مسئولان سری به بازار بزنند؛
آلبومهای که فروش نمیروند؛ گزارش عملکرد شماست!
یکی از مشکلات فعالان موسیقی کلاسیک ایرانی کسادی بازار فروش آلبوم های موسیقی و کم شدن مخاطبان کنسرت های موسیقی کلاسیک است.
تاريخ : چهارشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۰۳
اگر سری به بازار فروش آلبومهای موسیقی بزنیم؛ با فروشندگان محصولات فرهنگی گپی بزنیم؛ و از احوال آلبومهای موسیقی سراغی بگیریم؛ در خواهیم یافت که بازار آشفتهای که هنرمندان از آن سخن میگویند؛ جای دوری نیست. همینجا کنار گوشمان در بلندترین خیابان فرهنگی ایران یعنی خیابان انقلاب هم خبری از مشتاقان آلبومهای موسیقی نیست.
وقتی پای صحبت هنرمندان موسیقی کلاسیک مینشینیم، از این حقیقت شکایت می کنند که مخاطبانشان کم و کمتر شده و آلبومهای موسیقیشان به سختی فروش میرود. البته شاید هم اگر به سراغ هنرمندان پاپ برویم، گلایههایی از همین موضوع بشنویم. اما بازار راکد آلبومهای موسیقی و سالنهای نیمهپر، نیمهخالی موسیقی کلاسیک ایرانی یا همان موسیقی سنتی از کدام موضوع نشأت میگیرد؟
مدتهاست که خبری از موسیقیهای سنتی در تاکسیها نیست. حالا موسیقی پاپ جایی برای خود باز کرده و مخاطبان دیروز موسیقی سنتی را به سمت خود کشانده است. برخی معتقدند که موسیقی سنتی توان رقابت با موسیقی های پاپ و راک غربی را ندارد. اما آیا این موضوع حقیقت دارد یا خیر؟
نخست آنکه چند دهه قبل موسیقی سنتی جایگاه واقعی خود را داشت و ردههای مختلف سنی بنا به طبع و ذائقه از آن بهره میگرفتند. برخی معتقدند که به سبب آسیبهای اجتماعی و تغییر در شرایط زندگی، طبع و ذائقه مردم تغییر کرده و دیگر حوصله شنیدند آوراز دشتی و آواز اصفهان را ندارند. آنها ترجیح میدهند با سرعتی بیشتر موسیقی را ببلعند و از آن بهره ببرند. برخی دیگر معتقدند موسیقی پاپ و راک به سبب آنکه از گونههای غربی موسیقی تبعیت میکند و به فرهنگ غربی نزدیکتر است؛ احساس بهتری از شنیده شدن برای مخاطب دارد. آنهم به گسترش استفاده از ماهواره و کالاهای غربی و مسائلی از این دست باز می گردد. عدهای هم معتقدند که موسیقی های هیجان انگیز با طبع و ذائقه جوانتر های امروز که ذهن هاشان زباله دانی هیجانهای تخلیه نشده است؛ مناسبترند. اما به واقع ماجرا چیست؟
در عوض هنرمندان موسیقی کلاسیک از صدا و سیما گله دارند که بزرگترین رسانه فرهنگساز است. آن ها معتقدند که از زمانی که تلوزیون موسیقی سنتی را طلاق داده و رو به سوی هنرمندان پاپ آورده، بازارشان کساد شده و آلبومهاشان آنطور که باید فروش نمیرود. کریم خاوری یکی از آهنگسازان سنتی درباره این تاثیر به این نکته هم اشاره کرد که وقتی برای مدتی کوتاه نمایش آلات موسیقی در میانه سالهای دهه هفتاد در تلوزیون آزاد شد؛ رونق کنسرتهای سنتی و فروش آلبومها به یکباره وسعت گرفت. با این احوال میتوان گفت سلیقه مردم در رونق بازار موسیقی اثر دارد و رسانه ملی در سلیقه مردم . در نتیجه رسانه ملی به طور مستقیم در میزان مخاطبان موسیقی کلاسیک اثر دارد. به فرض صحت این موضوع باید گفت که رسانه ملی هم چندان اهمیتی به این موضوع نمی دهد. تنها دو یا سه برنامه تلوزیونی آنهم در ساعتهای پایانی شب در شبکههای مشخص تمام مخاطبان را پوشش نمی دهد و از سویی صدا و سیما هم به این موضوع اهمیتی نمیدهد که سلیقه مخاطبان را به چه سمتی سوق دهد. به طوری که یکی از خوانندگان آواز ایرانی معتقد بود: تعارف هم نداریم، برای صدا و سیما سرنوشت موسیقی سنتی شاید مهم نیست!
از سوی دیگر یکی از مخاطبان موسیقی سنتی میگفت: تا یادم میآمد تک نوازی نی را در ایام شهادت از تلوزیون شنیدم و خاطره خوشی از صدای نی ندارم!
با توجه به این موضوعات باید به این فکر بود که راه چاره دیگری باید وجود داشته باشد که موسیقی سنتی را نجات دهد. پس بخشی از این موضوع هم به آهنگسازان و خوانندگان آواز سنتی مربوط است. آیا آهنگسازان سلیقه مخاطبانشان را به دقت مورد مطاالعه قرار میدهند؟ آیا در انتخاب اشعارشان به احوال زندگی مردم توجهی دارند. برخی معتقدند علت آنکه موسیقی پاپ امروز جایگاهی متعالی یافته و برای مردم حکم فریاد درونشان را پیدا کرده، این است که از دردهاشان صحبت میکند؛ و به احوال اجتماعیشان نزدیکتر است. چنین بر میآید که مشکل موسیقی سنتی یک سنگ اندازی یک جانبه و غرض ورزی یک طرفه نست. هنرمندان موسیقی سنتی هم مخاطبانشان را از مخاطبان سی سال قبل تمایز نمی دهند. این حقیقت که مخاطبان امروز بیش از تامل در شگفتیهای معنایی، به جرعه ای شادمانی و شعف نیاز دارند را نادیده میگیرند و آنوقت منتظر میمانند تا آلبومهاشان فروش برود!
به طبع فروش یک آلبوم، حکایت از سلیقه مردم دارد. و هنر به طور مستقیم با مخاطب در ارتباط است. شاید عدم فروش آلبومها هشداری برای موسیقی سنتیست تا بیشتر در این امر تامل کنند؛ که آیا به اندازه خوانندههای پاپ به درد دل مخاطبانشان احترام می گذارند؟
مینا عبدی