داوود رشیدی در نشست نقد و بررسی نمایش «آقای اشمیت کیه؟» گفت:در تئاتر علاوه بر بازیگر و کارگردان تماشاچی قطب دیگر نمایش است که از قطب های اصلی تئاتر محسوب می شود.
نشست نقد و بررسی نمایش «آقای اشمیت کیه؟» در پنجمین نشست اتاق تئاتر فرهنگسرای رسانه با حضور داوود رشیدی کارگردان، سیامک صفری و احمد ساعتچیان بازیگر نمایش و امین عظیمی و علی شمس منتقدان این نشست 8 مرداد برگزار شد.
مجید سرسنگی، مدیر عامل خانه هنرمندان ایران تماشاخانه ایرانشهر در ابتدای این برنامه ضمن قدردانی از فرهنگسرای رسانه برای برگزاری این سلسله نشست ها گفت: اجرای نمایش «آقای اشمیت کیه؟» جزء ماندگارترین تئاتر های ما محسوب می شود و باعث افتخار ماست که این نمایش در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته است.
وی ادامه داد: نقد عرصه ای است که مورد غفلت قرار گرفته و اگر به آن توجه نشود اساس کارهای هنری با مشکل مواجه می شود. جامعه ای که با هنر عجین نباشد سرشار از ناهنجاری ها خواهد شد. به همین علت ما نیز آمادگی خود را برای کمک به فرهنگسرای رسانه اعلام می کنیم.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران با اشاره به اینکه اگر ما نقادان خوبی نداشته باشیم راه مطمئنی را طی نکرده ایم، اضافه کرد: اینکه از یونان باستان هنر خاصی به جا مانده، به علت آن است که نقادان بزرگی در کنارشان حضور داشتند. امیدوارم جریان نقادی در ایران هم ادامه پیدا کند.
داود رشیدی کارگردان نمایش «آقای اشمیت کیه؟» درباره این نمایش توضیح داد: صحنه، تماشاچی و رسانه سه قطب مکمل یکدیگر هستند و بدون این سه، هیچ نمایشی نمی تواند به اجرا درآید.
وی افزود: آقای اشمیت هویتی است که به یک زن و شوهر تحمیل می شود تا جایی که آن ها برای اینکه بتوانند به زندگی خود ادامه دهند، این هویت را می پذیرند. این زن و شوهر در ادامه نمایش با اتفاقاتی مواجه می شوند که غیر معقول هستند.
رشیدی اضافه کرد: این نکته که بین آنچه ما هستیم و آنچه واقعیت ماست تفاوت وجود دارد، من را به این نمایشنامه جلب کرد. بازیگران هم خیلی خوب توانستند به نقش برسند و اجرای مناسب را ارائه کنند.
وی با اشاره به کارگردانی این نمایش بیان کرد: نمایش «آقای اشمیت کیه؟»کاری جدید است و ما تصمیم گرفتیم اول تماشاچی را درگیر کنیم. برای شکستن سد تماشاگر ابتدا با کمدی آغاز کردیم تا تماشاگر را وارد فضا کنیم. چون تماشاچی یک قطب اصلی در تئاتر است.
سیامک صفری بازیگر نقش آقای اشمیت گفت: متن این نمایش برای من خیلی جذاب بود. چون موقعیت آن به گونه ای بود که اگر بازیگر بتواند از پس آن برآید، یک موقعیت استثنایی برایش به وجود آمده است.
وی افزود: من هیچ ذهنیت اجرایی از متن نداشتم و فینال آن الان روی صحنه است. اما این نقش یک شانس برای بازیگر محسوب می شود. چراکه یک متن تازه را بازی می کند.
صفری با اشاره به اینکه هیچ وقت با خواندن نمایشنامه آن را قضاوت نمی کند، تصریح کرد: قبل از بازی و با برخورد با متن آن را تحلیل نمی کنم. تحلیل در کلیت صحنه به عهده کارگردان است. من سعی می کنم موقعیت های نقش را درک کرده و بازی کنم.
وی ادامه داد: سعی می کنم از این قضاوت دور باشم و کاری که من می کنم ساده نیست. اینکه بازیگری بتواند موقعیت های نقش خود را تشخیص دهد و آن را بازی کند، کار سختی است. همچنین این متفاوت از فضای روشنفکری است.
صفری تاکید کرد: به نظر من آنچه که باعث می شود یک بازیگر درست قدم بردارد این است که بتواند موقعیت های نقش خود را تشخیص داده و بازی کند. نوع قضاوت من هم از جایگاه یک بازیگر است. بازیگر نباید وارد حوزه تحلیل شود.
احمد ساعتچیان یکی دیگر از بازیگران نمایش «آقای اشمیت کیه؟» در ادامه این نشست گفت: من همیشه در وهله اول خود را در اختیار کارگردان می گذارم و از او پیروی می کنم. چون این باعث می شود یک هارمونی در کار ایجاد شده و فکر و بازی یکسان شود.
وی افزود: متن پیچیدگی هایی دارد اما هرکسی به اندازه نقشی که دارد ساده و روان در کنار یکدیگر قرار می گیرند. آقای رشیدی شهامت آن را دارد تا دست روی متن هایی بگذارد که سابقه اجرایی ندارند و تازه هستند.
ساعتچیان با اشاره به فضای نقادی اضافه کرد: اگر نگاه ها در نقادی تغییر کند اثرگذارتر خواهد بود.اگر تماشاگر از کار لذت نبرد آن کار حتما خوب نبوده است. تماشاگر اگر لحظه اول می خندد و یا گریه می کند آن هم لذت بردن است. چون خودش را در آن نمایش احساس کرده است. دنیای نمایش گسترده تر از آن است که در چارچوب باید و نباید آن را جای دهیم.
علی شمس منتقد این نشست اظهار داشت: اجرای نمایش پیوسته است و زمان را به مخاطب اعلام می کند. سیامک صفری خوب بازی می کند اما سایه او روی نقشش می افتد و این تصور برای تماشاگر پیش می آید که خنده ضمیمه این نمایش است.
وی اضافه کرد: تماشاگر انتظار دارد بخندد در صورتیکه خنده این نمایش باید از جنس لبخند باشد نه قهقهه. اما تماشاگر قهقهه می زند و این یک تناقض را ایجاد می کند. همچنین شکل اغراق گونگی در اجرای برخی نقش ها نیز وجود دارد.
شمس درباره متن این نمایش گفت: سیستم درونی متن را دارای مجموعه ای از شاخص های قدرتمند می دانم. حوادث این نمایش خالی از روابط عالی نیست و در راستای داستان پیش می رود. می توان تجربه نویسندگان مطرح را در این متن دید و به نوعی آن را جامع دانست