«ساحر» بازسازی پرهزینه فردکین از فیلم فرانسوی «مزد ترس» با بودجه بی سابقه ۲۲ میلیون دلار بود که در فروش فقط توانست نیمی از بودجه تولید خود را کسب کند. نمایش این فیلم همزمان شد با اکران فیلم «جنگ ستارگان»، فیلمی که برقش مخاطبان سینما را گرفت و پایانی شد بر آن نوع از فیلمهایی که مواد شخصی و چالش برانگیز محتوای آنها بهترین فیلمهای صنعت فیلمسازی دهه هفتاد را شکل دادند. سالها بعد فردکین داستان ایکاروس وار خود را با خلوص و وقار در مستند کوتاه «ارتباط فردکین» که سال ۲۰۰۳ ساخته شد بیان کرد.
او غرور و مبارزه خود را از دست نداد و فعال باقی ماند آخرین فیلمش هم شد «جو قاتل» با بازی «متئو مک کانگی» ساخت. او بعد از ساحر تا جو قاتل چند فیلم خوب هم داشت از جمله «برای مرگ و زندگی در لس آنجلس». گفتگوی زیر در مورد فراز و فرودهای زندگی فردکین در هالیوود و صنعت فیلمسازی مدرن است.
فکر می کنید جن گیر به عنوان یک فیلم ترسناک نمادین باقی بماند؟
من جن گیر را یک فیلم ترسناک در نظر نمی گیرم و هرگز هم در مورد آن اینگونه صحبت نکرده ام. اساس آن یک حالت واقعی است که راز و قدرتی باور نکردنی دارد و فقط در مورد مردمی نیست که به مذهب کاتولیک باور دارند. من در کار با بازیگران خوش شانس بودم چرا که آنها تقریبا از نقشهای خود جداناپذیر شدند. «لیندا بلیر»، «الن برستین» که حتی انتخاب اول، دوم یا پنجم استودیو هم نبودند و بسیار پر شور بودند. ما امسال نسخه بلوری با یک ساعت و نیم اضافات جدید از فیلم منتشر خواهیم کرد.
فکر می کنید کسی که به دین و عقاید مذهبی شکاک است می توانست این فیلم را کارگردانی کند؟
من فکر می کنم کسی که قسم خورده آتئیست باشد نباید فیلم را کارگردانی می کرد. اعتقادات شخصی من مانند یک آگنوستیک تعریف شده، اعتقاد دارم قدرت خدا و روح ناشناخته اند. اما کسی که می گوید خدایی وجود ندارد در مورد رمز و راز سرنوشت صادق نیست. من با اعتقادات یهودی بزرگ شده ام اما شدیدا به آموزه های مسیح اعتقاد دارم.
شما در کتابتان خیلی در مورد خودتان سخت گیر بوده اید و صادقانه در مورد غرور خودتان و شکست فیلم نوشتید، مشکل چه بود؟
هنگامی که موافقت کردم تا کتاب را بنویسم، تصمیم گرفتم در محدوده ذهنم صادقانه عمل کنم. من هیچ یادداشتی نداشتم بنابراین کتاب را به یاری حافظه ام نوشتم، اگر چه با چند نفر که قبلا با آنها کارکرده بودم گفتگو کردم. اما می خواستم حقیقت را آنطور که به یاد می آوردم بنویسم و تنها بعضی از مسائل شخصی و اجتماعی را حذف کردم، طوری که یک کتاب خاطرات حرفه ای نوشتم.
بعد از یک حرکت حیرت انگیز مانند «ارتباط فرانسوی» و «جن گیر» کارهای شما نزول کرد. فکر نمی کنید زمان آن رسیده که یک بازنگری انتقادی به فیلمهایی که ساخته اید داشته باشید؟ فیلمهایی که مورد نظر منتقدین و مخاطبان نبوده اند.
من واقعا با آنچه منتقدین می نویسند زندگی نمی کنم اگر چه از نظر آنها درباره تمام فیلمهایم آگاه بوده ام. برداشت شخصی من از فیلمهایی که ساخته ام این است:آنچه که حاصل شده در مقابل آن چیزهایی بود که انجام آنها را شروع کرده بودم. نگاهی به فیلمهایی که زمان خودشان شکست خوردند بیاندازید، «همشهری کین»، «سرگیجه» بیاندازید، بیشتر آنها هم اکنون شاهکار حساب می شوند.
ساحر بازسازی شما از مزد ترس شکست بزرگی بود که تقریبا حرفه شما را خراب کرد، چه اتفاقی افتاد؟
هنگامی که فیلم بیرون آمد ذائقه زمانه تغییر کرده بود، فیلم همزمان شد با «جنگ ستارگان» و واقعا این فیلم بیشتر از هر فیلم دیگری که من به یاد می آورم روح زمانه را تسخیر کرد. به من فرصت تولید فیلم زودتر داده شد ولی آنرا از دست دادم. جنگ ستارگان تغییر همه چیز را که ما تا آن زمان دیده بودیم ادامه داد. من فیلمسازی را هم در تاریخ به یاد نمی آورم که تاثیری بیشتر از آنچه جرج لوکاس ایجاد کرد گذاشته باشد.
شما در فیلم «گشت زنی(۱۹۸۰)» با آل پاچینو مشاجره داشتید، رابطه تان الان چطور است؟
من او را خیلی ندیده ام، خیلی دور ور هم نمی پلکیدیم، من «ریچارد گر» را برای نقش می خواستم. با دیدن فیلم در یک نمایش خصوصی به این نتیجه رسیدم که او اثرات کاملا بدی در آن دارد، شرایط را برایم تلخ کرد طوری که رابطه کارگردان-بازیگر ما مثل دیگران معمولی نبود. او وقت شناس نبود و اغلب نمی دانست در روزهای خاصی چه کار می کردیم.
شما با جین هکمن در ارتباط فرانسوی کشمکش داشتید، دلیل آن چه بود؟
من جین و «ادی ایگان»-کاراگاهی که شخصیت هکمن در فیلم از او الهام گرفته شده- را فرستادم تا دوری با هم بزنند تا جین ببیند که ایگان چگونه کار می کرده. جین با احساس منفی نسبت به او برگشت و نتوانست بازتاب خوبی از او در فیلم باشد. او مجبور بود ایگان را بدون هیچ قضاوتی بازی کند، اما او فکر می کرد که ادگان بدترین تبهکار تاریخ است. جین از اینکه نقش را بدون هیچ قضاوتی بازی کند در کلنجار بود، او فکر می کرد ادی یک نژادپرست است. در پایان هکمن نقش را بازی کرد ولی رابطه ما تیره و تار شد. نکته مهم این بود حتی با اینکه ما لحظات بدی داشتیم، او اجرای خوبی داشت.
شما تا به حال دو اثر از آثار «تریسی لتس» را اقتباس کرده اید، «فیلم حشره(۲۰۰۶)» و بعدی «جو قاتل(۲۰۱۲)»، چه چیزی در مورد نوشته های او برای شما جالب است؟
او از هم نسلان «تنسی ویلیامز» است. او مسیر خاص زندگی را یافته بود، چیزهایی که او می نویسد از جایی غیر منتظره می آیند و کاملا اصیل هستند.
تغییر فیلمها از زمانی که در شمار ۱۹۷۰ وارد هالیوود شدید چطور بوده است؟
هنگامی که من شروع کردم فرصتهای زیادی برای ساختن فیلمهایی درباره موضوعات متفاوت وجود داشت و چیز خاصی برای ساختن یک بلاک باستر مورد نیاز نبود. استودیوها می دانستند چگونه هزینه ها را پایین نگه دارند، فکر نمی کنم که آن مسیر امروزه وجود داشته باشد. در حال حاضر هالیوود به صحنه پول پرتاب می کند و امیدوار است کارش بگیرد.
آیا اخیرا چیزی دیده اید که به شما امید بدهد که هنوز فیلمسازانی هستند که به کاراکتر و داستان حساسند؟
«پایان کشیک(۲۰۱۲)» یک کار قوی از دپارتمان پلیس لس آنجلس و خشونت بود یا فیلم «اجابت(۲۰۱۲)» با این که نمی دانم چه بود. خارج از نظام استودیویی ساخته شده بود اما من از اینکه چگونه به آن سادگی و وضوح موضوعی با آن تم پیچیده را بیان می کرد تحت تاثیر قرار گرفتم. «تماس» فیلم ژانر بود و به خوبی ساخته شده بود و از راه های زیادی به فیلم «روانی» اشاره می کرد. هنوز فیلمهای خوبی مانند «دفترچه بارقه امید» و «سی دقیقه تاریکی» ساخته می شود.
یاسین پورعزیزی