیگر نهادهای موسیقایی در کشور است.