به بهانه پخش سریال مستند «بامن حرف بزن»؛
کمک سیما به رفع معضلات و ناهنجاریهای جامعه
تلویزیون با ساخت و نمایش آثاری مانند «بامن حرف بزن» می تواند علاوه بر تاثیرگذاری روی مخاطب یک نوع آگاهی نیز به مخاطب برای پند گرفتن از معضلات و مشکلات جامعه دهد و در رفع ناهنجاریهای جامعه کمک شایانی کند.
تاريخ : سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۲۸
چند هفتهای است که پخش مجموعه تلویزیونی مستند «با من حرف بزن» به کارگردانی «اصغر توسلی» آغاز شده است. توسلی کارگردان این مجموعه مستند، سریالهای مانند «روزگار جوانی»، «دختران»، «ماه مهربانی» و «پای پیاده» را تاکنون برای تلویزیون ساخته است و این روزها سریال جدید او دو روز در هفته روی آنتن شبکه تهران میرود. ساخت این مجموعه تلویزیونی از سال ۸۹ کلید خورده و سال گذشته بعد از پخش چند قسمت از این مجموعه پخش آن از سوی شبکه تهران متوقف شد و به گفته کارگردان این اثر دلیل توقف پخش آن تلخی بیش از حد کار بوده است.
به هرحال این مجموعه تلویزیونی به قلم «علیرضا محمودی» و «آزاده محسنی» با الهام گرفتن از میان ۷۰۰ پرونده قضایی مانند «طلاق»، «تصادف»، «قتل» در ۲۶ قسمت به صورت «اپیزودیک» ساخته شده و در هرقسمت از این مجموعه مخاطب با یک ماجرای واقعی به خصوص در شهر و محل زندگی خود آشنا میشود. در واقع بیشتر داستانهای این سریال براساس حوادث که در جامعه اتفاق افتاده، با استفاده از بازیگران ساخت شده است و نویسندگان سریال بر اساس پروندههای واقعی دست به بازسازی این داستانها کردهاند. نکته مهم در این مجموعه حضور کارشناسان در زمینههای اجتماعی به عنوان مشاور و راهنمااست که در هر قسمت حضور دارند که میتواند در تاثیر گذاری این سریال بر روی مخاطب اثر گذار باشد.
این مجموعه که با نمایش ناهنجاریهای اجتماعی به موضوعاتی چون: دغدغه و مسائل جوانان و روابط آنها در خانه و خانواده، ریشه دردها، ناکامیها و انحرافات اخلاقی و انسانی جامعه رفته و هدفاش آشنایی نزدیک مخاطب با حوادث واقعی، رویداها و بزهکاریهای اجتماعی است. در واقع تلویزیون با ساخت و نمایش آثاری مانند «بامن حرف بزن» میتواند علاوه بر تاثیرگذاری روی مخاطب یک نوع آگاهی نیز به مخاطب برای پند گرفتن از معضلات و مشکلات جامعه دهد و در رفع ناهنجاریهای جامعه کمک شایانی کند. تجربه در عرصه ساخت مستندهای اجتماعی در تلویزیون وسینمای ما ثابت کرده که مخاطب شیفته درس گرفتن و به آگاهی رسیدن در خصوص نمایش مصائب و مشکلات اجتماعی جامعه است.
هر چند ساخت مستندهای اجتماعی در غالب سریال یا فیلم در کشور ما مشکلات خاص خود را دارد وتا حدودی تهیه کنندگان وکارگردانان کمتر راغب میشوند که در این عرصه ورود پیدا کنند. چرا که ساخت مستندهای اجتماعی پردردسر بوده و مستندساز مورد هجوم قرار میگیرد. یعنی اینکه کارگردان اثرامکان دارد برای نساخت ونمایش یک معضل اجتماعی از سوی دستگاههای مختلف تحت فشار قرار گیرد ناگریز به نمایش سطحی مشکلات باشد. چون برخی مواقع بخشهایی از مستند اجتماعی که ساخته را باید حذف کند و این حذفیات گاهی به حدی زیاد است که اثر فیلمساز محسوب نمیشود و بسیاری از این گونه فیلمسازان به خاطر اینکه نسبت به حذفیات اثر خویش ناراضی هستند و این نارضایتی زمانی شدت میگیرد که تلویزیون زمان مناسبی را برای پخش مستند در نظرمیگیرد وتمام تلاشهای فیلمساز دیده نمیشود. یا اینکه فیلمساز تصمیم به حذف نام خویش از تیتراژ سریال یا فیلم خود میشوند.
از سویی ساخت مستندهای اجتماعی هزینههای زیادی نیز میطلبد که از توان مستند ساز خارج است وبه نوعی فیلمساز را به حاشیه میبرد. نکته جالبی که برخی از مدیران سیما برای پخش نکردن یا زمان نامناسب پخش مستندهای اجتماعی بیان میکنند استقبال کم واندک مخاطبان از مستندها است و اعتقاد دارند که مخاطب بیشتر فیلم و سریال را دوست دارد تماشا کند. به همین دلیل فیلم و سریال باید در زمان پر مخاطب روی آنتن برود. که این یک توجیه سطحی وغیرکارشناسی است.
همان گونه که مخاطبین تلویزیون میدانند مستندها وسریالهای اجتماعی هدفشان این است که معضلات اجتماعی را لمس و برای مخاطب باز کنند و طبیعتا در این گونه آثار هدف اصلی نتیجه گیری و دادن راه حل برای انجام توسط مخاطب نیست. به عنوان مثال افزایش طلاق دختران جوان درجامعه کنونی و به خصوص در شهرهای بزرگ ایران که فیلمساز یا فیلمنامه نویس باید برای ساخت یک سریال یا مستند از چگونگی افزایش طلاق تحقیقات مفصلی را انجام دهد و به شهرهایی مختلف سفر کرند و با مردم و سنتهای مربوط به هر قومیت یا فرهنگ و مذهب آن منطقه آشنا شود. چرا که بدون تحقیق وبررسی فیلمساز هیچ گونه سندیتی برای اثبات اثر خود ندارد. اما نکته مهمی که نباید از خاطر برد این است که فیلمساز فقط وظیفه بیان و نمایش دادن مشکلات وعضلات را دارد از اینجا به بعداش دیگر وظیفه فیلمساز نیست.
بلکه کارشناس و متخصص این مسائل باید برای حل معضل دست به کار شود. تا توجه مسئولین و متخصصین به آن جلب شود و به دنبال راهکاری برای آن باشند. هر چند نمیتوان منکر که این نکته مهم شده که وقتی بودجه فیلم سینمایی یا سریال و مستند با موضوعات اجتماعی محدود و اندک باشد، مستندساز به ناچار کمتر به تحقیق و پژوهش میپردازد و به سمت سر هم بندی اثر میرود. ازسویی به نظرمی رسد فیلمساز در درجه اول باید با مخاطباش صادقانه برخورد کند. به این معنی که آنچه در واقعیت و در جامعه وجود دارد را به تصویر بکشد و ار نمایش خیلی از مسائل و معضل اجتماعی واهمه و ترسی نداشته باشد. به عنوان مثال فیلمسازی که میخواهد در خصوص اعتیاد سریال یا فیلم مستندی بسازد باید لنز دوربین خود را بیواسطه با سوژه مورد نظر روشن کند تا هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک و به ثبت واقعیتها بپردازد و اگر هم نمیتواند به شکل مستقیم به این موضوع بپزدازد با استفاده از دوربین مخفی پرده از مصائب اعتیاد بردارد. چرا که وظیفه یک فیلمساز است که واقعیتها را با قلم و دوربین خود به مردم بگوید و به خانوادهها و جوانان هشدار دهد.