مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز، تا زمان فوت مرحوم عدل وجود نداشت و حتی چند روز بعد، اما وقتی برای افتتاح موزه دوران اسلامی دوباره پایت به موزه ملی باز میشود، نخستین چیزی که در بدو ورود توجهات را جلب میکند، همان است. یک حساب سرانگشتی بین این دو تاریخ نشان میدهد زمان زیادی از ساخت آن نگذشته است. جلوتر که میروی چند کیسه انباشته که بر روی آنها نوشته شده « سفیدکاری» توجهت را جلب میکند. افزون بر آن چند سطل سفید و دو بشکه آبی رنگ هم خودنمایی میکند. و پرسش هایی که ذهنت را قلقلک میدهد که پشت اتاق اطلاعات آن هم در ورودی موزه ملی این سازه سفید چه میکند؟
چه ضرورتی برای احداث آن وجود داشته است؟ این عجله برای ساخت از کجا نشأت گرفته است؟ چه اتفاقی در موزه رخ داده که به یکباره چشمها باید به دیدن آن منور شود؟ مگر موزه ملی در فهرست آثار ملی قرار ندارد پس این سازه این جا چه میکند؟ آیا ساخت و ساز در عرصه یک اثر مجاز است؟ آیا ساخت آن در کمیته فنی مطرح شده است؟ و... از گوشه و کنار که پرس و جو میکنی، پاسخ میشنوی که قرار است فروشگاه شود! بیشتر متعجب میشوی مگر موزه فروشگاه نداشت؟! شنیدههایت را که تکمیلتر میکنی باز هم میگویند نه فروش خوبی هم دارد! این که فروش خوبی دارد احساس خوشایندی را منتقل میکند، اما این سازه نمیگذارد طعم شیرینی در دهانت باقی بماند، فرصت نیست باید به برنامه افتتاح برسی و این گونه پرسش گوشه ذهنت باقی میماند تا
محمد رضا کارگر، مدیر اداره کل موزهها و اموال منقول تاریخی را در موزه استاد علی اکبر صنعتی میبینیم. او در پاسخ به این پرسش که چرا این سازه به این شکل ساخته شده است و قرار است چه کاربردی داشته باشد، میگوید:« این ساختمان خیلی با عجله ساخته شد و الان به نظر من باید بازخوردش دیده شود. این اتفاق با واکنشهای مثبت و منفی رو به رو شده است و فکر میکنم اکنون زمانی است که باید بازبینی شود؟»
او در پاسخ به این پرسش که چگونه در عرصه یک اثرملی ساخت و ساز صورت گرفته است، توضیح میدهد:« در مواردی مجوز داریم که در یک بنای تاریخی و اثر ملی سازه معماری ایجاد کنیم. به هر حال یک موزه وقتی که میخواهد فعالیتی را آغاز کند با کاستیهایی رو به رو میشود. مثلاً اگر در قدیم سیستم مدار بسته وجود نداشته است امروز اگر خواهان داشتن آن در موزه هستیم به اتاقی برای قرار دادن مانیتورهای آن نیازمندیم. یا زمانی برای موزهها وجود فروشگاه امر لازم یا ضروری نبوده است اما امروزه یک موضوع خیلی جدی است. یا ایجاد کافیشاپ یا رستوران جزو موضوعات لاینفک موزهها در روزگار جدید است. بنابراین
اگر ما سنجیده نسبت به ایجاد فضاهایی که خیلی در مقابل بناهای تاریخی عرض اندام نکند و منظر عمومی بنای ثبت شده تاریخی ما را بر هم نزند عمل کنیم تا حدودی مجاز به ساخت آنها هستیم. اما این که با چه مصالحی ساخته شود، عموماً معتقد هستند مصالحی مثل چوب و شیشه در مقابل یک بنای تمام سنگ و آجر معلوم میشود که بنای جدیدی است که ساخته شده و مشخص میشود این عناصر معماری خیلی در مجموعه ابراز اندام نمیکنند و معمولاً مجوزها برای ساخت آنها داده میشود منتها باید مسیر کارشناسی خود را طی کند.»
وی در پاسخ به این پرسش که این سازه بر اساس چه ملاک و معیاری ساخته شده است، بیان میکند:«
این بنا یک مقدار شتابزده برای روز افتتاح ساخته شد اما اساس این بنا یک بنای موقت است به دلیل آن که فاقد فنداسیون است و دیوارهها به صورت پیچ و مهره ایجاد شده است، فقط نمای سنگی که به آن داده شده شاید از نگاه برخی در مقابل دو بنای دیگر ابراز اندام کند و شاید آن زیبایی و حساسیت لازم را نداشته باشد اما این یک بحث سلیقهای است و ممکن است انتقاداتی هم به این بنا وارد باشد. در مرحله گذران بحثهای کارشناسی است. اگر به این نتیجه برسیم که بنای زیبایی نیست و از زیباییهای این مجموعه کم کرده است، جمعآوری میشود و اگر فکر کنیم که باید تغییراتی از نظر نما و مواد و مصالحی که برای آن به کار میرود، در آن بوجود آید همان کار را انجام خواهیم داد و اگر هم به این نتیجه برسیم که در گذر زمان این بنا جا میافتد و پذیرفته میشود که خواهد ماند.»
رییس اسبق موزه ملی ادامه میدهد:« در نهایت سه گزینه پیش روست. یا جمعآوری کامل یا اصلاحات معمارانه یا ماندگاری همین بنا.»
کارگر درباره این که آیا تیم کارشناسی یا کمیته فنی نسبت به ساخت این بنا تصمیمگیری کرده است، پاسخ میدهد:«
گاهی این کمیتهها دارای یک صورتجلسه میشوند و همه اعضا دور هم جمع شده و بحث و گفت و گو میکنند. ممکن است تا این پروسه بگذرد و فاز یک و دو و اهداف و ... مشخص شود و مهندس پروژه در آن شورا حضور پیدا کرده و از طرحش دفاع کند و به تصویب برسد، زمان زیادی بطلبد اما در مورد بنای یاد شده هرچند این مراحل اداری را طی نکرده است اما به صورت شفاهی این مشورتها و رایزنیها صورت گرفته است. البته این بنای خاصی هم نیست و حدود ۷ الی ۸ متر است و برای رتق و فتق امور جاریه موزه احداث شده است. هرچند ممکن است بین آنچه شفاهی مطرح شده تا آنچه اجرا شده تغییراتی بوجود آمده باشد.»
او تأکید میکند:« مهم آن است که اساس این بنا موقت است و با پیچ و مهره به هم متصل شده، هیچ وقت آسیبی به موزه نمیزند و هزینهای هم برای آن نشده است بنابراین هر لحظه که احساس شد نباید باشد میتوان آن را برچید یا اصلاح کرد و این اصلاً موضوعی نیست که نگرانی ایجاد کند که فرضاً در سازه موزه ایران باستان دستکاری انجام شده است.
یک خال که چهره زیبا را بر هم نمیزند به راحتی هم برداشته میشود. سلیقهای هم هست برخی میگذراند باشد و برخی دوستش ندارند. مصداق این خال مصداق سازه ساخته شده در کنار موزه ملی است باعث جراحی صورت موزه ملی نشده است که بگوییم غیر قابل بازگشت است . این قابل بازگشت بودن حساسیتها ر ا کمتر کرده و فضا را آرامتر میکند.»