به گزارش هنرنیوز؛
علی مرادخانی - معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - در جلسه کمیته فرهنگی - هنری دهه فجر، با سپاسگزاری از مجموعه دستاندرکاران جشنوارههای مختلف و برنامهریزان حوزه های مختلف دهه فجر انقلاب اسلامی، اظهار کرد: با توجه به تأکید و اندیشهای که در همان اوان انقلاب اسلامی در اذهان در زمینههای مختلف حوزه فرهنگ و هنر جاری است، امیدوارم بتوانیم کماکان همان فعالیتها و نگاهها را در برنامههای مختلف فرهنگی فجر داشته باشیم.
او درباره تعریف هنر بویژه هنر انقلاب، بیان کرد: آنچه مهم است با توجه به تعریفی که از هنر به مفهوم انسانی آن میشود، این است که هنر به هر روی جزیی از نگاه و بینش و ارزشهایی است که در یک جامعه وجود دارد و به نحوی از موضعی بیان میشود، اما درباره هنر انقلاب و بویژه هنر انقلاب اسلامی باید دید که انقلاب اسلامی چه مبانیای دارد و چه نمادی از هنر را میتواند معرفی کند.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی به ذات، انقلابی فرهنگی بود همانگونه که حضرت امام (ره) و همه بزرگان ما هم به آن اشاره دارند. به عقیده من، یک تحول اجتماعی و فرهنگی باعث بهوجود آمدن جریانی به نام انقلاب اسلامی شد و این جریان در دل خود، مبانیای دارد که در تعریف این مبانی میتوان به بسیاری از نمادها و نمودارهای هنری رسید. به همین دلیل هم اگر توجه کنیم، خواهیم دید که در حال حاضر هم وقتی هنر ما در حوزههای مختلف معرفی میشود با استقبال خاصی روبهرو است و با آن بهگونهای متفاوت برخورد میشود.
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین اظهار کرد: اینکه ما هنر را به انقلاب سنجاق کرده باشیم، درباره هنر انقلاب اسلامی معنا ندارد، چراکه این دو مقوله به حدی در یکدیگر ممزوج هستند که باید به آن بهعنوان بخشی از حوزههای فرهنگی و هنری کشور خود توجه کنیم.
مرادخانی با اشاره به مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در هنر، تصریح کرد: اگر ما توجهی به کلیات هنر داشته باشیم، تأثیر دیدگاههای ظلمستیزی و ارزشمداری انقلاب را به نحوی نامحسوس در ابعاد مختلف هنر ایرانی میبینیم. هنر ایرانی بهطور کلی نگاهی خدامحور و انسانگرا دارد، بهعنوان مثال وقتی به معماری ایرانی توجه کنید، درمییابید که معماری ایرانی اساسا معماری توحیدمحور است و حال این مقوله با مبانیای که در انقلاب اسلامی وجود دارد، به این مقولات نزدیکتر شده و به همین دلیل، حتی اگر شما کارهای جوانان ما را در حوزه تجسمی مشاهده کنید، خواهید دید که تا چه اندازه نگاه انسانی و نگاه ارزشی ذاتی در درون این آثار وجود دارد.
وی ادامه داد: در هر کجا که نمونههایی از پایگاههای نظری مشاهده میشود، مبانی ارزشی، خود به خود بدون حتی هیچ دخالت آنچنانی، نضج گرفته است. وقتی به آثار ادبی برگرفته از فرهنگ این کشور نگاه میکنیم، آثاری را میبینیم که میتواند حتی در نقاط مخلف دنیا بهنمایش درآید و یک نگاه متفاوت ارزشمدار را به جامعه جهانی ارائه کند تا نشان دهد که اساسا ما چگونه نگاه میکنیم و فضا را چگونه میبینیم و مسائل اجتماعی خود را از چه منظری بررسی میکنیم.
مرادخانی گفت: نتیجه ذاتی جریانی که در کشور به نام انقلاب اسلامی بهوجود آمد، شرایطی از ارزشها و آرمانخواهیها و نگاه متفاوت نسبت به آن چیزی را که در جهان امروز وجود دارد، ایجاد کرده که در حال حاضر آن را در هنر کشور میبینید.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چه برنامهریزیهایی برای معرفی هنر انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر در نظر گرفته شده است نیز بیان کرد: نباید خیلی مصداقی به این موضوع نگاه کنیم. من شما را ارجاع میدهم به موزه هنرهای معاصر و اینکه سری به مجموعه هنرهای نمایشی ما بزنید و سینمای ایران را بررسی کنید. همه اینها هریک بهطور مشخص، کارهای متفاوتی را در عرصههای مختلف انجام دادهاند. به همین دلیل من بحثی را که در جریان تنیدگی کل جریانات مختلف یادآور شدم، در واقع شاهد همین جریان است که همه هنرمندان ما هریک به نسبت، سهمی در این اتفاق دارند.
مرادخانی تأکید کرد: این نکته بسیار مهم است که ما در هنر، شعار ندهیم، بلکه موضوعی را که در جان یک جریان قرار گرفته است، بهصورت اساسی و درست مطرح کنیم. ما باید در جریان کار خود، نگاه متفاوت و زیباییشناسی خاص خود را داشته باشیم که البته این امر نیازمند صرف زمان و تلاش بسیار است؛ اما واقعیت این است که همه بهدنبال آن نگاه متفاوت هستند و من این موضوع را در کار بسیاری از هنرمندان خودمان در حوزه های مختلف میبینم، بویژه این موارد در کارهای اجراهای صحنهای بسیار مهم است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در حیطه نقد و ارزشگذاری کاری انجام شده است یا خیر؟ اظهار کرد: این البته بحث مهمی است و فکر میکنم در مواردی حتی یک مسأله راهبردی است، به این دلیل که ما هر اندازه در این زمینه قویتر و قدرتمندتر کار کنیم، به همان میزان در آینده، تئوریهای محکمتری را بهدست خواهیم آورد. ما در حوزه طرح و برنامه خود اساسا یک بخشی را برای این کار قرار دادیم. همچنین در حوزه هنر تلاشهای فوقالعادهای داریم، اما این لزوما کامل نیست و نقد و بررسی یکی از ملزومات این قضیه بهشمار میرود.
مرادخانی یادآوری کرد: دولت یک حامی، جریان اثرگذار و پیشبرنده است و اساسا بیشتر از این نباید خود را به قضایای جزیی وارد کند. بنابراین باید اجازه داد که در جامعه امروز همه این اتفاقات و نقدها و بررسیها بهصورت طبیعی رخ دهد و دوباره بهعنوان یک جریان جدید مورد بررسی قرار گیرد و به جریان اجتماعی وارد شود. در این رفتوبرگشتهایی که در شرایط مختلف در جامعه و دولت اتفاق میافتد ما بهتدریج روبه جلو خواهیم رفت.
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که چه میزان برای اندیشههای مخالف، مجال ایجاد شده است؟ بیان کرد: ما در جامعه، تکثر اندیشه داریم؛ اما یک مواردی در کلیات قضایا وجود دارد و آن هم این است که مثلا اگر بحثی به نام خط قرمز بهوجود میآید، آیا این خط قرمز مبنایی دارد یا خیر؟ بهعنوان مثال مواردی همچون تبلیغ برای تفرقه و موضوعاتی که ناامیدکننده جریانات اجتماعی است یا مناسبات الحادی در یک جامعه دینی پذیرفتهشده نیست. آنچه مشخص است، این است که در جریان هنر، فارغ از قالبها و مباحث اینچنینی یک جریان اندیشهای داریم که باید به آن تا آنجا که میتوانیم بال و پر بدهیم؛ اما در یک جایی باید دید که این مسائل به چه میزان، آن جریانات کلی و ارزشهایی را که به آنها معتقدیم تقویت میکند.
مرادخانی افزود: در بسیاری از مواقع هم بسیاری از بزرگان ما اظهار کردهاند که ما کاری نداریم با اینکه شخص، چگونه فکر میکند هر کسی میتواند در جامعه کار کند، اما اگر قرار شد ما موضوعی را ترویج دهیم، باید با مبانی و ساختار کلی جامعه ما بهعنوان جامعه دینی تطبیق داشته باشد و میزان تطبیق هم یک چالش دیگر است و ما باید مبانی مقایسهای هم داشته باشیم، پاسخ این پرسش که مبانی مقایسهای مربوط به کارهای ارزشی در کجا معلوم میشود نیز در تکثر تولید و مقایسه آنها با آثار دیگر مشخص میشود. به همین دلیل معتقدم اگر ما به این مبانی نگاه کنیم، میبینیم با وجود همه مباحث، جمهوری اسلامی ایران تلاش زایدالوصفی انجام داده، برای اینکه بتواند لااقل اینها را به یک موضوع قابل ملاحظه تبدیل کند.
ایسنا نوشت:وی درباره اینکه آیا کمیته فرهنگی - هنری دهه فجر ویژهبرنامههای خاصی را تدارک دیده است، اظهار کرد: ما یک ستاد هستیم و ستاد فرهنگی - هنری دهه فجر یک جریان هماهنگکننده در کشور است که خود تولیدکننده نیست و هیچگاه هم نباید انتظار داشته باشیم که ستاد دست به فعالیتهای تولیدی بزند، البته ممکن است بنا به ضرورت یکسری کارها را در شرایطی انجام دهد، اما واقعیت این است که وزارتخانهها و کسانی که در زمینههای مختلف کار میکنند هریک باید سهمی برای فعالیتهای زمان انقلاب گذاشته باشند.