آنقدر به سینمای ملودرام فحش دادیم که ...
در کارگاه فریدون جیرانی مطرح شد:
آنقدر به سینمای ملودرام فحش دادیم که ...
فریدون جیرانی تاکید کرد: توجه من به سینمای ملودرام به معنای مخالفت با کیارستمی یا سهراب شهیدثالث و فیلمسازانی در این ژانر نیست.
 
تاريخ : دوشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۹
به گزارش هنرنیوز؛ این فیلمساز روز دوشنبه ۶ اردیبهشت ماه کارگاه آموزشی خود را درباره سیر تحول سینمای ملودرام به عنوان یکی از مجموعه کارگاه‌های آموزشی جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار کرد.

در این کارگاه که با عنوان کارگاه دالفنون برگزار شد، یکی از هنرجویان درباره مخالفت جیرانی با سینمای کیارستمی پرسشی را مطرح کرد که در پاسخ به او جیرانی گفت: مخالف سینمای کیارستمی یا سهراب شهید ثالث نیستم و هرگز این سینما را نادیده نمی‌گیرم چون نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد. ضمن اینکه کیارستمی در سینمای ایران جریان سازی کرده است، همچنان که اصغر فرهادی به عنوان نسل جدید این فیلمسازان، هنرمند بسیار شاخص سینمای ایران است.

این کارگردان ادامه داد: از آنجا که مباحث زیادی درباره سینمای کیارستمی یا سهراب شهیدثالث و ... مطرح شده است‌، علاقه مند بودم کارگاه خود را درباره نوع دیگری از سینما برپا کنم.

وی در پاسخ به یکی دیگر از هنرجویان که معتقد بود سینمای ملودرام در دنیا از بین رفته است‌، تاکید کرد: هنوز در آمریکا هم ملودرام حرف اصلی را می‌زند چون این ژانر هرگز نمی‌میرد مثلا فیلم‌های «درباره الی» یا «جدایی نادر از سیمین» هم ملودرام هستند.

کارگردان فیلم‌های «قرمز» و «سالاد فصل» خاطر نشان کرد: آنقدر علیه ملودرام حرف زده‌ایم و به آن فحش داده‌ایم که نتوانستیم بفهمیم ملودرام اصلا ژانر بدی نیست.

وی در این کارگاه با تشریح روند تحول فیلم‌های ملودرام در سینمای ایران یادآور شد: ملودرام‌های اخلاقی پایه ژانر ملودرام در ایران است که متاثر از ملودرام‌های موزیکال مصری هستند.

جیرانی افزود: ملودرام‌های اجتماعی ما با ملودرام‌های اخلاقی شروع می‌شوند اما در ادامه به معجونی می رسیم که من ملودرام هستم و نه کمدی و نتیجه آن فیلمی مانند «گنج قارون» است که هم ملودرام است وهم کمدی.

به اعتقاد او؛ شکل گیری فیلمی مانند «گنج قارون» در دهه ۴۰ محصول فضای بسته آن دوران است که باعث می‌شود ملودرام‌های تلخ و اخلاقی به ملودرامی که در بردارنده دو سینمای کمدی و ملودرام باشند تبدیل شود.

جیرانی اضافه کرد: ملودرامی مانند «گنج قارون» تلاش می‌کند، طبقه پولدار و فقیر را در کنار هم قرار بدهند و این فیلم نیز مانند تمام ملودارم‌های دهه ۴۰ پایانی خوش دارد و با تفاهم طبقاتی به پایان می‌رسد.

او با اشاره به اینکه همین نوع ملودرام‌ها در سینمای ترکیه و مصر هم شکل گرفته‌اند متذکر شد: البته فضای سیاسی و اجتماعی آنان قدری با ما متفاوت است اما در این دو سینما هم همین ملودرام‌ها را می‌بینیم.

جیرانی بحث خود را با طرح پرسشی درباره ضرورت ساخت «قیصر» در سال ۴۸ و تفاوت قهرمان این فیلم با کاراکتر علی بی غم در فیلم «گنج قارون» ادامه داد و یادآور شد: قیصر از دل شرایط ملتهب اجتماعی بیرون آمده است.

وی ادامه داد: ملودرام اخلاقی دهه ۳۰ به ملودرام سازشکارانه دهه ۴۰ و بعدا به ملودرام تلخ «قیصر» که از دل شرایط جدید بیرون می‌آید‌، تبدیل شده است.

جیرانی اضافه کرد: حرف قیصر غیرت ومردانگی است که این وجه در سنت وجود دارد اما عدالت خواهی در سنت وجود ندارد و قیصر هم می‌کوشد مانند دکتر شریعتی عدالت خواهی و سنت را با هم بی‌آمیزد.

ایسنا نوشت:در بخش پایانی این کارگاه که در کاخ جشنواره(پردیس سینمایی چهارسو) برگزار شد، یک فیلم کوتاه به نمایش درآمد و جیرانی توضیحاتی را درباره تحول تکنیک در سینمای ایران ارائه کرد.
کد خبر: 91090
Share/Save/Bookmark