هزار و یک گره و مدیری که هنوز نیامده!
گذری بر نیازهای جامعه هنرهای تجسمی؛
هزار و یک گره و مدیری که هنوز نیامده!
 
تاريخ : چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۳۳

شاید چشم به راهی اهالی هنر به ویژه هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی برای انتخاب مدیر مرکز هنرهای تجسمی معنایی بسیار فراتر از مدیر یک اداره ارشاد باشد. در واقع نامعلوم بودن مدیرمرکز هنرهای تجسمی به عنوان بزرگترین دفتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشکلات و مسائل بسیاری به دنبال دارد که نمی‌توان از کنار آن ها گذشت. اما گرچه تعلل در انتخاب مدیر مرکز هنرهای تجسمی اتفاقی خوشایند نیست و بر روند فعالیت های هنری تاثیرگذار است. اما مهم تر از این تاخیر مسائلی است که مدیر آینده مرکز هنرهای تجسمی باید بدان ها توجه کند. موضوعاتی که آینده هنر کشور بدان ها وابستگی تام دارد.

 

هنرمندان چشم به راه دوسالانه های تجسمی

 

دوسالانه های متعددی که امسال باید برگزار شوند و هنوز هیچ خبری از برگزاری آ‌ن‌ها نیست، یکی از دغدغه های اصلی اهالی هنرهای تجسمی است. در حقیقت باید اذعان داشت که یک جشنواره که به صورت دوره ای برگزار میشود، نیازمند برنامه ریزی مدون و دقیق، جدول زمانی بی نقص و دبیرخانه فعال برای برگزاری است. جشنواره های هنری نیازمند آمار و ارغام ظاهری و برگزاری پر تکلف نیستند. آن چه یک جشنواره بدان نیاز دارد؛ کیفیت بالای آثار هنری و هم چنین جذب حد اکثری هنرمندان برجسته یک حوزه هنری است و می توان ادعا کرد که چنین برنامه ای تنها در صورت حضور یک مدیر آگاه و با تدبیر قابل رخداد است. اما در واقع یکی از مسائل عمده ای که تعلل در انتصاب و انتخاب مدیران می تواند ایجاد کند؛ بی نظمی در دوسالانه های عرصه هنرهای تجسمی است. شاید بتوان این خرده را از مسئولان هنر گرفت که به تقویم زمانی برای اجرای برنامه های مرتبط با هنر بهای چندانی نمی دهند‌.

 

اقتصاد هنر، پاشنه آشیل هنر ایران

 

یکی از مسائل دیگری که لازم است تا دولتمردان آینده هنر بدان توجه کنند؛ نیاز به تامین مخارج زیستی هنرمندان از طریق حرفه آن ها یعنی آثار هنری‌شان است. آن چه در این میان مطرح است آن است که هنرمندان به عنوان یکی از اقشار اثرگذار جامعه نیاز به آرامش برای خلق آثار هنری خود دارند. یک اثر هنری در شرایطی می تواند با فراغ بال خلق شود که خالق آن ترس عدم امکان تامین مخارج خود را نداشته باشد. در شرایطی که امروز مدیریت درستی بر اقتصاد هنر حاکم نیست و سود فروش اثر هنری تنها در جیب دلالان آثار هنری جای می گیرد؛ چگونه می توان به سرنوشت روشن هنر دل خوش کرد! در واقع هنر در جامعه ما باید از هیتی برخوردار شود تا بتوان به خلق آثار پیشرو امید بست.

 

بازنگری در جایگاه هنر و هنرمندان

 

یکی از مسائلی که هنرمندان با آن روبرو هستند؛ عدم وجود حمایت منطقی از خلق هنری و خالق یک اثر هنریست. از آن جا که نه هنر بازار تضمین شده ای دارد و نه هنرمند با خلق اثر هنری امکان دستیابی به امنیت شغلی نمی توان انتظار داشت هنرمند زمان خود را به خلق هنری اختصاص دهد. در واقع نیاز عمده هنرمند رسیدن به یک استاندارد نسبی در مورد سواد جامعه از هنر و هم چنین قرارگیری اثر هنری در سبد نیازهای جامعه است. مادامی که به هنر به عنوان یک کالای لوکس نگریسته می شود؛ هنر عمق و ریشه خود را آشکار نمی‌کند و هنرمند تنها برای جامعه خود به خلق آثاری ثروتمند پسند دست می زند. در حالی که دغدغه فروش اثر هنری یا فهمیده شدنش در یک جامعه سالم وجود ندارد. در یک جامعه توانمند و سالم اثر هنری قادر خواهد بود به شکلی ظهور کند که آئینه رخدادهای زمان خود و برگردان آینده محتمل یک جامعه انسانی باشد.

به همین سبب و علل متعدد دیگر باید یادآور شد که باید مدیران آینده در جریان هنر با توجه به آمون و خطا در روند گذشته آن بازنگری کنند و این موضوع تنها در صورت اهمیت واقعی هنر به عنوان مولفه رشد و توسعه یک جامعه نزد مدیرانش صدق می کند.

 

کد خبر: 67088
Share/Save/Bookmark