تحول در علوم انسانی به عنوان یک گفتمان در برنامه «زاویه»
تاريخ : دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۱۰
پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی ایران با وجود فراز و نشیب های فراوان و بعضا سرنوشتساز در حوزههای علمی، صنعتی، سیاسی، فرهنگی و ...همگان از یک موضوع مهم به عنوان اساس و پایه رشد و پیشرفت کشور و البته نظام مبتنی بر شرع مقدس اسلام سخن میگویند. شاید سالها طول کشید که اکثر اندیشمندان و نخبگان کشور به این باور رسیدند که زیربنای تعالی و شکوفایی حکومت اسلامی و انقلاب برخواسته از بطن تعالیم دینی مان، تحول در علوم انسانی است. به سالهای نه چندان دور که برگردیم به وضوح می بینیم که جز اندکی از متفکران از جمله مقام معظم رهبری کمتر کسی این جایگاه را برای علوم انسانی قائل بود و بعضا برخی از مسئولین ردههای بالای کشور هم نگاهشان کاملا متفاوت با اصل ماجرا بود و البته برخی هم تحت تاثیر غربزدگی ها و جهان بینی های مادی خواسته یا ناخواسته موجب غفلت از این حوزه شدند.
اما به رهبری فکری مقام معظم رهبری و با وجود مقاومتهای زیادی که از سوی برخی سطح اندیشان و کوته نظران میشد و نیز به سبب برخی رخدادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و نیز برخی مسائل بین المللی و نوع رویکردها و توطئه های برنامه ریزی شده غرب برای کشور که متمرکز شده بود بر روی حوزه علوم انسانی به عنوان قلب تپنده و مغز پیش برنده و نافذ حکومت اسلامی که همان روح نظام تعبیر میگردد، کم کم این هشدارها و مطالبات رهبر معظم انقلاب جدی تر گرفته شد و بحث تحول در علوم انسانی به عنوان یک گفتمان و مطالبه عمومی درآمد. جایی که امروز حتی اکثر دانشجویان علوم انسانی ما که هنوز در مرحله علم آموزی هستند و نه تسلط کامل بر این علوم، در هر تربیون یا نشست و جلسه ای به این موضوع اشاره می کنند. این مسئله در حوزه های علمیه هم به شکلی متفاوت ولی با همین مضمون جاری شده است.
بنابراین وظیفه همه نهادها و متولیان دلسوز دین، انقلاب و کشور این است که برای رشد کشور( بر اساس نگاه عمیق فرازمانی و گفتمانی) و نیز تثبیت پایه های نظری تئوریهای حکومتی و مدیریتی نظام و البته غلبه بر هجمههای نرم افزاری سنگین دشمن، این است که در قبال تحول در علوم انسانی گام های جدی بردارند.
یکی از نهادهای مسئول این حوزه در کنار دانشگاهها، حوزههای علمیه، مراکز فکری و پژوهشی، مراکز خصوصی و متفرقه و ... قطعا صدا و سیما است که هم به صورت جداگانه در نقش مولد و زایشگر میتواند ظاهر شود و هم در نقش منعکس کننده خروجیهای حوزه و دانشگاه و سایر مراکز... و رسانه ملی از این جهت از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
یکی از اقدامات ارزنده رسانه ملی در این راستا برنامه «زاویه» است. برنامهای که با رویکرد جدید و متفاوت به حوزه علوم انسانی وارد شده است و با وجود داشتن مخاطبین «خواص» و نه عوام برگ برنده اش هم مناظره ای بودن آن است. این امر باعث شده است که علوم انسانی که به خودی خود خشک و خسته کننده و بعضا ثقیل به نظر میرسند و بسیاری از مخاطبین را اوایل راه از همراهی باز می دارد جذاب و مخاطب پسند شود. شاید تا کنون در حوزه علوم انسانی برنامه های زیادی تولید یا ضبط شده باشد که وضع موجود کشور در این حوزه نشان می دهد که رویکردهای قبلی همه متولیان و نهادهای اشاره شده موفق نبوده است و البته شکل قبلی جوابگوی این نیاز کلیدی کشور نیست.
از سوی دیگر سبک برنامه «زاویه» دقیقا ما را به سمت تحول خواهد برد. یعنی یک سری گفتگوهای چالشی، جدی و اساسی در حوزههای عمیق و کلیدی علوم انسانی که منجر به آشکار شدن بسیاری از خلا ها و گلوگاههای حساس این حوزه می شود. شاید بسیاری با این دیدگاه موافق باشند که تحول در علوم انسانی با جلسه گرفتن عده ای پشت درهای بسته و بویژه کسانی که مسئولیت اجرایی دارند مثلا مسئولین وزارت های علوم و آموزش و پرورش و ... هرگز محقق نخواهد شد. بلکه آنها فقط باید مجری باشند و بسیاری از آنها اصلا تخصص لازم برای چنین مسئله اساسی را ندارند و نباید توقع بیجا داشت. این نخبگان، صاحبنظران، اندیشمندان و پژوهشگران هستند که باید تولید کنند و ارائه دهند. آن هم نه فقط در قالب گفتگوها و جلسات یا همایش های معمولی. بلکه در قالب نقد و مباحثه و تضارب آراء جدی . برنامه زاویه یک الگوی بسیار نزدیک به این دیدگاه است. یعنی با مدل مناظره و چیزی شبیه کرسی آزاد اندیشی و البته با رویکردهایی نوین به این موضوع پرداخته است که باید بسیار بیشتر از اکنون روی آن سرمایه گذاری شود و حمایتهای بیشتری جلب این برنامه گردد.
از دیگر برکات این برنامه درگیر کردن جدی نخبگان و دغدغه مندان نسبت به عمق نیاز های این حوزه است.البته نکات مثبت دیگری هم داشته است من جمله مجری کارشناس قوی و نیز دکوراسیون متناسب و جالب. هرچند نکاتی هم هست که اگر در نظر گرفته شود موجب بهتر شده برنامه میشود. مانند استفاده از اساتید شاخص تر، مطالب مستندتر از سوی میهمانان، و حتی حضور تعدادی از تحصیل کردگان این حوزه در محل ضبط برنامه و ورود به مباحث.
در نهایت باید گفت که شاید برخی انتقادات بجایی داشته باشند که چرا رسانه ملی در قبال رشد مسائل درجه دوم مانند فوتبال در کشور این همه سرمایه گذاری می کند و ساعتهای زیادی از برنامه های خود را به آن برنامه اختصاص می دهد ولی برنامه های محتوایی و غنی در حوزه های اساسی مانند علوم انسانی مظلوم واقع می شود. جا دارد که توجه به این حوزه ها با وجود ظهور چنین برنامه هایی یشتر تز گذشته باشد.
یادداشت: ایوب توکلیان